نتایح جستجو

  1. ی

    اتمام یافته دلنوشته فردا فراموشت میکنم | یگانه بیات کاربر انجمن کافه نویسندگان

    غرق در تفکرات خویش بودم. دنبال موضوعی برای نوشته‌ام می‌گشتم. ناگهان صدایی توجه‌ام را جلب کرد هر چقدر به سمت صدا می‌رفتم صدا برایم آشکارتر می‌شد . آری، این تلنگری بود تا موضوع نوشته‌ام را باران انتخاب کنم. این شب‌های پاییزی را ببین، صدای باران و خوردن ا‌ش به شیشه اتاق، گم شدن موزیک مورد علاقه‌ام...
  2. ی

    اتمام یافته دلنوشته فردا فراموشت میکنم | یگانه بیات کاربر انجمن کافه نویسندگان

    قلب من از سنگ نیستش، فقط دیگه نمی‌تونم کسی جز تو رو دوست داشته باشم، فقط جز تو دیگه هیچ‌کس به چشم‌ام نمی‌آید همین... . اصلاً هم برای من مهم نیست که تو من رو دوست نداری، من خودم اندازه دوتامون یه عشق بزرگ دارم. ببین اصلا تو‌ بالا بری پایین بیای قهر کنی، هرکاری هم کنی اصن بمیری؛ بازم دوست دارم.
  3. ی

    اتمام یافته دلنوشته فردا فراموشت میکنم | یگانه بیات کاربر انجمن کافه نویسندگان

    توی تیمارستان داشتم داد می‌زدم می‌گفتم برگرده، بخدا خوب میشم؛ هنوزم میگم برگرد من میشم همون آدمی که تو می‌خوای، اصلا یا نه می‌خوای برنگرد فقط گاهی اوقات بیا بشین روبه روم، همین که به چشم‌هام نگاه کنی خوب میشم. آخه عکس‌هات کافی نیستش، تو عکس‌هات خیلی شادی؛ ولی تو که اینجوری نیستی، فقط بلدی کنار...
  4. ی

    اتمام یافته دلنوشته فردا فراموشت میکنم | یگانه بیات کاربر انجمن کافه نویسندگان

    فکر کردی من نمی‌تونستم یکی دیگه رو بیارم جات، فکر کردی آرزوهایی که با تو ساختم رو نمی‌تونستم با یکی دیگه زندگی کنم! فکر کردی نمی‌تونستم خاطرات تو رو ساعت نه شب مثل یه آشغال پرت کنم گوشه خیابون، فکر کردی نمی‌تونستم دستای یکی دیگه رو لم*س کنم! نخواستم، بجاش ترجیح دادم هرشب عکسات رو ببینم و با گریه...
  5. ی

    اتمام یافته دلنوشته فردا فراموشت میکنم | یگانه بیات کاربر انجمن کافه نویسندگان

    بی‌خیال همه دردهایی که تو نبودنت کشیدم، بی‌خیال اشک‌هام، بی‌خیال نفرین مادرم، فقط می‌خوام بدونم حتی یه بارم دلت واسم تنگ نشد؟ هیچ‌وقت دلت نخواست بیای پیشم؟ هیچ‌وقت پشیمون نشدی از اینکه نخواستی منو؟ هیچ‌وقت نگفتی این دختر حیف بود واسه این همه عذاب‌هایی که من دادم بهش؟ یعنی تو حتی یه لحظه هم به من...
  6. ی

    اتمام یافته دلنوشته فردا فراموشت میکنم | یگانه بیات کاربر انجمن کافه نویسندگان

    یه حسی بهم می‌گفت دوستم داری؛ اما نداشتی. یه حسی می‌گفت عاشقمی؛ اما نبودی. ولی ته دلم، یه حسی میگه دنبالم میای. لطفاً این حس رو به واقعیت تبدیل کن‌. فقط میگم ها دلبر بی دلم، الان خوشحالی منو نمی‌بینی. من دیگه نیستم؛ اما برعکس تو خیلی دوستت دارم. هی عکس‌هات رو روبه‌روم میزارم و با اون‌ها حرف می‌زنم.
  7. ی

    اطلاعیه [ تاپیک جامع درخواست جلد ]

    سلام درخواست جلد Thread 'دلنوشته فردا فراموشت میکنم | یگانه بیات کاربر انجمن کافه نویسندگان'...
  8. ی

    اتمام یافته دلنوشته فردا فراموشت میکنم | یگانه بیات کاربر انجمن کافه نویسندگان

    من بهت فرصت میدم، تا آخر عمرت فرصت برگشت داری؛ وگرنه که دیگه دوست ندارم. یه شب‌هایی توی زندگی هر کسی هست که صبح نمیشه، یعنی میشه‌ها؛ ولی دیگه بعد اون شب تو اون آدم سابق نیستی یا دیگه کلا نیستی یا هستی؛ اما زندگی دیگه نمی‌کنی یا زندگیت رو از اول می‌سازی و بی‌خیال همه چیز میشی. من از دسته‌ی دوم...
  9. ی

    اتمام یافته دلنوشته فردا فراموشت میکنم | یگانه بیات کاربر انجمن کافه نویسندگان

    _ می‌دونی کجای داستان من و تو خیلی جالبه دلبر بی‌دلم؟ این‌که تو هر دفعه که نابودم کردی، باز من دنبال یه بهونه بودم تا ببینمت، تا صدات رو بشنوم. هی جلوی چشم‌هات می‌اومدم، تا یه لحظه فقط نگاهم کنی، که یه لحظه اون دو تا تیله‌ی مشکی‌ت که من رو غرق خودشون کردن من رو ببینن. بیچاره من هستم که هنوز به...
  10. ی

    اتمام یافته دلنوشته فردا فراموشت میکنم | یگانه بیات کاربر انجمن کافه نویسندگان

    تو هیچ‌وقت نمی‌تونی من رو فراموش کنی، چون اصلا بهم فکر نمی‌کردی! یه آدمی این‌جا داره هر شب عکس‌هات ر‌و می‌بینه و گریه می‌کنه، با عکس‌هات حرف می‌زنه، با آهنگی که اولین بار وقتی تورو دید داشت گوش‌ می‌داد. می‌دونی دلبر بی‌دلم؟ من هنوز نه اون آهنگ رو و نه اون لباسی که روز اولی که دیدمت پوشیدم رو...
  11. ی

    اتمام یافته دلنوشته فردا فراموشت میکنم | یگانه بیات کاربر انجمن کافه نویسندگان

    گاهی اوقات انقدر دلم برات تنگ میشه که به خدا میگم خدایا، فقط خوابش رو ببینم... . می‌فهمی من حتی به دیدنت تو‌ خواب هم راضی هستم؟ اگه به من بود که باز می‌اومدم به دیدنت اما... دست خودش سپردم که ما رو باز یه‌جور سر راه هم‌دیگه بذاره. راستی دلبر بی دلم، برای اینکه یادم نره چه ماهی رفتی، بهمن...
  12. ی

    اتمام یافته دلنوشته فردا فراموشت میکنم | یگانه بیات کاربر انجمن کافه نویسندگان

    من دلم برات تنگ نشده؛ ولی میشه بگی حالت چطوره؟! دلم تنگ نشده؛ ولی میشه عکست رو پروفایل بذاری که حداقل اون‌ها رو ببینم تا آروم بشم؟! من دلم برات تنگ نشده؛ ولی میشه بیای و نگاهم کنی؟! دلم تنگ نشده‌ها؛ ولی میشه صدام کنی و باهام حرف بزنی؟! آخه تو از کجا می‌دونی که من چقدر ذوق می‌کردم وقتی باهام...
  13. ی

    اتمام یافته دلنوشته فردا فراموشت میکنم | یگانه بیات کاربر انجمن کافه نویسندگان

    سلام آقای ... خوبین؟ امیدوارم حالتون مثل حال یگانه نباشه، امیدوارم که همیشه خوشحال باشید. شما من رو نمی‌شناسین؛ ولی من شما رو‌ می‌شناسم. یگانه زیاد از شما به من گفته، وقتی شما نبودید، سرش رو روی شونه من می‌ذاشت و گریه می‌کرد. می‌خوام درباره یگانه بگم، شاید الان یادتون نیاد این دختر رو، یه دختری...
  14. ی

    اتمام یافته دلنوشته فردا فراموشت میکنم | یگانه بیات کاربر انجمن کافه نویسندگان

    تو اصلا می‌فهمی درد یعنی چی؟ می‌فهمی عشق یعنی چی؟! آخ ببخشید یادم رفت که تو دل نداری، بی راه نیست بهت دلبر بی دلم می‌گم... . تو فقط عاشق کردن رو بلدی، عاشقی کردن رو بلد نیستی. تو می‌دونی هر شب با یاد تو سر می‌کنم؟ می‌خوام دوستت نداشته باشم؛ اما نمیشه. می‌فهمی من می‌خوام فراموشت کنم؛ اما هی...
  15. ی

    اتمام یافته دلنوشته فردا فراموشت میکنم | یگانه بیات کاربر انجمن کافه نویسندگان

    می‌دونی دلبر بی دلم؟ من هنوزم دلم برات تنگ میشه‌ها؛ اما دیگه نمی‌خوام برگردی. عکس‌هات رو پاک کردم؛ اما اون لبخندت انگار پشت‌ چشم‌هام تتو شده، چون وقتی چشم‌هام رو می‌بندم می‌بینمت. شمارت رو پاک‌؛ اما حفظش کردم تا هر موقع دلم تنگ میشه، شمارت رو دوباره سیو و یه دور پروفایل‌هات رو چک کنم...
  16. ی

    اتمام یافته دلنوشته فردا فراموشت میکنم | یگانه بیات کاربر انجمن کافه نویسندگان

    ببین، چه دوستم داشته باشی و چه نداشته باشی اصلا برام مهم نیست. من دوستت دارم، می‌دونین من همیشه سمتش می‌رفتم؟ من دنبالش می‌رفتم، من میدویدم و برای رسیدن بهش تلاش می‌کردم اما اون... اون همیشه بی تفاوت بود. هی از خدا می‌خواستم باشه؛ اما... مطمئن هستم یه روزی می‌رسه که برای بودن با من لحظه‌شماری...
  17. ی

    اتمام یافته دلنوشته فردا فراموشت میکنم | یگانه بیات کاربر انجمن کافه نویسندگان

    من دوستش دارم، می‌دونم اون نداره، می‌دونم هیچ‌وقت بهم فکر نمی‌کنه، می‌دونم نمیاد؛ اما من دوستش دارم. صبح‌ها با فکرش بلند میشم، شب‌ها با فکرش می‌خوابم. با فکرش درس می‌خونم، با فکرش بیرون میرم، هی با خودم میگم شاید این دفعه اتفاقی اون رو دیدم! دلبر بی‌دلم من فکر تو رو ترجیح میدم به بودن با...
  18. ی

    اتمام یافته دلنوشته فردا فراموشت میکنم | یگانه بیات کاربر انجمن کافه نویسندگان

    کی میگه عشق قشنگه؟! عشق به نظرم اصلا هم قشنگ نیست، اگه عشق واقعی بود و وجود داشت که لیلی و مجنون، رومئو و ژولیت، شیرین و فرهاد، هارلی کویین و جوکر به هم می‌رسیدن. اگه عشق قشنگ بود، نیمی از آدما ترکمون نمی‌کردن. اگه واقعاً عشق وجود داشت، هیچ حسی دیگه یه طرفه نمی‌شد. اگه عشق زیبا بود هیچ‌کسی با...
  19. ی

    اتمام یافته دلنوشته فردا فراموشت میکنم | یگانه بیات کاربر انجمن کافه نویسندگان

    یه سری از آرزوها خیلی مظلوم هستن، مثلاً من وقتی بعضی شبا می‌گم خدایا فقط خوابش رو ببینم یا یه بار دیگه از نزدیک صورتش رو ببینم، صداش رو بشنوم، باز هم محو اون چشم‌هاش بشم، فقط یه بار دیگه. من انقدر عمیق و دیوانه‌وار دوسش داشتم که حاضر بودم تا آخر عمر تو بلاتکلیفی بمونم؛ اما خب تو من رو نابود کردی.
  20. ی

    اتمام یافته دلنوشته فردا فراموشت میکنم | یگانه بیات کاربر انجمن کافه نویسندگان

    دلبر بی دلم یادته موقعی که یهو سنگ شدی و من واسه نگه داشتن تو، خودم رو خورد کردم؟ یادته گفتم یه چیزهایی هست که نمی‌دونی؟ یادته چقد دنبالت اومدم؟ یادته چقدر هیچ‌کاری واسم نکردی؟ یادته با همه بد بودم؛ اما برای تو مظلوم‌ترین دختر دنیا می‌شدم؟ یادته هرچی گفتی، گفتم درسته؟ یادته چقدر برات تلاش کردم؟...
عقب
بالا پایین