تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

شعر اشعار گروس عبدالملکیان

  • شروع کننده موضوع Kallinu
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 206
  • پاسخ ها 2
انجمن کافه نویسندگان

حالا که رفته ای، بیا
بیا برویم
بعد مرگت قدمی بزنیم
ماه را بیاوریم
و پاهامان را تا ماهیان رودخانه دراز کنیم
بعد
موهایت را از روی ل**ب هایت بزنم کنار
بعد
موهایت را از روی ل**ب هایت بزنم کنار
بعد
موهایت را از روی ل**ب های
لعنتی
دستم از خواب بیرون مانده است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
می ترساندم قطار
وقتی که راه می افتد
و این همه آدم را
از آن همه جدا می کند
حالا نوبت باد است
بیاید،
چند دستمال خیس مچاله شده
و یک کلاه جامانده در ایستگاه را
بردارد، ببرد
بعد شب می آید
با کلاهی که باد برده بود
آن را
بر ایستگاه می گذارد به شعبده
ادامه ی شعر تاریک می شود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا