نتایح جستجو

  1. M

    ?دل‌بسته?

    آرامم آرام همچون زلزله زده یی که نمی داند برای مرگ کدام عزیزش به سوگ بنشیند ….
  2. M

    ?دل‌بسته?

    با خودم می گم مهم نیست اما بغض تو گلوم و لرزش لبام میگه بیش از حد مهمه چرا چرت میگی … من یه دخترم وقتی دلم میگیره بشقاب ها را نمی شکنم شیشه ها را نمی شکنم غرورم را نمی شکنم دل کسی را نمی شکنم زورم به تنها چیزی که می رسد این بغض لعنتی است!
  3. M

    ?دل‌بسته?

    جایی که دلتنگی از حد بگذرد چشم ها به حرف می آیند با الفبای اشک ، آرام و بی صدا …
  4. M

    ?دل‌بسته?

    فکر می‌کردم آرزوتم! چه خیال اشتباهی...
  5. M

    ?دل‌بسته?

    تــو هم تلخ بودی تلــــخ درست مثل قطره های فلج اطفالی که در کودکی به خوردم می دانند غافل از اینکه این بار تلخی تــــو دلم را فلــــج کرد
  6. M

    ?دل‌بسته?

    تو رفتی و اینها می مانند تا ابد یک آه یک بغض لعنتی و یک سوال بی جواب آیا هنوز هم گاهی دلت برایم تنگ می شود؟
  7. M

    ?دل‌بسته?

    پیش روی من تا چشم یاری میکند دریاست چراغ ساحل آسودگی ها در افق پیداست در این ساحل که من افتاده ام خاموش غمم دریا ، دلم تنهاست
  8. M

    ?دل‌بسته?

    تو را مثل قانون… کسی رعایت نمی کند؛ چرا غمگینی دلم؟ تو را برای شکستن سرشته اند…!
  9. M

    ?دل‌بسته?

    شب ها زیر دوش آب سرد رها می کنم بغض زخم هایم را در حالی که همه می گویند : خوش به حالش ، چه زود فراموش کرد
  10. M

    ?دل‌بسته?

    غربت آن نیست که تنها باشی فارغ از فتنه ی فردا باشی غربت آن است که چون قطره ی آب در به در ، در پی دریا باشی غربت آن است که مثل من و دل در میان همه کس یکه و تنها باشی
  11. M

    ?دل‌بسته?

    سرگرمی ام شده گرفتنِ فال حافظ و من خسته از جواب های تکراری : “غم تمام می شود” “غصه نخور” “مشکلات حل می شود ” و … دلم می گیرد ، چرا حافظ نمی داند بی او هیچ چیز تمامی ندارد جز این زندگی ؟!
  12. M

    ?دل‌بسته?

    نی از جدایی‌ها شکایت می‌کند و آدم کلا شکایت می‌کند.
  13. M

    ?دل‌بسته?

    ﺩﺭﺩﯾﻌﻨـﯽ : ﺍﻣﺸﺒــﻢ ﻣﺜــﻞ ﺷﺒــﺎﯼ ﺩﯾﮕـﻪ ﺭﻭ ﺗﺨﺘﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﺑﮑﺸـــﯽ ﺁﻫﻨﮕــــ ﺑــﺰﺍﺭﯼ ﻭ ﺑـﺎﺯﻡ ﻓﮑــﺮ ﮐﻨــﯽ ﺑـﻪ ﺣﺮﻓﺎﯾـــﯽ ﮐــﻪ ﺑﺎﻫــﻢ ﻣﯿﺰﺩﯾــم… به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ خیلی همراهم بودی…. به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ حتی یه نگاهش برات یه دنیا ارزش داره… به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ چقدر باهم دعوا کردیم و آشتی کردیم… به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ کلی حرف توی دلت میمونه و...
  14. M

    ?دل‌بسته?

    دیر گاهیست که تنها شده ام قصه غربت صحرا شده ام وسعت درد فقط سهم من است بازهم قسمت غم ها شده ام دگر آیینه ز من بی خبر است که اسیر شب یلدا شده ام من که بی تاب شقایق بودم همدم سردی یخ ها شده ام کاش چشمان مرا خاک کنید تا نبینم که چه تنها شده ام…
  15. M

    ?دل‌بسته?

    همیشه دقیقآ وقتی پر از حرف هستی وقتی بغض میکنی وقتی دآغونی وقتی دلت شکسته دقیقا همین وقتا انقدر حرف داری که فقط میتونی بگی …
  16. M

    ?دل‌بسته?

    اگه کسی گریه میکنه به خاطر این نیست که ضعیفه، به خاطر اینه که واسه یه مدت طولانی قوی بوده…
  17. M

    ?دل‌بسته?

    کاش میشد هیچکس تنها نبود کاش میشد دیدنت رویا نبود گفته بودی باتو میمانم ولی رفتی و گفتی که اینجا جا نبود سالیان سال تنها مانده ام شاید این رفتن سزای من نبود من دعا کردم برای بازگشت دستهای تو ولی بالا نبود باز هم گفتی که فردا میرسی کاش روز دیدنت فردا نبود …
  18. M

    ?دل‌بسته?

    دلت که آرام نباشد خنده ها و مسخره بازیهایت که هیچ بیخیالی هایت هم دردی دوا نمی کنند کافیست بهانه اش جور شود بغض امان نمیدهد
  19. M

    ?دل‌بسته?

    این شعرها دیگر برای هیچکس نیست نه ! در دلم انگار جای هیچکس نیست آنقدر تنهایم که حتی دردهایم دیگر شبیه دردهای هیچکس نیست
  20. M

    ?دل‌بسته?

    باشــی یــا نباشــی .. ایــن شب ســـر میشـــود ! امــا ایــن شب کجـــا و آن شب کجــــا؟!
عقب
بالا پایین