۱۰ فیلم کمیک بوکی که با بقیه آثار این سبک فرق دارند
از برخی افراد میتوان شنید که فیلمهای ابرقهرمانی، معادل امروزیِ فیلمهای وسترن در دوران اوج محبوبیتشان هستند. مطمئناً خطوط داستانی شخصیتهای ابرقهرمانی تا به حال به طور کامل در ذهن مخاطبان قرار گرفته است و با اکران مداوم فیلمهای ابرقهرمانی توسط کمپانیهای بزرگ با فرمولی ثابت که تا به حال جواب داده، بسیار راحت میتوان کمبود نوآوری را در این داستانها دید. بسیاری از این فیلمها با وجود سرگرم کننده بودن اما حس شگفتی خود را از دست دادهاند و با هر «فیلمِ رویدادی»، اکثراً احساس متمایز نبودن نسبت به ساختههای قبلی را منتقل میکنند.
تاد فیلیپس با Joker خود که جوایز مهمی را نیز نصیب خود کرده توانسته قبل از ساخت فیلم به طور کامل روی آن فکر کند و در نتیجه نه تنها یک داستان پسزمینه غیراصلی را برای یکی از مشهورترین ویلنها بین عموم مردم بنویسد، بلکه او را تبدیل به یک آنتی هیرو در قامت تراویس بیکل (Travis Bickle) یا روپرت پاپکین (Rupert Pupkin) درآورد. انتخاب با مخاطبان است که آیا این فیلم صرفاً یک ادای احترام به فیلمهای اولیه مارتین اسکورسیزی به حساب میآید یا نه اما میتوان در واکنشها دید که فاصله گرفتن از فرمولها و قوانین میتواند کمک کند تا داستانهای کمیک بوکی با پسزمینههای اصیل به خوبی در قالب فیلم جوانه بزنند.
آخرین ویرایش توسط مدیر: