تازه چه خبر

خوش آمدید به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان

برای دسترسی به تمام امکانات انجمن و مشاهده تمامی رمان ها ثبت نام کنید
داستانک یاس سیاوش از حمیده ح

دانلود داستانک یاس سیاوش از حمیده ح 2024-05-28

در این بخش از سایت کافه نویسندگان، داستانک یاس سیاوش را برای شما عزیزان آماده کرده ایم. برای دانلود داستانک یاس سیاوش از حمیده ح با ما همراه باشید.‌

‌دیباچه داستانک یاس سیاوش:‌

از ما، به عشق توپ و تانک و فشنگ به جبهه نیامده بودیم. ما در باغچه ی خانه هایمان نهال عشق کاشته بودیم. ما فقط نتوانسته بودیم رهگذرانی بی تفاوت باشیم. زندگی درست در لحظه ای آرام، غافل گیرمان کرد و ما ناگزیر بودیم با لبخند از باغچه هایمان خداحافظی کنیم. اما هر ثانیه و هر لحظه با یاد عشق، زندگی را نفس
کشیدیم و نترسیدیم.
مانترسیدیم؛ نه برای اینکه بندگان عادت شده بودیم؛ چون می دانستیم، انتخاب ترس را خواهد کشت و می شود با رنج های خود خواسته، با بردباری زندگی کرد. اما با رنج هایی که از خاکستر متولد می شدند،چه باید می کردیم؟‌



بخشی از داستانک یاس سیاوش از حمیده ح:‌

قطار جسم سنگینش را در امتداد ریل های باریک می کشید و با صدای حرکت واگن ها و لوکوموتیو، ملودی آرامی در سکوت بیابان طنین انداز میشد. صدای واگن ها، دم و بازدم های بیخیال، تیک تاک ساعت مچی ام و حتی ضربان قلبم که آهسته نبض میزد، همه و همه هارمونی آرامش بود. کاش تمام اصوات و رویدادها همین قدر قابل پیشبینی بود.
یاس گفت:
– چرا یکم نمی خوابی؟
گفتم:
– دارم از مناظر لذ*ت می برم.
مژه های بلندش همدیگر را در آغو*ش کشیدند، گفت:
– منظورت از مناظر همین بیابونه دیگه؟
نگاهم از سیمای سپیدش تا بیابان پشت پنجره ی قطار چرخید؛ گفتم:
– اوهوم، تکرار تصویر سکوت تو این بیابون آرومم می کنه!
دستان ظریفش را آهسته روی پیشانی ستاره که در آغوشش خواب رفته بود، کشید و
گفت:
– خسته نمیشی از این همه تکرار؟
ارسال کننده
ستاره سربیی
دانلود ها
18
بازدیدها
25
اولین انتشار
آخرین بروزرسانی
امتیاز
0.00 star(s) 0 امتیاز
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8