به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان خوش آمدید!

در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید.

متن و ترجمه متن آهنگ مرداب از گوگوش

آناشید

مدیر بازنشسته + نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
عضویت
30/3/21
ارسال ها
3,244
امتیاز واکنش
9,294
امتیاز
193
محل سکونت
اقیانوس بلاهت
وضعیت پروفایل
ما مثل دمینو بهم ضربه میزنیم تو به من من به اون اون به اون!
میون یه دشت لخت

زير خورشید کوير

مونده یک مرداب پیر

توی دست خاک اسیر

منم اون مرداب پیر

از همه دنیا جدا

داغ خورشید به تنم

زنجیر زمین به پام

من همونم که یه روز

می خواستم دريا بشم

می خواستم بزرگترين

دريای دنيا بشم

آرزو داشتم برم

تا به دريا برسم

شبو آتیش بزنم

تا به فردا برسم

اولش چشمه بودم

زير آسمون پیر

اما از بخت سیاه

راهم افتاد به کوير

چشم من

چشم من به اونجا بود

پشت اون کوه بلند

اما دست سرنوشت

سر رام یه چاله کند

توی چاله افتادم

خاک منو زندونی کرد

آسمونم نباريد

اونم سر گرونی کرد

حالا یه مرداب شدم

یه اسیر نیمه جون

یه طرف میرم به خاک

یه طرف به آسمون

خورشید از اون بالاها

زمینم از این پایین

هی بخارم می کنن

زندگیم شده همین

با چشام مردنمو

دارم اینجا میبینم

سر نوشتم همینه

من اسیر زمینم

هیچی باقی نیست ازم

قطره های آخره

خاك تشنه همینم

داره همراش میبره

خشک میشم تموم میشم

فردا که خورشید میاد

شن جامو پر میکنه

که میاره دست باد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

چه کسی این موضوع را خوانده است (مجموع: 0) دیدن جزئیات

عقب
بالا