به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان خوش آمدید!

در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید.

متن و ترجمه نور چشمی سهراب پاکزاد

WiNtEr WiNd1995

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
عضویت
19/10/20
ارسال ها
3,178
امتیاز واکنش
8,780
امتیاز
193
محل سکونت
åñžåȽȋ
وضعیت پروفایل
آخه بعد از تو تو قلب من آتیشه آخه دلتنگی غرور مگه حالیشه؟! ❤️‍??
امشب میام باز دم پنجرتون یکم بمون نذار ویرونه شم
یه کوچه پر از سنگ و یه پنجره میای دم شیشه یا دیوونه شم
کی میگه دور باشیم از هم بهتره کی میخواد فکر تو از سرم بپره
خیلی گفتم ولی این دفعه آخره دلم پشت دره
نمیرم تا بیای باید حرف بزنیم بیا مشکلو حل کن
همه چیم رو هواست بیا تکلیف این دل تنگو روشن کن
نمیرم تا بیای باید حرف بزنیم بیا مشکلو حل کن
همه چیم رو هواست بیا تکلیف این دل تنگو روشن کن

🎙️🎶🎙️🎶🎙️🎶🎙️🎶🎙️🎶🎙️🎶
قاطی بود عطرت با بوی بارون کسی نبود رو دست دوتامون
حیف این عشق نیست که نور چشمیت جلوی چشمات غرق بشه کشتیش
همه چیمو هی گم میکنم گلایی رو که دادی و خشک میکنم
صداهایی که دارم ازت شبا صد دفعه تا صبح گوش میکنم
نمیرم تا بیای باید حرف بزنیم بیا مشکلو حل کن
همه چیم رو هواست بیا تکلیف این دل تنگو روشن کن
نمیرم تا بیای باید حرف بزنیم بیا مشکلو حل کن
همه چیم رو هواست بیا تکلیف این دل تنگو روشن کن
♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫.
 

چه کسی این موضوع را خوانده است (مجموع: 2) دیدن جزئیات

عقب
بالا