تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

شعر اشعار جان کیتس | شاعر انگلیسی

مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر رسـمی تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,379
20,208
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
اشعار جان کیتس
فصل مه و میوه های دل انگیز
آغو*ش گشوده کسی که در بلوغ جاری است از سمت آفتاب
همراه می‌شویم با خورشید که برکت می‌بخشد و پربار می‌کند
همراه می‌شویم با خوشه های انگور و تاک هایی که پیچیده اند بر سایه بان بام کاهگی
با میوه ها که مغزشان پرآب شده است وبارور
با جالیز شادمان و میوه های صدف مانند درختان فندق
با هسته های شیرین شان
ارمغانی برای شکفتن دوباره
و سر انجام گل ها و زنبور های عسل
با این گمان که روز های گرم را هرگز پایانی نیست
چرا که کندوی چسبناکشان از تابستان سرشار است


کجایت باید یافت؟
در خانه نشسته ای یا بر غله های بی تشویش
می‌رقصد گیسوانت نرم هماهنگ با باد و افشانی گندمزار
صدایی نیست در نشای نیمه کار
سرمست و مدهوش از عطر خشخاش ها
آنگاه که رد پای تو بر کرت ها گلها را برهم می‌تابد
بسان لحظه چیدن خوشه ها شکیبا و آرام و صبور شیار شخم را دنبال می‌کنی
سیب ها را می‌فشاری با چهره ای صبور
تو لحظه لحظه داری می‌نگری آخرین قطره های شهد را


ترانه های بهار کجایند
کجایند آه
تو ترانه ی دیگری داری به آنها میندیش
آنگاه که روز های رو به انتها را آبیاری می‌کنند بلند ابر ها
در ادراک دشتهای دروه شده گلگون
در ناله مگس های سوگوار
در میان درختان سر فراز بید
و در فرو رفتن زندگی و مرگ در تند باد های هستی
صدای دل انگیز بره های فربه از بلندای تپه و رود
و زیر خوانی جیزجیزک ها
و آواز سینه سرخی که از انسوی دیوار باغ آوازش به گوش می‌رسد
و چلچله هایی که در عمق آسمان هیاهویی راه انداخته اند
 
آخرین ویرایش:
مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر رسـمی تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,379
20,208
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
چه چیز ملایم‌تر از نسیم تابستانی است؟

چه چیز آرامش بخش‌تر از مگس‌مرغی زیباست؟

که یک آن در گلی باز باقی است

و سرزنده از باغی به باغی دیگر می‌زند بال

چه چیز آسوده‌تر از وزش شمیم مُشک-رز

در جزیره‌ای سبز، به دور از آگاهی همه‌ی انسان‌هاست؟

سالم‌تر از زمینی پر برگ؟

اسرارآمیزتر از لانه‌ی بلبل؟

ساکت‌تر از چهره‌ی کردلیا*؟

سرشارتر از بینش یک عشق بلند مرتبه؟

چه چیز، اما خواب به تو؟ نزدیک‌تر از چشمان ماست!

زمزمه‌ی آرام لطیف لالایی!

نوری نگونسار اطراف متکایی شاد!

تاجی از جوانه‌های خشخاش، و بیدی گریان!

گرفتاری خاموش زیبایی گیسوانی!

شادترین شنونده! آنگاه که صبح تبریک می‌گوید

تو را برای زندگی بخشیدن به همه چشم‌های شاد

نگاهی بسیار نورانی در طلوع خورشیدی جدید
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر رسـمی تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,379
20,208
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
کاش استوار بودم چون تو

نه چنان در تنهایی خیره کننده ات بر آسمان شب

و تماشاگری با پلک هایی گشوده تا ابد

چونان زاهد بی خواب و صبور افرینش

آب های خروشان در حرکات رهبانیشان

پاکی بخش به دور سواحل آدمی

یا خیره بر تازه فروافتاده نقابی

از برف بر چهره کوه و دشت

نه!هنوز استوار، هنوز پایدار

سر گذاشته بر بالش سینه های عشق لطیف من

تا ابد دراحساس فراز و فرود ارامشان

تا ابد بیدار در تلاشی شیرین

هنوز،هنوز گوش سپرده به نفس های گرم او

و اینچنین زندگی تا ابد،

یا که درک باید کرد مرگ
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا