تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

آموزشی تفاوت شعر سپید و کلاسیک

  • شروع کننده موضوع آینهـ
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 170
  • پاسخ ها 6
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Mar
819
113
119
وضعیت پروفایل
ما بد نیستیم ولیکن، دوران با ما بدی کرد.
این روزها زیاد در مورد شعر سپید می شنویم. شعری که با احمد شاملو شروع شد و بعدها افراد زیادی سعی در ادامه دار کردن این جریان کردند که هرچند هرگز به موفقیت شاملو نرسیدند اما باعث زنده ماندن این جریان شدند.
در اینجا قصد بیان تاریخچه شعر سپید را ندارم و تنها به نکاتی که از اشعار شاملو ،به عنوان تنها منبع واقعی سپید، برداشت شده اشاره خواهم کرد
یادآوری می کنم ما اینجا در مورد اشعار سپید صحبت خواهیم کرد و نه جریان های دیگر شعر آزاد مثل موج نو، حجم، ... که بعد از شعر سپید رواج پیدا کردند.
امروزه شاهد انواع شعرهای آزاد با نام شعر سپید هستیم که به جرات می توان گفت بیش از 90 درصد آنها سپید نیستند و حتی عنوان شعر برای آنها کمی زیاد است
متاسفانه کتاب های زیادی هم از همین آثار چاپ شده و گاها مورد استقبال هم قرار گرفته، که بیشتر به خاطر ملموس بودن تعابیر موجود در این آثار برای عموم و به اصطلاح «حرف دل مردم بودن» این اتفاق افتاده.
با این توضیح سعی خواهم کرد به برخی از نکات موجود در شعر سپید یا شاملویی اشاره کنم تا از این به بعد حداقل دوستداران ادبیات برخلاف عامه مردم به هر متن و اثر بی وزنی شعر سپید اطلاق ننمایند
از اولین نکاتی که باید در شعر سپید رعایت شود وزن درونی اشعار است. پس همانطور که خواهیم دید شعر سپید خالی از وزن نیست و شاید اصلیترین وجه تمایز سپید با نثرهای ادبی همین وزن درونی کلمات و سطرهاست
چیزی که در آثار به اصطلاح سپید امروزی جای آن بسیار خالی به نظر می رسد
گفتند
باد زنده است
بیدار کار خویش
هشیار کار خویش
گفتی
نه! مرده
باد
زخمی عظیم مهلک
از کوه خورده
باد
«شاملو»
همانطور که در این شعر شاملو می بینید وزن و آهنگ درونی در شعر کاملا قابل لم*س است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Mar
819
113
119
وضعیت پروفایل
ما بد نیستیم ولیکن، دوران با ما بدی کرد.
متاسفانه امروزه برخی از دوستان با برداشت اشتباهی که از شعر سپید دارند شعر سپید را کاملا بی وزن(از نظر عروضی) می دانند و حتی بارها شاهد بودم شاعری را بخاطر استفاده از سطری موزون در شعر سپید سرزنش کرده و سردرگم می دانند !
حال آنکه هیچ منعی در استفاده از وزن عروضی در شعر سپید وجود ندارد، کما اینکه بارها و بارها شاملو در اشعار خود از وزن عروضی استفاده کرده.
به عبارت ساده تر شاملو شعر سپید را از قید و بند وزن عروضی خلاص کرد اما هیچگاه استفاده از آن را کفر قلمداد نکرد! که امروزه برخی از پیروان این جریان به آن دامن می زنند
این را من
همچون تبی که خون به رگم خشک می کند
احساس کرده ام
«شاملو»
همانطور که در سطر دوم می بینیم از وزن عروضی مستفعلن مفاعل مستفعلن فعل استفاده شده و حتی سطر بعدی همانند شعر نیمایی بر همین پایه با تعداد ارکان کمتر رعایت شده: مستفعلن فعل
و نمونه های بیشتری که با مراجعه به اشعار شاملو می توان به آنها اشاره کرد.
