به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان خوش آمدید!

با خواندن و نوشتن رشد کنید,.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید.

همگانی {چه میکنید؟}: خودم یا رفیقم؟

Kallinu

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
عضویت
15/4/20
ارسال ها
5,203
امتیاز واکنش
24,951
امتیاز
218
محل سکونت
حُـزْنـِ مُبـارَکْـ...❀
بسمه تعالی

تاپیک رو به دوستاتون هم معرفی کنید، یا تگشون کنید : )

◇ موقعیت چهارم ◇

تو و حامد، [که نزدیک به ده-دوازده سالی از دوستی شما می گذره] با دو نفر ازدواج کردید. از قضا اون دو نفر، دوست های دیرینهء همدیگه بودن. ناهید و ثمین. همسر شما ناهیده. همسر حامد ثمین. مدتی از زندگیتون می گذره و همه چی رواله. یه دفعه حامد به شما زنگ می زنه و بعد از کلی داد و بیداد، واسه ختم کلام میگه من و ثمین نمی تونیم با هم ادامه بدیم! و کلی از ثمین غر میزنه و بدگویی و اینها... از اون طرف ثمین رفته پیش ناهید، که همسر شماست، و همینا رو گفته. حالا زندگی شما هم به خاطر دعوای شدید اونا دچار تزلزل شده. اگه طرف ناهید رو بگیری یعنی موافق ثمین هستی و صدای حامد در میاد؛ اگه بگی حق با حامده زن و زندگیتو از دست میدی!
چه می کنید؟



+ نمی دونم شاید خیلی پیچوندمش؛ ولی به شخصه کلی از این موقعیتا دیدم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
طرف هیچکدومو نمیگیرم
از یه بزرگتر یا مشاور برای حل مشکل حامد و ثمین کمک میگیرم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
طرف رفیقمو می‌گیرم
چون زنم ول کنه بره با یکی دیگه ازدواج می‌کنم
اما عین رفیقم نمیتونم پیدا کنم که
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من اول با ناهید حرف میزنم بعد این که قانعش کردم ازش میخوام که اون با ثمین حرف بزنه ومنم با حامد حرف میزنم وسعی میکنم مشکلشونو حل کنم ?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خیلی سخته که بخوام بگم یکی 100 درصد مقصره و اون یکی اصلا گناهی نداره.
توی زندگی هیچ وقت کسی همیشه مقصر نیست.
من طرف کسی رو نمیگیرم اما بهشون می گم که هر دو طرف مقصرن.
تازه اگر همسرم به این خاطر بخواد از من جدا بشه همون بهتر که بشه چون این جوری به من ثابت می کنه که نمی تونه خودش رو توی زندگی به من ثابت کنه
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مشخصا سعی میکنم این ماجرا رو از خانوادم دور کنم.و از ثمین و حامد میخوام که یا به مشاور یا به بزرگترها مراجعه کنن و یا خودشون ماجرا رو حل کنن و باهم کنار بیان و با همسرم صحبت میکنم و متوجهش میکنم که حق نداریم در این مورد دخالتی کنیم.واگر بازهم حامد و ثمین پاپیچ شدن،قطعا برخورد بدی خواهم کرد.اجازه نمیدم بخاطر زندگی شخص دیگری زندگی خودم از هم بپاشه،هرچقدر هم بهم نزدیک باشه ابتدا سعی میکنم کمک کنم ولی وقتی میبینم خودمو خانوادم در معرض قرار داریم مشخصا تند میشم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دست زنمو میگیرمو تا میتونم از حامدو زنش فاصله میگیرم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاری نمیکنم که را*بطه ی خودم و همسرم هم خر*اب بشه...
و برام اهمیتی نداره چه کسی ناراحت بشه حتی دوستم. من کسی که دوست دارم رو به همه ترجیح میدم و قطعا چیزی که باعث بشه آرامش ماهم گرفته بشه باید حذف بشه حتی اگه بهترین باشه. و نه من و نه همسرم مسئول مسائل شخصی دیگران نیستیم! پس تماماً به خودشون مربوط هست و خودشون باید این جریان رو حل کنن...
 
آخرین ویرایش:
هیچی، کاری نمی‌کنم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
از ی طرف میخام کاری کنم از طرفی آرامش برام خیلی مهمه!
در نتیجه اول با همسرم صحبت میکنم اونو متقاعد میکنم ک حامد و ثمین هردو مقصرن و دلیلی نداره زندگیمونو بخاطر اونا تلخ کنیم!
بعد از اون میریم سراغ حامد و ثمین راجب مشکلاتشون حرف میزنم سعی در حل کردنشون دارم و اگر حل شد ک هیچ. اگر نشد و دعواشون بدتر شد ، کناره گیری میکنم و میذارم خودشون مشکلشون رو حل کنن!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دست شوهرم و میگیرم‌میگم‌ما رفتیم‌بای بای
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بسمه تعالی

تاپیک رو به دوستاتون هم معرفی کنید، یا تگشون کنید : )

◇ موقعیت چهارم ◇

تو و حامد، [که نزدیک به ده-دوازده سالی از دوستی شما می گذره] با دو نفر ازدواج کردید. از قضا اون دو نفر، دوست های دیرینهء همدیگه بودن. ناهید و ثمین. همسر شما ناهیده. همسر حامد ثمین. مدتی از زندگیتون می گذره و همه چی رواله. یه دفعه حامد به شما زنگ می زنه و بعد از کلی داد و بیداد، واسه ختم کلام میگه من و ثمین نمی تونیم با هم ادامه بدیم! و کلی از ثمین غر میزنه و بدگویی و اینها... از اون طرف ثمین رفته پیش ناهید، که همسر شماست، و همینا رو گفته. حالا زندگی شما هم به خاطر دعوای شدید اونا دچار تزلزل شده. اگه طرف ناهید رو بگیری یعنی موافق ثمین هستی و صدای حامد در میاد؛ اگه بگی حق با حامده زن و زندگیتو از دست میدی!
چه می کنید؟



+ نمی دونم شاید خیلی پیچوندمش؛ ولی به شخصه کلی از این موقعیتا دیدم.
خودم ناهیدو طلاق میدم اگه قراره بخاطر یه همچین چیزی از دستش بدم
 
دخالت نمیکنم
 

چه کسی این موضوع را خوانده است (مجموع: 0) دیدن جزئیات

عقب
بالا