تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

شعر کودکانه نان تازه

  • شروع کننده موضوع Mohadeseh.jh
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 113
  • پاسخ ها 0
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
685
727
118
آغو*ش خود ⁦;)⁩
وضعیت پروفایل
از آیینه بپرس، نام نجات ‌دهنده ‌ات را...
دانید من که هستم؟
من نان تازه هستم
خوش عطرم و برشته
عطرم به جان سرشته
زینت سفره هایم
قوت دست و پایم
حاصل کار یاران
خوراک صد هزاران

حکایتم دراز است
در من هزار راز است
بشنو تو سرگذشتم
چه بودم و چه گشتم

گندم بودم در آغاز
گندم ناز و طناز
دهقان پیر مرا کاشت
زحمت کشید تا برداشت
هر روز و شب داد آبم
ببین چقدر شادابم
از رنج و کار دهقان
کم کم شدم شکوفان

قدم بلند شد کم کم
بوسید رویم را شبنم

به به به خوشه هایم
گندم با صفایم
شد ساقه ام طلایی
آی برزگر کجایی؟

پیشم بیا شتابان
با داس تیز و بران

دروم کرد مرد دهقان
برد پیش آسیابان

آردم کرد آسیابان
خمیر شدم پس از آن

گذاشت رو پاروش نانوا
چید تو تنور خمیر را

گرفتم از آتش جان
یواش یواش شدم نان


ده ها تن گرم کارند
شب تا سحر بیدارند

تا نان شود مهیا
آید به سفره ما
ای که می خوری نان را
بدان تو قدر آن را
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا