آخرین فعالیت hadi.ka

  • hadi.ka
    hadi.ka به Tiam.R نوشته در موضوع چالش [تمرین نویسندگی]🔟 با Like Like واکنش نشان داد.
    فکرش را نمی‌کردم یک انتخاب ساده سرنوشتم را طوری تغییر دهد که خودم هم دیگر خودم را نشناسم، طوری تغییر دهد که خودم درشهر درون خودم گم شوم...
  • hadi.ka
    hadi.ka به Emily نوشته در موضوع چالش [تمرین نویسندگی]🔟 با Like Like واکنش نشان داد.
    فکرش را نمی‌کرد یک انتخاب ساده سرنوشتش را چنان گیسویی که باد آن را پریشان می‌کند ویران نماید. گمان می‌کرد تقدیری از جنس رنگین‌کمان و...
  • hadi.ka
    hadi.ka به malihe نوشته در موضوع چالش [تمرین نویسندگی]🔟 با Like Like واکنش نشان داد.
    فکرش را نمی‌کرد یک انتخاب ساده سرنوشتش را اینطور به بازی بگیرد… مثل علی پسر پروین خانم که برای گرفتن تصدیق راهی شد و حالا، جوانی‌اش کنج...
  • hadi.ka
    hadi.ka به marym نوشته در موضوع چالش [تمرین نویسندگی]🔟 با Like Like واکنش نشان داد.
    فکرش را نمی‌کرد که یک انتخاب ساده می‌تواند سرنوشتش را به‌کلی عوض کند. او در یک اتاق نیمه‌تاریک نشسته بود، پرده‌های حریر به آرامی در نسیم...
  • hadi.ka
    hadi.ka به حسام.ف نوشته در موضوع چالش [تمرین نویسندگی]🔟 با Like Like واکنش نشان داد.
    فکرش را نمی‌کرد یک انتخاب ساده سرنوشتش را زیر و رو کند. آن روز، فقط می‌خواست زودتر به خانه برسد همان مسیر همیشگی، همان پیچِ آشنا؛ اما...
  • hadi.ka
    hadi.ka به سارا مرتضوی نوشته در موضوع چالش [تمرین نویسندگی]🔟 با Like Like واکنش نشان داد.
    فکرش را نمی‌کرد یک انتخاب ساده سرنوشتش را به راهی بکشاند که بازگشتی نداشته باشد... وقتی امضایش را زیر آن قرارداد گذاشت، صدای خش‌خش قلم...
  • hadi.ka
    hadi.ka به موضوع چالش [تمرین نویسندگی]🔟 پاسخ داده‌است.
    « فکرش را نمی‌کرد یک انتخاب ساده سرنوشتش را با اتفاقی عجیب عجین سازد.او که زمانی در آن سوی آینه‌ها خود را می‌نگریست به خود میبالید اکنون...
عقب
بالا پایین