بنام پروردگار قلم
نام کتاب: ذوب شده
نویسنده: عباس معروفی
ذوبشده سرگذشت یک نویسنده را روایت میکند که در محیطی دشوار شروع به نوشتن میکند و در قصه ای که مینویسد گم میشود.
از نقات قوت رمان فضا سازی وبیان حالات اسفاری و به خصوص حرکات روانشناسانه فوق العاده تحریک آمیز ماموران است که حس همزاد پنداری را به خوبی در خواننده بر می انگیزد.
برشی از کتاب: اتاق بوی آب گندیدهی شکم غریق باد کرده میداد و اسفاری مثل جنازهی مومیایی شدهای که از کف دریا بیرونش آورده باشند، گوشه اتاق مچاله شده بود و گریه میکرد. نمیدانست از تهی شدگی گریه میکند یا از درد. یکباره ته دلش خالی میشد و گریه میآمد، میآمد، میآمد، بدنش را کرخ میکرد، یخ میکرد، و مزه تلخ و مهٌوع دهنش، آزارش میداد. انگار در ساحل دریایی کف کرده ایستاده که همهی ماهیهاش مرده و گندیداند، و باد بوی نعش را شلاقکش میآورد توی بینی اسفاری و او چارهای ندارد جز نفس کشیدن…