به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان خوش آمدید!

با خواندن و نوشتن رشد کنید,.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید.

متن و ترجمه متن آهنگ سراب از داریوش

آناشید

مدیر بازنشسته + نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
عضویت
30/3/21
ارسال ها
3,244
امتیاز واکنش
9,332
امتیاز
193
محل سکونت
اقیانوس بلاهت
وضعیت پروفایل
ما مثل دمینو بهم ضربه میزنیم تو به من من به اون اون به اون!
داریوش
سراب
گفتم تو چرا دورتر از خواب و سرابی؟
خواب و سرابی...
گفتی که منم با تو ، ولیکن تو نقابی
اما تو نقابی
فریاد کشیدم تو کجایی؟تو کجایی؟
گفتی که طلب کن تو مرا ، تا که بیابی
چون همسفر عشق شدی،مرد سفر باش
مرد سفر باش
هم منتظر حادثه،هم فِکر خطر باش
فِکر خطر باش...
هر منزل این راه بیابان هلاک ست
هر چشمه سرابی ست که بر سینه ی خاک ست
در سایه هر سنگ،اگر گُل به زمین ست
نقش تن ماری ست که در خواب کمین ست
در هر قدمت خار،هر شاخه سَرِ دار
در هر نفس،آزار،هر ثانیه،صدبار!!
چون همسفر عشق شدی،مرد سفر باش
مرد سفر باش
هم منتظر حادثه،هم فِکر خطر باش
فِکر خطر باش...
گفتم که عطش می کُشدم در تب صحرا
گفتی که مجوی آب و عطش باش سراپا!!
گفتم که نشانم بده گر چشمه ای آنجاست
گفتی چو شدی تشنه ترین،قلب تو دریاست!!
گفتم که در این راه کو نقطه ی آغاز؟
گفتی که تویی،تو خودپاسُخ این راز...
چون همسفر عشق شدی،مرد سفر باش
مرد سفر باش
هم منتظر حادثه،هم فِکر خطر باش
فِکر خطر باش
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

چه کسی این موضوع را خوانده است (مجموع: 0) دیدن جزئیات

عقب
بالا