تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

نقد شورا نقد شورای رمان گچ خیس | یمنا کاربر انجمن کافه نویسندگان

  • شروع کننده موضوع شکارچی
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 180
  • پاسخ ها 2
وضعیت
موضوع بسته شده است.
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
51839_45fd456b7e49602592b0fbe2461f9a99.png
با سلام و عرض وقت بخیری
نویسنده عزیز اثر شما طبق اصول و چهارچوب اصلی رمان‌ و داستان‌نویسی نقد گردیده است.
?منتقد اثر شما: @Mili

* لطفا پیش از قرارگیری نقدنامه توسط منتقد در این تاپیک پستی ارسال نکنید!

* این تاپیک پس از قرارگیری نقد به مدت سه روز باز خواهد بود تا شما نظر شما ثبت شود، سپس قفل خواهد شد.

* اثر شما پس از ارسال نقدنامه تحت نظارت منتقدتان قرار خواهد گرفت؛ درصورتی که نسبت به نکات منتقد بی‌توجه باشید، دیگر هیچ نقدی از شما پذیرفته نخواهد شد.

با توجه به این‌که نقد شورا تاثیر مستقیمی بر تگ‌دهی و سطح‌بندی اثر شما دارد، درصورتی که هرگونه شکایت، انتقاد یا پیشنهادی در ارتباط با تالار نقد و نقد اثر خود دارید؛ به تاپیک زیر مراجعه کنید.
?تاپیک جامع شکایات و پیشنهادات تالار نقد

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
بسم‌تعالی
71197_495a75b28e8a0128b49bb732f5ae5631.png

نام رمان کوتاه: گچِ خیس
نویسنده: عاطفه کریمی
ژانر: اجتماعی، تراژدی
خلاصه:
آقای ربیع مردی متأهل است که با مرگ پدر خود درگیر مسائل خانوادگی می‌شود و از طرفی قصد ادامه تحصیل دارد.

برای مطالعه رمان کلیک کنید!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,774
148
18
به‌نام‌تعالی
نقد رمان "گچ خیس"
منتقد رمان "Mili"
نوع نقد "نقد شورای داستان‌ کوتاه"
تاریخ تحویل "۲۵ شهریور ۱۴۰۰"

?ارکان‌های اولیه?
۱. نام رمان:
نام رمان در واقع اولین معرفیست که رمانتان را به مخاطب معرفی میکند و خواننده با یک نگاه میتواند هزار برداشت متفاوت با توجه به اسم رمان از محتوای آن داشته باشد.
اولین ویژگی که نام رمان باید داشته باشد؛ جذابیت کافی‌ست. جوری که خواننده به خواندن ادامه ترغیب شود.
دومین ویژگی کلیشه ای نبودن و همخوانی با ژانر هست که در را*بطه با رمان شما ترکیب گچ خیس به خوبی ژانر تراژدی و اجتماعی را القا می کند اما قبل ذکر است که تا حدودی عنوان کلیشه ای نیست.
در تک واژه های سازنده ی این نام واژه "خیس" بارها در رمان های دیگر به کار گرفته شده است مانند رمان‌های «آوای خیس، خیس مثل باران و...»

۲. ژانر رمان:
مهم ترین ویژگی ژانر هم خوانی با موضوع و ایده ی رمان است با توجه به مطالعه ای که از رمان شما داشتم به خوبی ژانرها با موضوع همخوانی داشته و از این حیث مشکلی وجود نداشت. رگه‌های تراژدی در میان فضای اجتماعی رمان که یک داستان اجتماعی را روایت می‌کند به خوبی هویداست.

۳. خلاصه رمان:
خلاصه ی رمان معرف اصلی و تیکه ی جمع شده از کل محتوای رمان هست که با حضور ابهامات خواننده رو به ادامه ی خواندن رمان تشویق میکند. در را*بطه با نوشته ی شما شاید ضعیف ترین قسمت رمانتون همین خلاصتون هست. خلاصه ی شما متنی کوتاه و فاقد ابهام و جذابیت برای شروع و ادامه ی خواندن رمانتان است. درسته که ابهام زیاد در خلاصه هم خواننده را زده میکند اما ساده سازی زیاد هم به شدت ماجراهای ادامه‌ی رمان را افشا ساخته و داستان جذابیت خود را از دست میدهد.
به نظرم مجدد خلاصه را بازنویسی کنید و با استفاده از ابهامات و ترکیب ارایه های مختلف بهش رنگ و لعاب بدید.

۴. مقدمه رمان:
مقدمه ی یک اثر به زبان ساده یک سراغازه که به نوعی امادگی برای بیان احساسات کارکترهاست. دررابطه با رمان شما اندازه ی مقدمتون اندکی از حد نرمال بیشتره. در مقدمتون به خوبی تونستید احساسات کارکتر اصلی رو به نمایش بذارید و به نوعی میتوان گفت امادگی خوبی از اکت های کارکتر ایجاد کردید اما اصلی ترین نقطه ضعف مقدمتون اشتباه توی جمله بندی بود.
جوری که در بعضی جاها باید چند بار مطالعه صورت میگرفت تا ایراد در جمله بندی توسط ذهن خواننده اصلاح شود و بنظرم این یک مشکل بزرگ است چون این شروع رمانه و قاعدتا خواننده گریزی هم به مقدمه میزنو و وقتی با این به هم ریختگی رو به رو میشود نسبت به نوشته ی شما گارد میگیرد.

۵. جلد رمان:
با توجه به ترکیب رنگی به کار رفته توی جلد رمان تصور سختی هایی که برای کاراکترها وجود داره«به نوعی تراژدیه رمان» به خوبی قابل درک بوده و فونت به کار رفته هم زیباست.
جذابیت جلد با تکست پایینی چندین برابر شده و به نسبت خلاصه برای جذب مخاطب قوی تر بوده است.

?ساختمان کلی?
۱. شروع داستان:
شروعی ساده مانند زندگی روتین ادم ها به خوبی میتواند معرفه یک‌* رمان اجتماعی باشد اما با کمی ریزبینی متوجه ی یک کلیشه در شروع رمانتون شدم. شروع داستان با یک جمله خطاب به مخاطب، شروعیست که معمولا نویسنده ها برای خط اغازین رمانشون انتخاب میکنند شاید برای کسی که چند بار بیشتر رمان نخوانده این موضوع چندان اهمیتی نداشته باشد.
اما اگر رمان‌خوان حرفه ای با این شروع رو به رو بشود؛ نسبت به ادامه ی رمان گارد گرفته و راضی کردنش در ادامه ی رمان میتواند کار دشواری باشدگ
بهتون پیشنهاد میکنم توی این قسمت تجدید نظر کنید. به جز این موضوع در شروع سقوط خوبی داشتید و با ارامش کارتون رو برای نوشتن یک اثر زیبا شروع کردید.

۲. بخش میانی:
هرچه نوشتتون جلوتر میرفت با توجه به شروع با شیب پایینی که در شروع داشتید انتظار میرفت شاید یکم رمانتون اوج بگیرد و به نوعی اتفاقاتی که در خلاصه ی رمان بیان کردید؛ یواش یواش شکل بگیرند اما این اتفاق نیفتاد و میتوانم بگویم تا به پایان نوشته‌تون و جایی که درخواست نقد دادید شیب بالا روی رمانتون رو مشاهده نکردم.
با این حال تا اینحای کار داستان لازمه یک تعلیق برای مخاطب است تا وی را وادار به مطالعه ادامه رمان بکند.‌

?ارکان های میانی?
۱. زاویه دید:
زاویه دید میتواند اول شخص دوم شخص و دانای کل باشد و در صورت نیاز در جاهایی با ارائه ی پیشزمینه ها ترکیبی از اول شخص و ... استفاده بشود «به شرطی که خواننده را گیج نکند و قابل درک باشد»
از قوت های دیگر داست طوری بود که زاویه ی دید در رمانتون به خوبی رعایت شده و مشکل چندانی از لحاظ تشخیص کاراکتر سخن گوینده و داستان گرداننده دیده نمیشد.

۲. بافت متن:
در این قسمت ایرادی وارد نیست و به خوبی در سرتاسر نوشته بافت ابتدایی رعایت شده است.
بافت کاملا برای مخاطب قابل درک بود و منسجم بودن آن تا اینجای داستان از قوت‌های اثرتون به حساب می‌آمد.

۳. دیالوگ ها و مونولوگ ها:
در دیالوگ ها اولین نکته‌ای مورد توجه می‌باشد؛ باور پذیری آن نسبت به ژانر رمان است؛ که در دیالوگ‌های شما به خوبی یا شاید بهتره بگویم بیش از حد طبیعی این موضوع رعایت شده بود به طوری که خواننده در بیشتر صحنه‌ها تعداد محدودی از دیالوگ‌هاتون دارای عدم باورپذیری بودند؛ که این موضوع به خاطر حجم زیاده دیالوگ های رد و بدل شده در سیر رمان هست؛ به عنوان پیشنهاد و برای جلوگیری از دیالوگ محور بهتر است از تعداد دیالوگ ها بکاهید.
ضعف بعدی که در دیالوگ هاتون که گاهی دیده میشد؛ دیالوگ محور بود که بر مونولوگ‌ها غلبه کرده بود؛ نداشتن پرداخت کافی هنگام ادای دیالوگ‌ها مسبب شده تا بخشی از رمانتون به صورت دیالوگ‌های پشت سرهم باشد.
دیالوگ‌محور سبب شده تا اندازه مونولوگ‌ها به نسبت دیالوگ‌ها کوتاه تر باشد و مطالعه حجم زیادی از دیالوگ‌محور سبب آسیب رسیدن با بافت مونولوگ‌ها شده و برای خواننده یک امر عذاب اور به حساب می‌آید.
لزا گاها از مونولوگ‌های میان دیالوگی برای شرح حال کارکتر، فضای، شخصیت‌پردازی و دادن اطلاعات نیز استفاده کنید.
در را*بطه با محتوای دیالوگ ها هم در پارت های ابتدایی استفاده ی زیاد از حد از اسم کارکترها یکی دیگر از مواردی بود که باعث دلزدگی میشد.
اما مونولوگ‌ها اکثریت شامل توصیفات کثیر، کشمکش های بیرونی و... بودند که یکی از مشکلات اصلی رمانتان در این قسمت رقم میخورد، با توجه به ژانر رمانتان انتظار میرود که مونولوگ ها دربر گیرنده کشمکش‌های درونی بیشتری باشد تا محتوای قابل قبول تری راشته باشد.
به نحوی میتوانم بگویم ترکیبی از توازن دیالوگ و مونولوگ در رمان شما رعایت نشده است.

?ارکان های اصلی?
۱. شخصیت پردازی:
از لحاظ شخصیت پردازی کارکتر اصلی نیاز به پردازش بیشتری دارد «موضوعی که در بحث مونولوگ ها بهش پرداخته شد» بیشتر شخصیت پردازی رمانتان بر پایه ی دیالوگ های رد و بدل شده‌ است و این مقدار از پردازش زیاد تنها در دیالوگ‌ها ارتباط گرفت مخاطب با کارکتر را سخت میکند؛ به طوری که برای من در حال حاضر شخصیت برادر کارکتر اصلی قابل درک تر از شخصیت اصلی داستان است.
بیشتر شخصیت‌پردازی غیر صریح به همراه کارکترهای همه جانبه‌ای که توسط خود نویسنده ساخته شده‌اند درون داستان استوار هستند.
شخصیت‌های همه جانبه کارکترهای هستند که از تخیلات نویسنده منشا گرفته و از همه جوانب به آن‌ها رسیدگی شده اما این شخصیت‌ها تا اینجای داستان لازم است بیشتر معرفی شوند.

۲. فضا سازی:
فضا سازیتون با توجه به فضای اجتماعی داستان به نسبت شخصیت‌پردازی عالی پرداخته شده بود.
درون داستان به فضا و محل وقوع رویداد‌های که در یک یک خانواده رقم می‌خورد، به خوبی پرداخته شده.
تعادل توصیفات زمان و مکان نیز قابل قبول بود.
اما بهتر است به جای وصع کردن از ترفند نشان دادن استفاده کنید؛ یعنی به جای توصیف فضا به کمک صفت ها و ترکیبات وصفی فضا را به کاراکتر ها نشان دهید به مثال زیر توجه کنید؛
وصف کردن: دیوار زیبای در سمت چپم بود.
نشان دادن: دستم دیوار سمت چپ را لم*س کرد. نگاهم به دیوار سمت چپ افتاد و ...

۳. توصیفات:
اما رسیدیم به بخش توصیفات؛
در بحث توصیفات و به ویژه توصیف درونی (احساسات) ضعیف عمل کردید که این موضوع بازهم به داستان مونولوگ ها برمیگردد که بخاطر حجم کمشان توصیفاتی از احساس و به نحوی حالات درونی نویسنده به خوبی رعایت نشده،
در توصیفات بیرونی کاراکترها که انتظار میرفت یک پیش زمینه ای از چهره ی کارکترها «ترجیحا غیر مستقیم» باشد که نیز در این قسمت هم متاسفانه چندان پردازش عالی وجود نداشت. اما توصیف زمان و مکان و حالت های چهره«کم و بیش» به خوبی رعایت شده.

?ارکان های پایانی?
۱. ایرادات نگارشی:
ایرادات نگارشی متداول در بین نویسنده ها:
❎دستشو غلط
✅دستش رو درست

* استفاده ی بی جا از ، ؛ ویرگول به هنگام مکث کوتاه و نقطه ویرگول درمکث های طولانی تر و جملات چند تایی به کار میرود.

استفاده از اسم نویسنده به صورت مستقیم
❎اصغر: غلط
✅اصغر فلان گونه گفت: درست
*درصورت اصرار به عدم وجود توصیف استفاده از خط تیره.

که در رمان شما به جز چند مورد بقیه موارد به خوبی رعایت شده بود.
پاراگراف‌بندی مرتب و رعایت تعداد خطوط نیز به خوبی قابل مشاهده بود.

۲. سخن منتقد:
قلم بسیار زیبایی دارید که با کمی تلاش و کوشش زیباتر خواهد شد.
البته انتظار میرود برای عنوان و شخصیت‌پردازی بخشی از تمرکزتون رو اختصاص بیشتری بدهید تا رمان بی‌نقص تر باشد.
به امید موفقیت های پی در پی شما در زمینه ی نویسندگی و تمام زمینه هایی که در ان فعالیت دارید.
Mili
***

@یمنا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا