به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان خوش آمدید!

در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید.

متن و ترجمه متن آهنگ حسین از محسن چاوشی

خاتم

کاربر انجمن
کاربر انجمن
عضویت
14/7/21
ارسال ها
196
امتیاز واکنش
168
امتیاز
93
از دور ندا داد برادر

برده اند سر و دست و تنم را

بستند به ناحق ره حق را

کشتند گلویِ نفسم را

دستی که بدادی به خدایت

دستان خدا بود بریدند

آن دست ببرَد سر هر را

خشکانده همه کار و کسم را

بی دست به دیدار خدا شو

خود م*ست به دیدار خدا شو

سیراب شوی از برِ معبود

من نیز شکستم قفسم را

هر آنچه که دلبستگی ‌ام بود

از بند دل و جانِ برادر

دادم به رهش جانم و حتی

فرزند صغیر نو رَسم را

من تاج چه خواهم که نیرزد

تاجی که پُر از نخوت و رنگ است

من در پی حق آمده بودم

بر تیغ کشانم هوسم را

گر باز بیایم به زمانت

گر باز کشانند به تیغم

تقدیم کنم جان و سرم را

تعظیم کنم دادرَسم را

لبخند نیامد به لبانم

از فتنه ی گردن به جرس‌ ها

رو‌ ترش کنم اهل هو*س را

عباس بداند عبسم را

لبخند نیامد به لبانم

از فتنه ی گردن به جرس‌ ها

رو‌ ترش کنم اهل هو*س را

عباس بداند عبسم را

هر بار بیاید شبِ هجران

در گور بلرز‌د تن شی*طان

افتاده ز چشمِ نور بنگر

خود نور مزار خُلَّصَم را

آن ذبح خیالش که‌ بریدست

اما به زمین هر*زه ‌ی خود را

این داس هرس کرد هو*س را

خود آ به تماشا، هرسم را​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

چه کسی این موضوع را خوانده است (مجموع: 0) دیدن جزئیات

عقب
بالا