حال آیا باید شاملو را سردرگم در شعر نیمایی و سپید بدانیم؟
از دیگر نکاتی که در شعر شاملویی یا سپید به چشم می خورد استفاده از تشبیهات، استعارات و ترکیبات استعاری و تشبیهی در اینگونه اشعار است
این امر کمک می کند تا از یک نوشته ساده ی ادبی فاصله بگیریم .
در همین جا لازم است اشاره کنم شعر سپید از سادگی بیش از حد به دور است و لازمه آن این است که مخاطب با خواندن شعر سپید دچار چالشی فکری شود و با توجه به همین تشبیهات و استعارات خود سعی به درک منظور شاعر نماید
از تفاوت های شعر شاملو با دیگر شاعران همین است که شما کمتر سطری را به صورت لقمه ی آماده می بینید حال انکه امروزه اکثرا در شعرهای سپید شاهد سطرهایی ساده و به دور از شاعرانگی هستیم که شاعر تنها به عنوان مقدمه ای برای بیان حرف نهایی خود در پایان شعر استفاده می کند.
نازلی ! سخن بگو!
مرغ سکوت، جوجه ی مرگی فجیع را
در آشیان به بیضه نشسته است!
«شاملو»
مرغ باران می کشد فریاد دائم
-عابر! ای
عابر
جامه ات خیس آمد از باران
نیستت آهنگ خفتن؟
یا نشستن در بر یاران...؟
«شاملو»
در شعر سپید برخلاف چیزی که امروزه عده ای عنوان می کنند، اطناب کلام در کنار ایجاز وجود دارد. و اصلا یکی از راه های تصویرسازی برای شعر سپید همین اطناب کلام است.
و هیچ منعی برای توضیحات اضافه در شعر سپید وجود ندارد. عده ای معتقدند اطناب کلام باعث طولانی شدن شعر می گردد که برای مخاطب خارج از حوصله است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Mar
819
113
119
وضعیت پروفایل
ما بد نیستیم ولیکن، دوران با ما بدی کرد.
اما باید گفت خارج از حوصله شدن شعر تنها به ضعف شاعر بر می گردد که قدرت همراه کردن مخاطب با خود را ندارد و نه به طولانی بودن شعر. چه کسی می تواند اشعار شاملو را بخواند و از طولانی بودن آن شکایت کند؟
ممنونم مایه افتخار منه نظر حضرتعالی
برای نمونه این بند شعر از شاملو را بخوانید که چگونه با اینکه می توانست حرف خود را در یک سطر بزند اما با تصویر سازی های زیبا مخاطب را با خود همراه می سازد
رعد می ترکد به خنده از پس نجوای آرامی که دارد با شب چرکین
و پس نجوای آرامش
سرد خندی غمزده، دزدانه از
او بر ل*ب شب می گریزد
می زند شب با غمش لبخند...
در راستای همین مطلب می توان گفت که تصویر سازی ، حس آمیزی، عاطفه، تخیل و... از ارکان شعر سپید به شمار می روند. شاملو با کم کردن یکی از ارکان شعر کلاسیک یعنی وزن، ارکان دیگر را چنان قدرت بخشید که به راحتی مشکل وزن را جبران کرد
پس همانطور که می بینیم همه ملزومات شعر سپید به نوعی به هم وابسته اند. ما نمی توانیم تصویرسازی خوبی داشته باشیم اگر صرفا به دنبال ایجاز باشیم. نمی توانیم حس آمیزی داشته باشیم اگر استفاده از تشبیهات و استعارات را فراموش کنیم و...
رعد
از خنده می ترکد
وز نهیبی سخت
ابر خسته
می گرید
در پناه قایقی وارون پی تعمیر بر ساحل
بین جمعی گفت و گوشان گرم
شمع خردی شعله اش بر فرق می لرزد
«شاملو»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Mar
819
113
119
وضعیت پروفایل
ما بد نیستیم ولیکن، دوران با ما بدی کرد.
از دیگر نکاتی که می توان در مورد شعر سپید عنوان کرد استفاده از تکرار است. فراموش نکنیم هر تکراری نمی تواند زیبا باشد بلکه شاعر باید با چنان قدرتی از این تکرار استفاده کند که مخاطب احساس تنفر نکند.
بنابراین لازم است شاعر با استفاده از تصویرسازی های متفاوت این تکرار را توجیه نماید
در گذرگاه نسیم سرودی دیگرگونه آغاز کرده ام
در گذرگاه باران سرودی دیگرگونه آغاز کرده ام
در گذرگاه سایه سرودی دیگرگونه آغاز کرده ام
نیلوفر و باران در تو بود
خنجر و فریادی در من
فواره و رویا در تو بود
تالاب و سیاهی در من
در
گذرگاهت سرودی دیگرگونه آغاز کرده ام
«شاملو»
و یا در نمونه ای دیگر

در مرز نگاه من
از هر سو
دیوار ها
بلند
دیوارها
بلند
چون نوامیدی
بلندند
اینجا شاعر با تکرار عبارت «دیوارها بلند» علاوه بر تاکید بر بلندی بیش از حد دیوارها، تصویری از جهت های مختلف نگاه خود را می سازد که هر طرف نگاه می کند با دیواری بلند روبرو می شود.
شاملو این تصویرسازی بکر و دید زیبا را در نمونه های دیگری نیز به نمایش گذاشته از جمله:
و راه مي رود بر تاريخ، بر چين
بر ايران و يونان
انسان انسان انسان انسان . . . انسان ها...
با تکرار انسان، رشته ای از انسان ها را در کنار هم تصویر سازی می کند که بیانگر گروهی از انسان های ایستاده در کنار هم همانند دسته های نظامی است
استفاده از کسره و ترکیبات اضافه متوالی به کررات در شعر شاملو به چشم می خورد و اصلا یک از زیبایی های این اشعار به حساب می آید .
«شبِ پاییز می لرزد به رویِ بسترِ خاکسترِ سیرابِ ابرِ سرد»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Mar
819
113
119
وضعیت پروفایل
ما بد نیستیم ولیکن، دوران با ما بدی کرد.
سوال شده از استاد محمد نجفی:
لطفا از شعرهایی ک میفرمایید سپید نیستند و صرفا تکست تلقی میشن
نمونه ای بدون ذکر نام سراینده بیاورید تا بیشتر متوجه شم
«سه کودک بر سریرِ سنگ فرشِ سرد و صد کودک به خاکِ مرده یِ مرطوب»
سلام,درود جناب نجفی
اما قبول دارین که خود نداشتن وزن ضعفه,,,گاهی برای مستمع شیرین نیس,,,هرچند صور خیالش زیاد باشه جبران نمیشه
مث این میمونه که بگیم جای آب شربت بخورد,رفع تشنگیه?
مثلا ترجمه هایی از شعرایی با زبانهایی غیر فارسی
شعر سپید هستند؟
بهرحال باید قبول کرد این نوع شعر وجود داره. تصور کنید اگر در زبان فارسی مثل اکثر زبان های دیگه از ابتدا اشعار بدون وزن بودند اونوقت شعر سپید چیز خیلی عجیبی نبود.
مثل اشعار اروپا و...
بله
همین هنجارشکنی جالبه درنوع خودش
ترجمه که ترجمه ست. مگر اینکه مترجم بتونه با ظرافت بخشیدن به اون ، ترجمه رو به شعر بدل کنه
که البته اون هم معمولا یک شعر آزاد خواهد بود با اسامی مختلفی که وجود داره...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Mar
819
113
119
وضعیت پروفایل
ما بد نیستیم ولیکن، دوران با ما بدی کرد.
جناب نجفی کتابی درمورد اموزش شعر سپید ب معنای واقعی ک مدنظر شما میباشد
معرفی میفرمایید؟
درود
ابتدا باید دید تعریفمون از شعر سپید چیه. همونطور که در ابتدا عرض کردم بحث شعر سپید بحث گسترده ای هست. تعریف بنده از شعر سپید بر مبنای اشعار شاملو و مواردی که در بالا عرض کردم هست بنابراین اگر قرار باشه شعری رو سپید بدونم با معیارهای بالا مقایسه می کنم. حال اینکه مکنه دوستات دیگه تعریف دیگه ای داشته باشن
البته این رو هم باید عرض کنم ما جریان های دیگه ای در شعر آزاد داریم. از نظر بنده شعر شما سپید نیست اما بهرحال یک شعره و میتونه در زمره یک جریان دیگه قرار بگیره. ددر شعر بودنش هم وجود تخیل و تصویر در اثر هست. هرچند این موارد هم به تنهایی مجوزی برای شعر بودن یک اثر نیستند
متاسفانه بنده برخورد نکردم. شاید هم وجود داشته باشه که حتما دوستان مطلع اطلاع رسانی خواهند کرد
ادامه خصوصیات شعر سپید
مخالفت قیاس و یا به نوعی ساختار شکنی در شعر سپید رایج است. و با همین موارد، خلق ترکیبات نو و بدیع و رهایی از ترکیبات کهنه و مستعمل به وفور در شعر سپید به چشم می خورد.
البته این مورد پیش از این در شعر نیما نیز به چشم می خورد. یعنی شاعر برخلاف دستور زبان به ساخت عباراتی جدید مبادرت می ورزد. البته ساخت عبارات نو و بدیع همیشه با ساختار شکنی و مخالفت قیاس همراه نیست.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Mar
819
113
119
وضعیت پروفایل
ما بد نیستیم ولیکن، دوران با ما بدی کرد.
امیر زاده ای تنها
با تکرار چشم های بادام تلخش
در هزار آیینه شش گوش کاشی
«شاملو»
چشم های بادام تلخش، که می توان یک کشف و نوآوری از شاعری بزرگ دانست. عبارت و تعبیری که امروزه حتی غزلسرایانی از آن وام گرفته اند
زمان با گام شتابناک برخواست
و در سرگردانی
یله شد
«شاملو»
که پسوند «ناک» را به یک صفت اضافه می کند که و واژه ای جدید می سازد
یکی دیگر از مواردی که در شعر سپید کاربرد دارد توضیح اضافه است ، همان که ما در محاورات روزمره خود از آن به «داخل پرانتز» هم گاهی یاد می کنیم. البته این توضیح اضافی گاه می تواند حرف زدن شاعر با خود هم باشد
در سرزمین حسرت معجزه ای فرود آمد
[و این خود معجزه ای دیگر گونه بود]
...
«شاملو»
در شعر سپید هم گاهی قافیه به چشم می خورد. هرچند هیچ الزامی به این کار نیست اما داشتن قافیه هم بلامورد است. البته اغلب قافیه ها غیرکوششی هستند. پس همانطور که در مورد وزن بیان شد، شعر سپید قافیه را هم منع نکرده بلکه فقط الزام آن را برداشته است
پشت
درهای فروبسته
شب از دشنه دشمنی پر
به کج اندیشی
خاموش
نشسته ست
بام ها
زیر فشار شب
کج،
کوچه
از آمد و رفت شب بدچشم سمج
خسته ست
«شاملو»
یادآوری می کنم مواردی که عرض شد تمام خصوصیات شعر سپید نبود اما می توان گفت از حداقل خصوصیاتی بود که یک شعر سپید را از دلنوشته و نثر متمایز می سازد.
شعر سپید و به خصوص شعر شاملو دارای جزئیات بیشتری نیز هست که اینجا قصد باز کردن آنها را نداریم و شاید بیشتر به سبک خاص خود شاملو مربوط باشد. بنابراین یک شاعر سپید سرا حداقل باید چند مورد از موارد ذکر شده را در شعر خود لحاظ کند تا حداقل این اثر در زمره اشعار سپید قرار بگیرد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا