L
Lidiya
مهمان
•|• بسم الله الرحمن الرحیم •|•
باعرض سلام.
باتشکر از نقد پذیری شما نویسنده‌ی عزیز.
لازم به ذکر است که:
√ پس از نقد، روی دلنوشته‌ی شما نظارت خواهد شد و در صورت عدم توجه به حرف‌ها و راهنمایی‌های منتقد، با درخواست‌های نقد بعدی شما، موافقت نخواهد شد!
√ نقدها در کمال انصاف بوده و منتقد فرد وارد به مباحث ادبی‌ست؛ و از بابت صحت نقد و راهنمایی ِ منتقد، نگرانی نداشته باشید.
√ نقدپذیر باشید و در برابر نقد خود، جبهه نگیرید. چرا که تمام تلـاش ما در جهت پیشرفت نویسنده‌هاست.
√ از ارسال پست اسپم، تشکر و... خودداری کنید.
لینک داستانک:
www.forum.cafewriters.xyz
باعرض سلام.
باتشکر از نقد پذیری شما نویسنده‌ی عزیز.
لازم به ذکر است که:
√ پس از نقد، روی دلنوشته‌ی شما نظارت خواهد شد و در صورت عدم توجه به حرف‌ها و راهنمایی‌های منتقد، با درخواست‌های نقد بعدی شما، موافقت نخواهد شد!
√ نقدها در کمال انصاف بوده و منتقد فرد وارد به مباحث ادبی‌ست؛ و از بابت صحت نقد و راهنمایی ِ منتقد، نگرانی نداشته باشید.
√ نقدپذیر باشید و در برابر نقد خود، جبهه نگیرید. چرا که تمام تلـاش ما در جهت پیشرفت نویسنده‌هاست.
√ از ارسال پست اسپم، تشکر و... خودداری کنید.
لینک داستانک:
کامل شده - داستانک ستاره‌های کبریتی | ReiHane کاربر انجمن کافه نویسندگان
نام داستانک: ستاره های کبریتی نام نویسنده: ریحانه سید حسنی ژانر: تخیلی، فلسفی ویراستار: @Atryssa.RA مقدمه: شاید بدنیا آمدن نعمتی بزرگ بود اما مرگ قطعاً نفرین بود. مثل مار دور گردنمان می‌پیچید و تا وقتی که ما را از بین نمی‌برد، رهایمان نمی‌کرد. مرگ مثل رها شدن در صحرایی تاریک بود، اما صحراها که...
www.forum.cafewriters.xyz
آخرین ویرایش:
