تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

محبت کردن به کودکان

مدیر بازنشسته + نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Mar
3,244
9,329
193
اقیانوس بلاهت
وضعیت پروفایل
ما مثل دمینو بهم ضربه میزنیم تو به من من به اون اون به اون!
كودكان تشنه محبتند و مهم ترین منبع برای دریافت محبت، پدران و مادران هستند. برخی از والدین فكر می كنند كه تنها با ادای وظایف والدی محبت واقعی خود را ابراز داشته اند در صورتی كه در تربیت صحیح و پرورش فرزندان ابراز محبت به صورت اختصاصی ضرورت دارد.
نیاز به عشق و محبت از تولد با كودك است. كودك به‌واسطه‌ این ارتباط ابتدا با مادر و بعد با پدر و به تدریج با سایر نزدیكان را*بطه نزدیكی پیدا می‌كند. این ارتباط اساس تمام روابط بعدی كودك را تشكیل می‌دهد كه علاوه بر خانواده، شامل ارتباط او با همسر و فرزندان، دوستان، همكاران و اطرافیان او نیز می‌شود. اما حتما همه شما كودكانی را دیده‌اید كه با سنگ و چوب به جان سگ و گربه می‌افتند یا در كلاس زورگویی و همكلاسی‌های ضعیف‌تر از خودشان را اذیت می‌كنند.

محبت، اولين درسي كه بايد به کودک آموخت
تا به حال از خودتان پرسیده‌اید دلیل این كار چیست و چرا آنها نمی‌توانند دست‌نوازش بر سر گربه و حیوانات بكشند.اين دسته از كودكان در خردسالي از محبت والدين بي‌بهره بوده‌اند. نه به اين معني كه پدر و مادر فرزند خود را دوست نداشته‌اند بلكه به اين معنا كه هرگز اين عشق را بروز نداده‌اند يا راه‌هاي نشان دادن آن را نمي‌دانسته‌اند. كودكي كه محبت والدين را نمي‌بيند و در محيطي اين‌گونه قرار نمي‌گيرد ابراز محبت را بلد نيست. پس به عهده والدين است تا چگونه محبت كردن را به فرزندان خود بياموزند.

راه‌هاي ابراز محبت به كودكان كدام است؟
احساسات خود را بیان كنید

وقتی فرزند خود را به مدرسه می فرستید، به او بگویید دوستش دارید. وقتی مشغول انجام تكالیفش است، باز هم علاقه خود را بیان كنید.حتی نوجوانان سركش نیز علاقه و توجه قلبی شما را رد نمی كنند.

محبت به كودک,پرورش کودک با محبت

كودكان تشنه محبتند و مهم ترین منبع برای دریافت محبت، پدران و مادران هستند


در حال نوازش با او گفتگو كنید
این روش ابراز غیركلامی علاقه است. ایجاد این را*بطه با كودكان و فرزندان دوره ابتدایی آسان است. با بزرگتر شدن كودك، ابراز علاقه به این روش سخت تر می شود. ارتباط پوستی برای فرزندان آرامش بخش است پس بهانه های مختلف آنها را در این امر رد نكنید و مورد توجه قرار دهید. گفتن «نه» و ثبات نظر شما در مقاطع زمانی مختلف، قوی ترین نوع بیان عشق است. چرا كه به این صورت رفتار شما قابل پیش بینی است.





به سرگرمی‌ها و علایق او توجه كنید
اگر او به چيزي علاقه دارد كه از نظر شما بي‌ارزش است به علاقه او احترام بگذاريد و وانمود كنيد كه خواسته او براي شما مهم و محترم است.عشق هدیه بی چون و چراست. به کوکان خود نشان دهید که آنها را در هر شرایطی دوست دارید و حمایت‌شان می کنید. در این صورت آنها هنگام سختی ها و مشکلات با آرامش و احساس امنیت به شما پناه می‌آورند.

فرزندان شما برای تصمیم گیری و تجربه موارد جدید نیاز دارند که آزاد باشند. آنها باید بیاموزند که در زندگی مسئولیت‌پذیر و مقاوم باشند. آنها اجازه دارند شکست بخورند یا پیروز شوند بدون این که قضاوتی در مورد آنها صورت گیرد. اگر همه نیازها، امیدها و انتظارات فرزندان خود را در یک کلمه خلاصه کنیم، آن کلمه عشق است.

اعتماد به نفس را در کودکان ایجاد کنید
در مورد فرزندتان با دیگران صحبت كنید طوری كه خودش نیز بشنود. اگر كسی از پسر یا دختر شما تعریف كرد، به فرزند خود بگویید. كمی تعریف و بالیدن به آنها اشكالی ندارد و اعتماد به نفس را در آنها ایجاد می كند. گاه نیز خوب است تا در مواقعی كه خودش را به خواب زده او را مورد تمجید قرار دهید. در این مواقع تمجید شما بیشتر بر او نفوذ می كند.


به او توجه كنید
وقتی با عروسك بازی می كند، بایستید و او را تماشا كنید ، بنشینید و به او توجه كنید. این روش بسیار دقیقی برای گفتن «دوستت دارم» با چشم و گوش است. با این روش به او بها می دهید .

به او كمك كنید

وقتی كه با عجله می خواهد به سرویس مدرسه برسد اگر در مورد غذا ، لباس یا كیفش مشكلی دارد ، به او كمك كنید. اگر می خواهد قلعه یا خانه بسازد و برای جمع آوری قطعات و نقشه آن با مشكل مواجه شده ، به وی كمك كنید و بی توجه نگذارید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته + نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Mar
3,244
9,329
193
اقیانوس بلاهت
وضعیت پروفایل
ما مثل دمینو بهم ضربه میزنیم تو به من من به اون اون به اون!
اینکه یک کودک چقدر تربیت پذیر باشد، در درجه اول بستگی به این دارد که احساس کند چقدر مورد محبت قرار دارد و چقدر به عنوان یک انسان و عضو خانواده او را به حساب می آورند. تربیت، جزئی لاینفک ازهرکاری است که برای کودک و با کودک انجام می دهیم.



زمانی وظیفه مادری را با تغذیه شیرمادر و شروع تدریجی غذای کمکی و از شیرگرفتن به انجام رسانیده اید ، اینک نوبت انجام سایرجنبه های مادری است. چنانچه وظایف مادری را تا به حال خوب به انجام رسانیده باشید اینک نیز در حال تربیت کودک خود در موقعیت مطلوب هستید.




کــــودکان محتـــاج راهنمایــــی هستند


همچنانکه شیرخوار و کودک بزرگتر می شود محتاج آموزش راه رفتن درست، صحبت کردن و گاه اصلاح می گردد تا بتواند راه و رسم زندگی را فراگیرد.اگر پایه و اساس احساس امنیت در شیرخوارگی ریخته شود و اگر والدین را افرادی مهربان، مؤدب و احترام کننده به دیگران ببیند، خودش هم همین کار را خواهد کرد؛ زیرا تمایل دارد که والدین از او راضی باشند. از طرفی باید توجه داشته باشیم که او کودک است و در حال رشد ؛ ناتوانی های زیادی دارد ، درک او محدود است و تجربه ای نیز نیندوخته. لذا نباید انتظارمان خارج از توان و درجه رشد و تکامل او باشد و لازم است او را به خاطر بی تجربه بودنش راهنمایی کنیم. باید بفهمیم که چه وقت نمی فهمد و مشکل دارد و چه طور با او حرف بزنیم که درک کند. ممکن است بارها لازم باشد که تکرار کنیم و تذکر بدهیم.





همیشه باید از خود سؤال کنیم که چه می خواهیم بکنیم؟ و حس کنیم چگونه می خواهیم این کار را انجام دهیم. وقتی راه صحیحی را انتخاب کردیم نباید یکباره تغییر جهت بدهیم . باید طوری عمل کنیم که او نیز دچار مشکل نشود. کودکان از شیرخوارگی به بعد نیاز به راهنمایی توأم با محبت دارند. به این معنی که بفهمند ظرفیت و توان آنها را در نظر داریم، تحقیرشان نمی کنیم و، آبرویشان را نمی بریم و با مهربانی آنها را راهنمایی می کنیم. الیزابت هورمن در مورد نیازهای کودکان نوپا چنین می نویسد:" ما فکر می کنیم که همه کودکان با مشاهده جلوه های انسانیت ؛ غمخواربودن و دوستی ، شفقت و احترام به دیگران و ... را می آموزند. ولی همیشه این طور نیست . باید به آنها یاد داد، باید حرف زد. نمی توان انتظار داشت که با نگاه به ما یاد بگیرند. از طرفی چنانچه اشتباه کردند باید به درستی راهنمایی شوند. باید رفتار قابل قبول را به آنها تفهیم کنیم، انتظاراتی را که از آنها داریم به شکلی که قابل دسترسی باشند معین کنیم و هر زمان که اشتباه کردند جلو آنها را بگیریم، باید در نظر داشت همه اینها اقدام های لازم تربیتی هستند."



گاهی باید جلو آنها را بگیریم. باید هشیار باشیم که به کسی آزار نرسانند، لوازم دیگران را برندارند، به آنچه در اختیار دارند صدمه نزنند. باید تفاوت رفتار طبیعی کودک نوپا و کودکان کم سن و سال را از رفتاری که حاکی از شلوغ کاری و از هم گسیختگی و غیرقابل کنترل بودن است، جدا کنیم. راهنمایی کردن یک کودک برای این که او را از یک راه اشتباه منصرف کنیم کارآسانی نیست و این وظیفه ماست که وقت بگذاریم و با صحبت و رفتار خاص ، فکر یا راه او را اصلاح کنیم. ما به عنوان والدین، بهتر از دیگران فرزندمان را می شناسیم و می دانیم او لوس است و کارش درست یا غلط است. زیرا به او مهر ورزیده ایم و به شایستگی احترام کرده ایم . پس ما برای تربیت او و گذرانیدن او از مراحل مختلف و یاد دادن درست و غلط ، قوانین و ایجاد شخصیت، تواناتر از دیگران هستیم. راهنمایی کردن توأم با دلسوزی و مهربانی، قدم مهمی از مراقبت کودکان به حساب می آید و به آنها کمک می کند که نسبت به افراد خانواده و جامعه مهربان بوده و افرادی قابل احترام و دوست داشتنی باشند.







xxx4.jpg




تغذیه با شیر مادر اهمیت فراوانی دارد و آثار دائمی آن برای همه عمر باقی است. این آموزش ها نیز مثل تغذیه با شیر مادر منافع متعددی دارند که برای همه عمر با فرزند ما همراه خواهند بود. تربیت راهنمایی توأم با محبت است که از طرف والدین نسبت به کودک اعمال می شود. در این فرآیند کودک یاد می گیرد که اعمال و رفتار صحیح را به دلایل واقعی و صحیح انجام دهد و به کودک کمک می شود که به فردی قابل اعتماد، خوش قلب و مهربان تبدیل شده ، بتواند با اعتماد به نفس به زندگی وارد گردد و در کارش موفق باشد. دکتر کمپبل توضیح می دهد که رفع نیازهای عاطفی کودک نقش حیاتی در تربیت او دارد. او می گوید:" برآوردن نیازهای عاطفی یک کودک و تربیت کردن توام با محبت( یعنی صحبت کردن و توضیح دادن این که چرا بله و چرا نه) منجر به ایجاد پیوند عاطفی توام با مهر و محبت قوی و سالمی بین کودک و والدین می شود. لذا هرگاه مسئله ای برای کودک پیش آید والدین بایستی فکرکنند که کجا اشتباه کرده اند؟ چرا کودک متوجه نشده ؟ و همین جا و قبل از هر کار دیگری آن را اصلاح کنند. شاید کودک درست نفهمیده است، باید وقت گذاشت و همراه با محبت، مسئله را برای او بازگو کرد و توضیح داد. باید توضیح داد که مثلاً چرا نباید این کار را بکنی. او می فهمد و درک می کند.



" اما در مورد این که تنبیه در کجای این تعریف قرار می گیرد، این محقق می افزاید:" تربیت یعنی آموختن به کودک که چه راهی را برود و چه کاری بکند. تنبیه فقط یک جزء از تربیت است. هر چه کودکی بهتر تربیت شود و بهتر آموزش ببیند و با مقررات و رفتارهای صحیح بیشتر آشنا شود، تنبیه کمتری لازم می شود و این که یک کودک چقدر تربیت پذیر باشد، در درجه اول بستگی به این دارد که احساس کند چقدر مورد محبت قرار دارد و چقدر به عنوان یک انسان و عضو خانواده، او را به حساب می آورند. اگر کودک نداند که مادر دوستش دارد ، در مقابل تنبیه طغیان می کند ولی وقتی بداند دوستش دارند، می داند که او را می خواهند.
" بنابراین بزرگترین وظیفه ما این است که کاری کنیم که فرزندمان احساس کند دوستش داریم و به او احترام می گذاریم. "




در مجموع باید پذیرفت که تربیت واقعی را با تنبیه اشتباه نگیریم. تنبیه کردن باعث می شود که کودک کاری را متوقف کند، اما به احساسی که در پس این عمل نهفته است نگاه نمی کند و منجر به فراموش شدن درون کودک می شود. وقتی به کودک نگویید چرا با او صحبت نمی کنید ، نمی فهمد چه اتفاقی افتاده است. کودکی که رفتارش موجب تنبیه او شده به راحتی ، ولی به طور گول زننده کنترل می شود. رفتارش رفتاری به ظاهر مطیعانه است اما ممکن است از روی میل نباشد و اعتماد به نفس نیز نداشته باشد. ممکن است در ظاهر آرام و مطیع باشد ولی در درون ملتهب و مضطرب باشد. چنین کودکی به زودی طغیان می کند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته + نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Mar
3,244
9,329
193
اقیانوس بلاهت
وضعیت پروفایل
ما مثل دمینو بهم ضربه میزنیم تو به من من به اون اون به اون!

اهمیت محبت کردن به کودک​

شکی نیست که اکثر والدین، فرزندان شان را دوست دارند و آرزوی موفقیت آنها را دارند. اما همه فرزندان درک نمی‌کنند که خانواده آنها را دوست داشته باشند چون؛ پدر و مادر ابراز علاقه نمی‌کنند تا فرزند درک منو که خانواده او را دوست دارند. افرادی که در کودکی مورد توجه و محبت خانواده قرار می‌گیرند آینده ای بهتری نسبت به کسانی که کمبود محبت دارند، خواهند داشت.
اهمیت محبت کردن به کودک

وقتی فرزند از محبت خانوادگی به خصوص محبت پدر و مادر محروم باشد، گرفتار رفتارهای حقارت آمیزی مانند دروغگویی می‌شود.

اینکه انسان ها فرزندان خود را دوست داشته باشند یک امر فطری و طبیعی است؛ اما چگونگی بیان کردن محبت در چه زمان و مکانی از مهمترین بحث های است که در حوزه تربیت کودک وجود دارد. هر نوزاد و کودکی نیاز دارد تا مورد مهر و محبت خانواده خودش قرار گیرد و در سایه سار این محبت ها، استعداد های خود را شکوفا سازد و از لحاظ روحی و جسمی رشد نماید. محبت کردن، نوش دارویی است که اگر در زمان و مکان خاص استفاده شود بسیاری از مشکلاتی که در کمین فرزندتان است را دفع خواهد کرد و باعث می‌شود تا آینده ای درخشانی در انتظار فرزندتان باشد اما اگر نتوانید محبت کافی به فرزندتان داشته باشید باید بدانید فرزند خوبی تربیت نخواهید کرد.

توجه: بزرگسالانی که از نظر عاطفی از همه نیازمندترند همان کسانی هستند که در کودکی از والدین خود محبت کافی ندیده اند و سالم ترین بزرگسالان کسانی هستند که قادرند محبت شان را به دیگران ابراز کنند درکودکی والدین شان به آن ها به صورت بی قید و شرط ابراز محبت کرده اند.

از زمان تولد تا سن 7 سالگی باید بیشترین محبت ها و علاقه ها را به فرزندتان داشته باشید؛ چون زمان مهمی است برای شکل گیری عاطفی کودک و اگر کودک در این سنین احساس کمبود محبت کند، زمینه بسیاری از بیماری های روحی و روانی مانند؛ اضطراب، نگرانی، ناآرامی ذهنی و انحراف های بسیاری برای او بوجود خواهد آمد.

کمبود محبت، عامل دروغگویی​

وقتی فرزند از محبت خانوادگی به خصوص محبت پدر و مادر محروم باشد، گرفتار رفتارهای حقارت آمیزی مانند دروغگویی می‌شود. کمبود محبت در کودکان یکی از علل مهم دروغگویی است. پدران و مادران گرامی باید بدانند که هیچ چیز جای توجه و محبت آنها را نمی گیرد و این کمبود محبت علت بسیاری از رفتارهای سو کودک است.

نکته: پدر و مادر اگر بتوانند در امر تربیت تلاش کنند، در ادامه رشد جسمی و روحی کودک به مشکلات زیادی برخورد نمی‌کنند؛ بهترین نوع تربیت هم این است که محبت خود را به فرزندتان ابراز کنید.

جبران کمبود محبت ها از هر طریقی​

این نکته را می دانید که کودک و فرزندان به محبت والدین خود نیاز دارند و اگر این نیازها برطرف نشود، کودک احساس کمبودی در وجود خود می‌کند و احتمال اینکه در آینده به هر کسی پناه ببرد تا این کمبود ها را جبران کند وجود دارد.

توجه: با دقت کردن در متن بالا پی خواهیم برد که دود این بی احتیاطی به چشمان پدر و مادر خواهد رفت چون فرزندشان به هر روشی دست خواهند زد تا این کمبود محبت ها را جبران کنند و باعث ننگ و بی آبرویی پدر و مادر می شوند؛ دخترانی که کمبود محبت دارند به راحتی در جاده انحراف قرار می‌گیرند و پسرانی که کمبود محبت دارند در جاده اعتیاد قرار می‌گیرند. پس همت خود را بلند نگه دارید و محبت خود را تقدیم فرزندتان کنید. در پرتو محبت می‌توان احساسات و عواطف کودک را به خوبی پرورش داد و از او انسانی شایسته ساخت، اما کمبود محبت از کودک، شخص عقده ای، دزد، قاتل و جنایتکار می‌سازد.

محبت بدون و قید و شرط​

کودکان در تمام مراحل زندگی خود نیاز به محبت دارند، از زمانی که در شکم مادر هستند و در بدو تولد که نیاز به آغو*ش گرم مادر دارند و در تمام مراحل رشد به محبت پدر و مادر نیاز دارند و اگر این محبت ها با قید و شرط باشد، تاثیر خود را از دست خواهد داد و برای کودک شما آرامش بخش نخواهد بود. کودکان باید بی قید و شرط مورد محبت قرار بگیرند. محبت بی قید و شــرط یعــنی محبتی که هیچ شرطی برای ابراز آن تعیین نشده و بی دریغ نثار کودک می شود. در خانواده هایی که صمیمیت و محبت و مهربانی وجود دارد کودک می تواند با اطمینان به شخصیت خود با مشکلات روبرو شود و از سوی دیگر بدون داشتن اضطراب و تشویش رفتارهای نامناسب خود را مورد تردید قرار داده و سعی کند آن ها را به نحو مطلوبی تغییر دهد.

ابراز محبت به کودک دلبندتان​

همه پدر و مادر ها فرزندشان را دوست دارند و از صمیم قلب برای موفقیت آنها تلاش می‌کنند اما این به تنهایی کافی نیست؛ باید به فرزند دلبندتان نشان دهید که او را دوست دارید زیرا تا در عمل دیده نشود، برای کودک درک نخواهد شد که شما او را دوست دارید. کودکی که محبت والدین را نمی‌بیند و در محیطی این‌گونه قرار نمی‌گیرد ابراز محبت را بلد نیست. پس به عهده والدین است تا چگونه محبت کردن را به فرزندان خود بیاموزند.

مفضل بن عمر می‌گوید؛ خدمت امام موسی کاظم (علیه السلام) رسیدم، دیدم آن حضرت، فرزند خود امام رضا(علیه السلام) را در دامان خود نشانده و او را می‌بوسد؛ گاه او را در آغو*ش می‌گیرد و گاه بر شانه اش می‌گذارد و می‌گوید: پدر فدای تو باد! چه بوی خوشی داری و چه اخلاق نیکو و پاکیزه ای و چه آشکار و روشن است، فضل و دانش تو.

نکته: در این روایت کوتاه مشاهده کردیم که امام موسی کاظم (علیه السلام) هم به صورت عملی و هم گفتاری به فرزند خود‌ان محبت کردن و برای فرزندش اظهار دوستی کردند والدین گرانی هم باید الگو برداری کنند از اهل بیت (علیهم السلام) تا فرزند سالمی تربیت کنند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته + نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Mar
3,244
9,329
193
اقیانوس بلاهت
وضعیت پروفایل
ما مثل دمینو بهم ضربه میزنیم تو به من من به اون اون به اون!

انواع روش های محبت کردن به کودکان!​

بهداشت روانی کودکان به شیوه تعامل والدین با آنان بستگی دارد. با وجود آن‌که والدين در آرزوی فراهم ساختن بهترین امکانات هستند، اما ممکن است آنها را درست در اختیار فرزندان‌شان قرار ندهند، چون هنوز روش منحصر به فردی برای تربیت فرزندان ابداع نشده است. علت اين مسئله آن است که هیچ دو بچه‌ای شبیه هم نیستند. تفاوت بین بچه‌ها بیش از آن چیزی است که ما معمولا تصور می‌کنیم. به علاوه، فرهنگ، جامعه، جنسیت و عوامل بسیار دیگري در تربیت کودکان دخالت دارند. روان‌شناسان خاطر نشان می‌کنند سبک‌های متفاوتی برای فرزندپروری وجود دارد. آنها عقیده دارند سبک‌های فرزندپروری را می‌توان بر حسب دو عامل محبت و کنترل پدر و مادر، به چهار دسته تقسیم کرد.

کنترل زیاد ، محبت کم

برخی والدین عقیده دارند سخت‌گیری نسبت به فرزندان، بهترین شیوه تربیتی و ضامن موفقیت آنها در آینده است. در این راستا، برخی از پدر و مادرها براي سخت‌گیری حد و حدودي قائل مي‌شوند و فراموش می‌کنند هر کودکی به طور طبیعی تمایل به آزادی و استقلال عمل دارد. سخت‌گیری بیش از حد، روح آزادی را در کودک از بین می‌برد و این ایده غلط را در او به وجود می‌آورد که آزاد و مستقل بودن، نامطلوب است. در دنیای پررقابت امروز، کودک باید اعتماد به نفس داشته باشد كه این هم تنها از طریق پشتیبانی والدین به دست می‌آید. در شرایطی که پدر و مادر تنها سخت‌گیری و کنترل؛ و نه عشق و محبت را به کار گیرند، فرزندان شخصیت فردی خود را از دست می‌دهند و در تصمیم‌گیری‌های زندگی‌شان ناکام می‌مانند زیرا همیشه این پدر و مادر بوده‌اند که براي آنها تصمیم گرفته‌اند. روان‌شناسان به این پدیده، فرزندپروری قدرت‌طلبانه می‌گویند. کودکانی که والدین قدرت‌طلب دارند، استقلال لازم را به دست نمی‌آورند و در شرایطی که نیازمند تصمیم‌گیری باشند، دچار اضطراب مي‌شوند. آنها تمایل دارند در تمام فعالیت‌ها نقش دوم را بازی کنند. این کودکان در بزرگسالی نمی‌توانند نقش رهبری را برعهده بگیرند و این احتمال وجود دارد که در تمام زمینه‌ها احساس زیردستی نسبت به دیگران داشته باشند. در واقع، این کودکان هرگز نخواهند توانست به اهداف مورد نظر خود در زندگی دست یابند.

کنترل کم، محبت کم

کودک نمی‌تواند در خلاء عاطفی رشد یابد. اگر والدین هیچ‌گونه عشق و محبتی نشان ندهند، زندگی برای کودک بی‌ارزش و بی‌ثمر می‌شود. کودکان به طور طبیعی بیشتر هیجانی و احساسی هستند تا عقلانی و منطقی و رشد صحیح شخصیت از ترکیب هماهنگ این دو صورت می‌گیرد. هنر این ترکیب، تنها در صورتی که والدین بتوانند محبت و کنترل را به نسبت صحیح به فرزندشان نشان دهند، به دست می‌آید. هنگامی که والدین رفتار فرزند را کنترل کنند، او درک می‌کند که اين کنترل برای یک زندگی اجتماعی آرام، کاملا ضرورت دارد. به همین ترتیب، فرزندان نیاز به محبت دارند. هنگامی که فرزند احساس خطر می‌کند، آغو*ش مادر به او اطمینان و آرامش می‌بخشد. تماس بدنی بین مادر و کودک، مطمئنا نخستین شاخص عشق و محبت نزد فرزند است. همچنان که کودک بزرگ‌تر می‌شود، کلمات اطمینان بخش مادر، جای آغو*ش او را می‌گیرد. نیازی به ذکر این نکته نیست که بیان عشق و محبت، ضرورتي قطعی برای رشد سالم فرزند است و در غیاب آن، شخصیت کودک دچار اختلال خواهد شد. کودکانی که دچار فقر و محرومیت هیجانی و عاطفی باشند نمی‌توانند شریک خوبی در زندگی زناشويی باشند، زیرا پیوند موفق بین زندگی دو فرد از طریق عشق برقرار مي‌شود. بنابراین، هیجانات باید به شیوه قابل قبولی تنظیم و کنترل شوند. کنترل والدین، راهنمایی لازم برای بیان احساسات و هیجانات را در اختیار فرزندان قرار می‌دهد. همچنین ساختار لازم که احساسات در چهارچوب آن بروز داده شوند را در اختیار می‌گذارد. فرزندپروری بدون کنترل و محبت، مطلوب نیست. به همين دلیل است که روان‌شناسان این نوع فرزندپروری را «غفلت و بی‌مبالاتي» می‌نامند.


کنترل کم، محبت زیاد
این نوع دیگری از فرزندپروری است که در آن، پدر و مادر‌ها عشق و محبت بیش از اندازه و بدون اعمال کنترل‌های لازم را ابراز می‌دارند. این‌گونه والدين، تحت‌تاثیر این کج‌فهمی و سوء برداشت که «روان‌شناسان با تنبیه مخالفند»، از به کار بردن هر نوع تنبیهی اجتناب می‌کنند. در واقع، کودکان بر حسب رفتار و اعمال‌شان، به تنبیه متناسب نیاز دارند. تشویق و تنبیه تنها شیوه‌ای است که باعث می‌شود کودک بین درست و نادرست تفاوت قائل شود. به وسيله تشویق و تنبیه والدین است که ارزش‌های فرهنگی فرا گرفته می‌شوند. اشتباه معمول این است که از یک سو، بسیاری از والدین هنگام تنبیه رفتارهای ناسازگار و ناهمخوان نشان می‌دهند. کودک در یک موقعیت برای کار اشتباهي که انجام داده است توبیخ می‌شود و در موقعیت دیگر، انجام‌‌ همان کار یا نادیده گرفته می‌شود یا حتی مورد تشویق قرار می‌گیرد. این کار، کودک را گیج می‌کند و روان‌شناسان هم با آن مخالفند. از سوي دیگر، برخی والدین، حتی در شرایطی که کودک باید تنبیه شود، از این کار سرباز می‌زنند یا با او مخالفت نمی‌کنند. روش صحیح و متعادل، پذیرش فرزند و محبت به او و در عین حال تنبیه او به خاطر برخی کارهاست. این رفتار به کودک این حس را القا می‌کند که والدین دوستش دارند اما برخی رفتار‌ها و اعمال او را تائید نمی‌کنند.در این شرایط، کودک احتمالا لوس بار می‌آید و الگوهای رفتاری ضداجتماعی و مجرمانه از خود نشان می‌دهد.

کنترل زیاد، محبت زیاد
از آنچه تاکنون گفته شد کاملا روشن است که بهترین شیوه فرزندپروری آن است که همراه با کنترل مناسب و محبت کافی باشد. والدین باید بین کودک به عنوان یک انسان از یک سو و رفتارهای کودکانه او از سوی دیگر، تفاوت قائل شوند. والدین نوع چهارم این فرق را بین کودک و اعمالش قائل می‌شوند. آنها کودک را به خاطر رفتارهای پسندیده‌اش تشویق و به خاطر اعمال ناپسندش تنبیه می‌کنند. این والدین رفتاري سازگار و همخوان در ارتباط با فرزندان‌شان دارند. آنها فرزندشان را با تنبیه به خاطر يك رفتار در يك روز و تشویق به خاطر‌‌ همان رفتار در روز دیگر، گیج نمی‌کنند. کودکان نیز همانند همه ما، رفتارهای سازگار را بسیار آسان‌تر از رفتارهای نامتعادل درک می‌کنند. مهم‌ترین نکته در اینجا این است که هنگامی که کودک برای رفتارش تنبیه شد، درک می‌کند که پدر و مادرش هنوز به او عنوان یک فرد عشق می‌ورزند. نقطه مقابل این، هنگامی است که والدین به طور کلی فرزند را طرد کنند. هنگامی که فرزند حس کند والدین او را به طور کامل از خود رانده‌اند، احساس تنهایی و درماندگی خواهد کرد. این امر می‌تواند باعث کاهش اعتماد به نفس کودک شده و به افسردگی، پرخاشگری، قطع عضو و حتی خودکشی او بیانجامد. روان‌شناسان، فرزندپروری نوع چهارم را «موثق» می‌نامند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته + نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Mar
3,244
9,329
193
اقیانوس بلاهت
وضعیت پروفایل
ما مثل دمینو بهم ضربه میزنیم تو به من من به اون اون به اون!
محبت توانایی مغزی كودك را تقویت می كند
به گفته پزشكان: كودكان مادران مبتلا به مشكلات ذهنی بیشتر در معرض این خطر قرار دارند چرا كه را*بطه این گروه از مادران با فرزندانشان طبیعی نیست در حالی كه نوزادان به تحریك و كنش های اجتماعی نیاز دارند تا توانایی های مغزی آن ها رشد كند.
نیاز كودكان به مهر و محبت به اندازه كافی شناخته شده است، اما این شناخت كه عشق و علاقه نه تنها در پختگی عاطفی نقش دارد بلكه ساختار مغز را نیز متاثر می‌كند، یافته جدیدی است .
به هنگامیكه دانشمندان كودكان یتیم یك كشور اروپای شرقی را مورد مطالعه قرار دادند، در مغز آنها "حفره سیاهی" یافتند . این همان بخش از مغز است كه مسوولیت رشد و تحول در درك احساس و ساخت، عملكرد و هضم عواطف، تجربه زیبایی و لذ*ت، لیاقت و هنر رفتار و برخورد عاقلانه با دیگران را برعهده دارد.
پژوهش‌های علم اعصاب و تحقیقات بیوشیمی با كمك و كاربرد تكنیك پویشگری مغز و مطالعات برش‌های آن، ثابت كرده‌اند كه سیستم اعصاب نه تنها به تحریكات عواطفی عكس‌العمل نشان می‌دهد، بلكه در اساس شكل می‌گیرد.
مغز یك نوزاد هنوز به خوبی شكل نگرفته و بدون ساختار است و برای رشد و تحول خود به تحریك نیاز دارد، نه تنها به تحریكات محسوس و شناختی در اشكال و انحاء گوناگون مثل بازیها، رنگها یا موزیك، بلكه به برخوردها و رفتارهای محبت آمیز نیز محتاج است.
هر چه روابط و تاثیرات متقابل مثبت بیشتری بوقوع بپیوندد، اتصالات و شبكه‌های بهتر و بیشتری در این بخش ایجاد می‌گردد. بدین ترتیب، نظریه پیوند "جان بوولبی" كه گهگاه مورد تردید قرار می‌گرفت بوسیله پژوهش‌های یولوژیكی تایید شد. نظریه بوولبی می‌گوید، رشد و تحول یك كودك از طریق تجربه پیوندها و دلبستگیهای دوران كودكی به نحو مثبت و یا به گونه‌ای منفی تحت تاثیر قرار می گیرد. یكی از مطالعات انجام شده در دانشگاه "ویسكونسین" آمریكا نشان داد كه نحوه و چگونگی عكس‌العمل یك فرد در مقابل فشارهای روحی در سنین كودكی تعیین می‌شود.
نوزادانی كه با مادران تحت فشار روحی یا افسردگی بزرگ می‌شدند، بعدها بیشتر از حد متوسط آسیب پذیر بودند. اینها در مواقع سخت و پیچیده با ترشح شدید هورمونهای فشار عكس العمل نشان می‌دهند.
جالب توجه اینجا است كه كودكانی كه در سنین بالاتر مادران خویش را افسرده تجربه می‌كردند، از عكس العمل شدید مشابهی برخوردار نبودند.
بنابراین خاطرات بد اولیه نه تنها رفتار را نقش می‌دهد بلكه بر طبق علوم و شناختهای جدید، عكس‌العملهای الگویی فیزیولوژیكی مغز را كه تعیین‌كننده چگونگی برخورد و رفتار ما با احساسات و دیگر اشخاص هستند، نیز تحت تاثیر قرار می‌دهند.
بر اساس اكتشافات جدید، این پرسش در ظاهر ساده كه آیا باید نوزاد عاجز گریان را در ب*غل گرفت و آرام كرد، دیگر به استیل تربیتی مربوط نمی‌شود.
واقعیت غیر قابل بحث آن است كه نوزادان خود قادر به از میان بردن فشارهای روحی و احساسی خویش نیستند، آنها به هنگام هیجان و برآشفتگی، قدرت تغییر خودآگاه و انحراف ذهن خویش را ندارند.
در این موقعیت "هیپوتالاموس" موادی را بعنوان علامت تولید می‌كند كه باعث ترشح هورمن فشار "كورتیزول" می‌گردد .
در سالهای پس از دوران كودكی، مغز در مواقع سختی و فشار یا با تولید بیش از حد هورمون كه نتیجه آن بروز ترس و افسردگی است و یا با تولید كمتر از حد لازم كه نتیجه آن سردی عواطف و بروز خشونت است، عكس العمل نشان می دهد .
نتیجه‌گیری از این شناختهای جدید علمی تنها چنین می‌تواند باشد كه نوزاد در سالهای اولیه زندگیش به فردی نیازمند است كه برایش شناخته شده باشد، فردی كه حال و احوال نوزاد را درك كند، فردی كه به وی لبخند بزند و با محبت و مهربانی رفتار كند .
خانم "سو گرهاردت" متخصص روان درمانی تردید دارد كه پرورش و تربیت نوزاد توسط افراد غریبه بتواند این كیفیت پرورشی را بوجود آورد .
وی می‌گوید: در كودكان كم سنی كه توسط غریبه‌ها پرورش می‌یابند، احتمالا این كمبود تجربه كه وجود و مفهوم خاصی برای دیگری داشته باشد، وجود دارد.

"آنها می‌آموزند كه باید در انتظار علاقه و توجه دیگران باقی بماند"
والدین نیز در سالهای نخستین نیاز به حمایت دیگران دارند، مثلا در صورت وجود مشكلات با كودك به كمكهای روان درمانی یا به موسسات اجتماعی و گروهها و همدردان مشترك احتیاج دارند تا به این وسیله بتوانند از تنهایی و ایزوله شدن خود جلوگیری نمایند .

چگونگی ابراز محبت به نوزادان

براي نشان دادن محبت به كودكان چندين راه وجود دارد. مسلما شيوه انتخابي ما بستگي به مرحله رشد كودكمان دارد. محبت ما نسبت به نوزاد از راه‌هاي بسيار مستقيم و فيزيكي ابراز مي‌شود. مثل غذا خو*ردن، ب*غل كردن، نوازش كردن حرف زدن و بازي با آنها.
در بچه‌هاي نوپا علاوه بر موارد فوق بايد بر صحبت كردن با آنها، تشويق به يادگيري مهارت‌هايي مثل راه رفتن، غذا خو*ردن و لباس پوشيدن تاكيد كرد. شروع سن مدرسه مرحله مهمي از مراحل رشد كودك است.
در اين مرحله مي‌توان براي محبت كردن به او، به كارهايي كه در مدرسه انجام مي‌دهد توجه كرد و نشان داد كه از خواسته‌هاي او حمايت مي‌شود و براي آنها ارزش قائل هستيم.
نبايد محبت خود را تنها با ب*غل كردن، اداي كلمات و الفاظ خوب و رسيدگي به نيازهاي فوري و جسماني كودكان به آنها نشان داد. بلكه محبت واقعي در كمك به آنها براي بيشتر مستقل شدن و انجام كارهاي شخصي مي‌باشد.

محبت به فرزند هيچ وقت زيادي نيست
اگر والدين بيشتر به اين فكر مي كردند كه به فرزندانشان توجه كافي ندارند و كمتر فكر مي كردند دارند آنها را لوس مي كنند دنيا جاي خيلي بهتري مي شد.بسياري كودكان را به ياد مي آورم كه در عذاب بودند چون پدر و مادرشان بيش از حد درگير يا خودخواه بودند يا مشغله ذهني داشتند كه به نيازهاي آنان رسيدگي كنند.
اما هيچ وقت كودكي را نديده ام كه وضع بدتري داشته باشد آن هم به اين دليل كه والدينش او را بيش از حد دوست دارند. صادقانه بگويم امكان ندارد بچه با محبت لوس شود.
آنچه معمولاً فكر مي كنيم محصول لوس كردن كودك است هيچ وقت نتيجه ابراز محبت بيش از اندازه نيست. بلكه پيامد دادن چيزهاي ديگري به جاي محبت است. چيزهايي مانند سهل گيري، انتظارت كمتر يا مالكيت مادي. وقتي والدين براي فرزندان حدودي تعيين نمي كنند، وقتي والدين توقع خود را از آنها براي خوب بودن پايين مي آورند يا وقتي اسباب بازي، خوراكي يا انواع هدايا جايگزين محبت و توجه خالصانه مي شود، آنها آسيب مي بينند.
وقتي صحبت از عواطف گرم و مهر و محبت مي شود هيچ وقت عشق به فرزند زيادي نيست.به عبارت ديگر اگر هر روز به فرزندتان بگوييد كه دوستش داريد هيچ آسيبي به او نمي رسد. اگر به او يادآوري كنيد كه منبع بي پايان خوشبختي شما است آسيبي نمي بيند.
فرزندتان آسيبي نمي بيند اگر به او محبت بدني ابراز كنيد، از او مراقبت كنيد و هنگامي كه استحقاقش را دارد به او پاداش بدهيد. احساستان را فرو نخوريد و درون گرايانه عمل نكنيد آن هم با اين تفكر كه اين همه محبت بچه را لوس مي كند.
خيلي سال پيش از اين مردم بر اين باور بودند سركوب عشق و محبت به رشد شخصيت كودك كمك مي كند. شايد هنوز كسي دور و بر شما باشد كه به «روش سنتي» پرورش كودك اعتقاد داشته باشد؛ كسي كه به شما درباره محبت بيش از اندازه به كودك هشدار مي دهد.
معلوم شده كه اين تفكر سنتي غلط است. روانشناسان بي اغراق در هزاران پژوهش ارتباط مقدار محبت والدين به فرزندان و ميزان سازگاري آنها را زير نظر گرفتند. اگر احتمال لوس شدن بچه ها با محبت بيش از حد وجود داشت- يعني اگر روش سنتي درست بود- پيش بيني مي كرديد نتيجه اين پژوهش ها اين باشد كه سازگارترين بچه ها از خانه هايي بيرون مي آيند كه در آن والدين تا حدودي خشك هستند و عواطف محبت آميز خود را مهار مي كنند. اما حتي به يك تحقيق كه به چنين يافته اي رسيده باشد برخورد نكرده ام. در همه پژوهش ها درباره والد- كودك، هميشه سازگارترين كودكان بيشترين سطح محبت پدر و مادر را گزارش داده اند.
هنوز بعضي والدين به روش سنتي تربيت كودك اعتقاد دارند. بعضي فكر مي كنند بايد به بچه ها سخت گرفت و محبت بسيار كودك را شكننده و آسيب پذير مي كند. (به اين رويكرد در تربيت كودك «مكتب انتقادات جدي» مي گويند.) بعضي فكر مي كنند فرزنداني كه مورد عواطف بسيار پدر و مادر قرار مي گيرند ضعيف بار مي آيند. (گاهي اوقات اين حرف را از پدراني مي شنويد كه نگرانند محبت زياد در مردانگي پسرشان اختلال ايجاد مي كند.) بعضي ديگر از پدر و مادرها معتقدند احساسات، تحسين يا توجه آنها به نوعي فرزندشان را نيازمند بار مي آورد و وقتي بزرگ شد درخواست هاي بسيار و غيرمعمول و نياز به توجه و مراقبت خواهد داشت.
آنها متقاعد شده اند كه با مضايقه محبت به نوعي فرزندي تربيت مي كنند كه نيازش به مورد محبت قرار گرفتن كمتر است.در واقع درست برعكسش صادق است. هنگامي كه كودكان عشق صادقانه دريافت كنند چنان حس عميقي از امنيت در آنها ايجاد مي شود كه تقريباً هميشه كمتر نيازمند ديگري هستند. در نتيجه بزرگسالاني كه از لحاظ عاطفي نيازمند هستند عمدتاً آنهايي هستند كه هنگام رشد محبت كافي از پدر و مادر نديده اند يا كساني هستند كه محبت والدينشان يا متغير بوده يا خالصانه نبوده است.
سالمترين بزرگسالان و آنهايي كه خودشان توانايي دارند محبت خود را به ديگران ابراز كنند همواره كساني هستند كه والدينشان آنها را با احساسات صريح و بي قيد و شرط بزرگ كرده اند نه آنها كه مجبور بوده اند با چيزي كمتر از محبت كامل سر كنند.
پژوهش مشهوري درباره اينكه آيا والدين بايد به گريه نيمه شبانه نوزاد واكنش نشان بدهند يا نه اين نكته را خيلي خوب نشان مي دهد. برعكس كساني كه فكر مي كنند آرام كردن نوزادي كه گريه مي كند پاداشي به رفتار او است و باعث بيشتر گريه كردن او مي شود، پژوهشگران دريافتند خلاف آن صادق است. ميل به گريه در ميان نوزاداني كه گريه شبانه شان با آرام كردن همراه مي شود به مرور زمان كمتر مي شود نه بيشتر. خيلي ساده است نوزاداني كه در طول شب بيدار مي شوند وقتي گريه مي كنند كه ترسيده و سرگشته باشند. آرام كردن به آنها احساس امنيت بيشتري مي دهد و اين كار باعث مي شود بهتر بخوابند.
مطمئن ترين روش براي اينكه بچه هر شب گريه كند اين است كه به نيازهاي عاطفي او بي توجهي كنيد و مطمئن ترين روش براي اينكه كودكي با كمبود محبت تربيت كنيد اين است كه عشق و محبت خود را از او دريغ كنيد.
اينكه بايد به فرزندتان محبت كنيد را با اينكه چگونه اين كار را انجام دهيد اشتباه نگيريد. حمام كردن كودك با محبت جسمي، تعريف، تحسين، توجه و تائيد كلامي اينكه چقدر از گذران وقت با او لذ*ت مي بريد همه خوب است و بيشتر اوقات بهترين كار است. اگر مي خواهيد براي فرزندتان هداياي رويايي بخريد او را به گردش هاي پرهزينه ببريد، به او غذاي دلخواهش را بدهيد يا به او امتياز ويژه اي ببخشيد. اين كارها هم خوب هستند تا زماني كه در حد اعتدال باشند و تا زماني كه آنها را جايگزين ابراز محبت خالصانه نكنيد. (اگر اين كار را بكنيد هيچ كس جز خودتان را گول نزده ايد. بچه ها تفاوت بين عشق ورزيدن حقيقي و حق و حساب دادن را مي فهمند.) يكي از استادانم روانشناس برجسته كودك يوري برونفنبرنر زماني گفت هر كودكي حداقل به يك بزرگسال نياز دارد كه به او «به طور غيرمنطقي متعهد باشد».
چنين پيوند عاطفي اي باعث مي شود كه كودكان با سلامت رواني رشد كنند. از نشان دادن «تعهد غيرمنطقي» به دختر يا پسرتان نترسيد. وقتي سخن از ابراز عشق خالصانه به فرزند پيش مي آيد زياده از حد مفهومي ندارد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا