زندگینامه
شارلوت برونته فرزند سوم خانواده هشت نفره (پنج خواهر، یک برادر) کشیشی انگلیکن ایرلندیتبار به نام پاتریک برونته بود ، که در آوریل ۱۸۱۶ در دهکده تورنتن در نزدیکی شهر بردفورد به دنیا آمد. نام مادر او ماریا برانوِل بود ، که اختصاراً «نی» نامیده میشد. خانواده برونته در سال ۱۸۲۰ به دهکده هاوُرث در چند کیلومتری تورنتن، نقل مکان کردند ، که یک سال پس از این نقل مکان مادر آنها به دلیل بیماری سرطان درگذشت و وظیفه مراقبت از شش فرزند خانواده بر عهده خواهر مادرشان الیزابت برانوِل قرار گرفت.
در سال ۱۸۲۴ پدرشان پاتریک تصمیم گرفت که چهار دخترش یعنی ماریا، الیزابت (خواهران بزرگتر شارلوت)، شارلوت و امیلی؛ به همراه برادرشان پاتریک را برای فراگیری دروس دینی و اخلاقی مسیحی به کلیسای در شهر کاوِن بریج واقع در استان لانکاشر بفرستد. تنها چند ماه پس از اقامت دائم آنان در مدرسه، ماریا و الیزابت به دلیل شرایط نامساعد مدرسه دچار بیماری سل شدند و در ژوئن ۱۸۲۵ جان خود را از دست دادند که بلافاصله شارلوت به همراه خواهر و برادر کوچکترش (امیلی و پاتریک) به خانه بازگشتند. شارلوت برونته از فضای غمبار و شرایط نامساعد این مدرسه الهام گرفت و بعدها یتیمخانهای با همین فضا را در
رمان معروفش، جین ایر، خلق کرد. پس از بازگشت به خانه او از دو خواهر کوچکتر و برادرش مراقبت کرد و در همین دوران به همراه آنها مبادرت به خلق واژگان خیالی و دنیای خیالی کرد. او به همراه برادرش با استفاده از سبک نگارشی لرد بایرون دنیای خیالی به نام آنگریا را خلق کردند و در مقابل دو خواهر دیگرش (امیلی و آن) سرزمینی خیالی به نام گوندال را آفریدند، سرزمینی واقع در شمال اقیانوس آرام که شامل چهار پادشاهی به نامهای گوندال، آنگورا، اگزینا و آلکونا بود.
در سالهای ۱۸۳۱ و ۳۲ شارلوت برای ادامه تحصیل به مدرسه روهِد واقع در میرفیلد رفت ، که در آنجا با دو نفر به نام الن نزی و ماری تایلر آشنا شد ، که بعدها تبدیل به دو تن از بهترین دوستان او شدند. اِلن نزی بعدها تبدیل به دستیار و خبرنگار او در امر نگاشتن
رمانها شد.
شارلوت برونته پس از دانشآموختگی در میان سالهای ۱۸۳۵ تا ۱۸۳۸ به عنوان معلم در این مدرسه مشغول به کار شد، ولی کاملاً از این کار ناراضی بود و عدم رضایت از شغل و شرایط زندگیش در نوشتن او تأثیر گذاشت، به نحوی که در این دوران مبادرت به نوشتن و سرودن اشعاری کرد که رگههای از سوگزدگی و مالیخولیایی در آنها نمودار بود. او در این دوران رمانی کوتاه تحت عنوان کوتوله سبز را به رشته نحریر درآورد. در سال ۱۸۳۹ برونته به عنوان معلم خصوصی در خانوادههای قشر متوسط و بعضاً متمول منطقه یورکشر به امر تعلیم مشغول شد و تا اواخر سال ۱۹۴۱ این فعالیت را ادامه داد. در همین دوران ایده نگاشتن
رمان جین ایر به ذهن او خطور کرد.
شارلوت چند ماه پس از کنار گذاشتن این حرفه به همراه خواهرش امیلی به بروکسل رفتند و در آنجا او به تدریس زبان انگلیسی و خواهرش به تعلیم موسیقی در مدرسه کنستانین هگر مشغول شدند. در سال ۱۸۴۶ سه خواهر برونته تحت نام هنری کِرِر، الیس (نام هنری امیلی) و اکتون (نام هنری آن) با سرمایه شخصی (و البته حمایت مالی مری ریچاردسن) مبادرت به نشر دفتر اشعار خود کردند. در همین دوران شارلوت با کشیشی به نام آرتور بل نیکولاس از دوستان نزدیک برادرش، آشنا شد. یک سال پس از این آشنایی او
رمان معروف خود یعنی جین ایر را منتشر کرد. در طی چند سال آینده علاقهمندی آرتور بل به او بیشتر شد و در سال ۱۸۵۲ از او تقاضای ازدواج کرد که این درخواست با مخالفت شدید پدر شارلوت ، رد شد اما در طی دو سال و دلبستگی شدید شارلوت به آرتور بل، پدرش با این وصلت موافقت کرد که در ۲۹ ژوئن ۱۸۵۵ آن دو با همدیگر ازدواج کردند.