آثار و اشعار
اشعار اوحدی مراغهای از ابتدا مورد توجه بودهاست و تعداد آنها به ۱۴٫۷۲۹ بیت میرسد. از آثار اوحدی دستنویسهای بسیاری بهجای ماندهاست.
دیوان: که شامل قصاید، غزلیات، ترکیبات، ترجیعات و رباعیات است.
جام جم: که شامل مثنویهای اوحدی است.
منطقالعشاق، (یا ده نامه، محبتنامه): شامل نامههایی عاشقانه که میان عاشق و مع*شوق رد و بدل میشدهاست.
معروف است که وی تخلص خود را از «اوحدی» عارف معروف اوحدالدین کرمانی (متوفی ۶۳۵ هـ. ق) گرفتهاست.
اشعار به زبان اصفهانی
اوحدی مراغهای سه غزل به زبان اصفهانی (پهلوی) دارد که جزو فهلویات شناخته میشود.
چند بیت از غزلی به زبان اصفهانی:
دیم تو خورد و چشم مو تر
هشکش ویکر وان خوزارو
واتت که سر فلا کروهینی تو ساعتی
کین آه سوته دل بهر چه تو وات ایستاده بو
علاوه بر این سه غزل، اوحدی همچنین در موقعیتهای گوناگون از سرزمین پدری خود یاد میکند:
چشم سر ما غلط نبیند
کش سرمه ز خاک اصفهان است
یا دربارهٔ دوری خود از اصفهان چنین میسراید:
اوحدی ار مینهی دل به رخ آن نگار
تن به غریبی بده، یاد صفاهان مکن
و همچنان که آوازه سعدی را از شیراز میداند خود را از سپاهان معرفی میکند:
قصه اوحدی از راه سپاهان بشنو
همچو آوازه سعدی که ز شیراز آید