دیباچه: اقیانوسیترین چشمها، دلهای تکیده دارند.
مادامی که ماه در هالهای از تاریکی عذاب میکشد، دلهای مرده از قبر احساس برمیخیزند!
گلها، در اقیانوس چشمان اشکینش حلقه میزند.
بخشی از اثر:
لغزیدن در اندروایی بیپایان و خالی از سلوت…
وهم تلخ واقعیتهای دروغین، سیلی بر تمام باورهایم بود.
موج طنین فریادهایی که زمزمه میکنند من زندهام!
زنده بودن دروغی بیش نبود.
ما، مرگمان را زندگی کردیم!
مادامی که ماه در هالهای از تاریکی عذاب میکشد، دلهای مرده از قبر احساس برمیخیزند!
گلها، در اقیانوس چشمان اشکینش حلقه میزند.
بخشی از اثر:
لغزیدن در اندروایی بیپایان و خالی از سلوت…
وهم تلخ واقعیتهای دروغین، سیلی بر تمام باورهایم بود.
موج طنین فریادهایی که زمزمه میکنند من زندهام!
زنده بودن دروغی بیش نبود.
ما، مرگمان را زندگی کردیم!