باعرض درود خدمت نویسنده گرامی؛
نام اثر:
نام داستانک از سه واژهی وطن+غریب+است تشکیل شده است. نام اندازهای استاندارد دارد، از واژگان کلیشهای استفاده شده ولیکن ترکیبی نسبتا نو بوجود آورده است. هرچند معتقد هستم نام انتخابی شما میتواند در عین حفظ سادگی خود، خلاقانهتر باشد.
ارتباط نام با داستان، بالا میباشد و خواننده با خواندن نام اثر شما و پیشروی در خوانش داستان، بهخوبی متوجه این نکته خواهد شد.
ژانر:
ژانر انتخابی نویسنده، تراژدی بود و نیز انتخاب درستی هم بود زیرا تا حد نسبتا خوبی به آن پرداخته شده است اما جای ژانر اجتماعی در پست اول شما خالیست. موضوعی که آن را به نگارش درآوردهاید اینگونه ژانربندی میشود: اجتماعی، تراژدی.
(همچنین سبک ذکر شده حماسی است که شاید در ایدهی داستان وجود داشت اما در پردازش ایده و متون به نگارش درآمده، عناصر حماسی به ندرت دیده میشوند. بهتر است یا سبکتان را ویرایش کنید و به ژانر اجتماعی-تراژدی بسنده کنید و یا در پردازش ایده و اجرای ایده، کوششی نو به عمل بیآورید.)
مقدمه:
مقدمه، کوتاه و دارای مفهوم بود اما واژگان کلیشهای بودند و ارتباط کمی با متن اثر داشتند. انگار که شما میخواستید در یک الی دو جمله قضیه را خلاصه کنید. درباب ارتباط، مخاطب در مواجهه با داستانک شما، تنها یک داستان تراژیکِ اجتماعی را میخواند و احساسی که در او ایجاد میشود احساس مسئولیت اجتماعی و اندوهی ناشی از ناتوانی در برابر ستم است. هیچ یک از سطرهای داستان شما حسی حماسی را در خواننده ایجاد نمیکند، عاطفهای که ناشی از خشم و عصیان باشد. از این رو که داستانتان یک رئال غمگین است و جنگی نابرابر را به رخ میکشد که طرفِ بیگناه به شدت آسیب دیده و رو به تباهیست؛ با جملاتی که برای مقدمه انتخاب کردهاید (جنگیدن برای دفاع از زندگی، آرامش و صلح) ارتباط آنچنانی ندارد.
جلد:
اثر فاقد جلد است.
ساختمان داستانک از لحاظ زاویه دید، واژگان و نوع نگارش:
زاویه دید انتخابی نویسنده، اول شخص مفرد است که هم به درستی انتخاب شده است و هم ثابت بودن آن جای نقدی نمیگذارد. سبک نگارش داستان شما توصیفی است که این مهم نیز مانند باقیِ ارکان داستانک، نیاز به پرداخت بیشتری دارد! درواقع، شما واقعه و ایدهای را که میتوان ساعتها دربارهاش گفت، بهطوری خلاصه و با نگارشی ناقص نوشتهاید. (ناقص از آن جهت که سبک توصیفیِ استفاده شده، به درستی انتخاب شده اما از آنجایی که این سبک آرایههای زیادی میپذیرد و با احساسات خواننده بازی میکند، نگارش شما ناقص است. پیشنهاد این است که آرایههای ادبی متن را وسعت ببخشید.). در بحث دایرهی واژگانی، واژگان انتخابی جملاتی ادبی را بافتهاند که نسبتا خوب است. در آخرین سطر آخرین بند داستانک خود نوشته بودید: « زیر آوارِ زندگی نکردن ماندند.» که بهتر بود اینگونه نوشته شود: « زیرِ آوارِ زندگیشان، دفن شدند.»
شخصیت پردازی:
باتوجه به کم بودن فضای داستانک، شخصیت پردازی خوب انجام شده است. شخصیت اصلی و راوی داستان مردی خبرنگار است که با اینکه شغلش از او روحیهای سخت تراشیده بود به یکباره فرو میریزد و تلفات جنگ فلسطین-اسرائیل، شخصیت محکم او را نیز آوار میکند. همچنین نظراتی که دربارهی جنگ دارد، بیانگر شخصیت انساندوست اوست. شخصیتهای دیگر، جای کار بیشتری دارند (بهطور مثال شخصیتی که جنازهی فرزندش را در دست دارد میتواند بهتر نمایش پیدا کند.)
اما درکل، موفق عمل کردهاید.
دیالوگها:
دیالوگها خلاقانه و دارای شدت انتقال احساسات بالایی هستند. همچنین رسالت خود را (روایت داستان، شخصیتپردازی غیرمستقیم) به خوبی انجام دادهاند. زیاد بلند و زیاد کوتاه نیستند و میشود گفت در بحث دیالوگ موفق عمل کردهاید.
علائم نگارشی:
علائم نگارشی به ندرت رعایت شده است، تا جایی که اشتباهات املایی نیز یافت میشود. بهتر است در بحث علائم نگارشی، توجه و دقت بالاتری به خرج بدهید.
و در پایان، پذیرش نقد و اصلاح اثر، گام بزرگی به سوی موفقیت در حرفهی هنری میباشد. موید باشید.