- Jun
- 4,685
- 22,863
- 218
«بسم الله الرحمن الرحیم»
نام داستانک: رافا
ژانر: اجتماعی
نویسنده: کیاناز تربتی نژاد
منتقد و ناظر : @حورا
مقدمه:
قدم میزنم در خیالی ارغوانی، در خیالی پوچ و تهی از اندکی شناخت. میگویند دلمان روشن است اما در دنیایی سیاه هستیم و گاهی ارغوانی. در دنیای به رنگ ارغوانی خبری از هیچ نیست. حتی تصویر خود، تصویر آسمان.
روشنی دلم، آسمان تیره رنگ دنیایم را روشن نمیسازد. آسمانِ روزهایم تفاوتی با آسمانِ تیره شب نمیکند. از زیبایی گل نرگس زیاد شنیدهام، میدانم رنگ زرد، بخشی از آن را جلوه داده و سفیدی آن را قاب گرفته، اما به راستی که زرد و سفید چه رنگیست؟ قاب چیست؟ نکند همان چیزی که چشمان من را در خود جای داده؟ دعا میکنم اینگونه نباشد، نمیخواهم نرگس از دنیایش چیزی نداند.
نام داستانک: رافا
ژانر: اجتماعی
نویسنده: کیاناز تربتی نژاد
منتقد و ناظر : @حورا
مقدمه:
قدم میزنم در خیالی ارغوانی، در خیالی پوچ و تهی از اندکی شناخت. میگویند دلمان روشن است اما در دنیایی سیاه هستیم و گاهی ارغوانی. در دنیای به رنگ ارغوانی خبری از هیچ نیست. حتی تصویر خود، تصویر آسمان.
روشنی دلم، آسمان تیره رنگ دنیایم را روشن نمیسازد. آسمانِ روزهایم تفاوتی با آسمانِ تیره شب نمیکند. از زیبایی گل نرگس زیاد شنیدهام، میدانم رنگ زرد، بخشی از آن را جلوه داده و سفیدی آن را قاب گرفته، اما به راستی که زرد و سفید چه رنگیست؟ قاب چیست؟ نکند همان چیزی که چشمان من را در خود جای داده؟ دعا میکنم اینگونه نباشد، نمیخواهم نرگس از دنیایش چیزی نداند.
آخرین ویرایش: