انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان

به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان خوش آمدید!

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید.

متن و ترجمه آهنگ مترسک از حمید هیراد

آســرِه¡

سرپرست و مدیر بازنشسته + طراح آزمایشی وبتون
منتقد انجمن
ژورنالیست انجمن
مقام‌دار آزمایشی
مدیر بازنشسته
عضویت
23/12/23
ارسال ها
1,708
امتیاز واکنش
2,793
امتیاز
133
محل سکونت
دنیای نهنگ‌ها
متن آهنگ مترسک از حمید هیراد
وقتی کلاغی روی شانه‌ام نشست آن دم که باغبان زد و پایم شکست
دیدم که یک ارزن نمی‌ارزم دگر ای باغبان بی وفا رفتم ز دست
یک روز ما در مزرعه جا و مکانی داشتیم افسوس امروز که ما را در حصاری کاشتی
ای باغبان بی وفا ما هم خدایی داشتیم …
یک روز ما در مزرعه قول و قراری داشتیم از طعنه‌ی نامردمان خود را سوا می‌داشتیم
ای باغبان بی وفا ما هم خدایی داشتیم …
ای خدا باغبان زخم ما را ندید
ای خدا باغبان دست ما را برید
ای خدا این مترسک به آخر رسید در این دشت سرد بدون امید
ای خدا باغبان زخم ما را ندید
ای خدا باغبان دست ما را برید
ای خدا این مترسک به آخر رسید در این دشت سرد بدون امید
آهی کشیدم شعله شد بر خرمنی افروخته
بیچاره آن که بعد من چشمی به باغت دوخته
شطرنج بازی می‌کنی با مهره‌های سوخته
ای خدا باغبان زخم ما را ندید
ای خدا باغبان دست ما را برید
ای خدا این مترسک به آخر رسید در این دشت سرد بدون امید
ای خدا باغبان زخم ما را ندید ای خدا باغبان دست ما را برید
ای خدا این مترسک به آخر رسید در این دشت سرد بدون امید
 

چه کسی این موضوع را خوانده است (مجموع: 0) دیدن جزئیات

بالا