- عضویت
- 30/3/21
- ارسال ها
- 3,244
- امتیاز واکنش
- 9,294
- امتیاز
- 193
- محل سکونت
- اقیانوس بلاهت
- وضعیت پروفایل
- ما مثل دمینو بهم ضربه میزنیم تو به من من به اون اون به اون!
متن آهنگ عشق و گناه رضا بهرام
ای دل خانه ات خر*اب
این همه رویا تا کی
ای دل عمرت کوتاه
غم در این دنیا تا کی
یا دل گفتمت بمان
پس چه شد قرارمان
ما نداریم هیچ رازی
ای دل هرچه بود و هست
با رفتنت شکست
تو در این عشق میبازی
درد چشمان تو و جان تو و
آن ل*ب خندان تو ایمان مرا برد
ایمان مرا برد
یک بی خبر از راه رسید جان مرا برد
درد چشمان تو و جان تو و
آن ل*ب خندان تو ایمان مرا برد
ایمان مرا برد
یک بی خبر از راه رسید جان مرا برد
در کار خدا مانده ام آنقدر که تو ماهی
دارم چه گناهی
دل پر زده باز به هوای تو خواهی نخواهی
چشمان تو منظومه و من حاکم احساس
ای عاشق حساس
بد نیست بزنی تو به چشمم گاهی نگاهی
درد چشمان تو و جان تو و
آن ل*ب خندان تو ایمان مرا برد
ایمان مرا برد
یک بی خبر از راه رسید جان مرا برد
درد چشمان تو و جان تو و
آن ل*ب خندان تو ایمان مرا برد
ایمان مرا برد
یک بی خبر از راه رسید جان مرا برد
این دل پر از غرور و درد است
آنقدر شکسته یک پا مرد است
باز هم شروع فصل غم شد
تنهایی به خدا نامرد است
نامرد است
درد چشمان تو و جان تو و
آن ل*ب خندان تو ایمان مرا برد
ایمان مرا برد
یک بی خبر از راه رسید جان مرا برد
درد چشمان تو و جان تو و
آن ل*ب خندان تو ایمان مرا برد
ایمان مرا برد
یک بی خبر از راه رسید جان مرا برد
ای دل خانه ات خر*اب
این همه رویا تا کی
ای دل عمرت کوتاه
غم در این دنیا تا کی
یا دل گفتمت بمان
پس چه شد قرارمان
ما نداریم هیچ رازی
ای دل هرچه بود و هست
با رفتنت شکست
تو در این عشق میبازی
درد چشمان تو و جان تو و
آن ل*ب خندان تو ایمان مرا برد
ایمان مرا برد
یک بی خبر از راه رسید جان مرا برد
درد چشمان تو و جان تو و
آن ل*ب خندان تو ایمان مرا برد
ایمان مرا برد
یک بی خبر از راه رسید جان مرا برد
در کار خدا مانده ام آنقدر که تو ماهی
دارم چه گناهی
دل پر زده باز به هوای تو خواهی نخواهی
چشمان تو منظومه و من حاکم احساس
ای عاشق حساس
بد نیست بزنی تو به چشمم گاهی نگاهی
درد چشمان تو و جان تو و
آن ل*ب خندان تو ایمان مرا برد
ایمان مرا برد
یک بی خبر از راه رسید جان مرا برد
درد چشمان تو و جان تو و
آن ل*ب خندان تو ایمان مرا برد
ایمان مرا برد
یک بی خبر از راه رسید جان مرا برد
این دل پر از غرور و درد است
آنقدر شکسته یک پا مرد است
باز هم شروع فصل غم شد
تنهایی به خدا نامرد است
نامرد است
درد چشمان تو و جان تو و
آن ل*ب خندان تو ایمان مرا برد
ایمان مرا برد
یک بی خبر از راه رسید جان مرا برد
درد چشمان تو و جان تو و
آن ل*ب خندان تو ایمان مرا برد
ایمان مرا برد
یک بی خبر از راه رسید جان مرا برد
آخرین ویرایش توسط مدیر: