بسمه تعالی
تاپیک رو به دوستاتون هم معرفی کنید، یا تگشون کنید : )
◇ موقعیت چهارم ◇
تو و حامد، [که نزدیک به ده-دوازده سالی از دوستی شما می گذره] با دو نفر ازدواج کردید. از قضا اون دو نفر، دوست های دیرینهء همدیگه بودن. ناهید و ثمین. همسر شما ناهیده. همسر حامد ثمین. مدتی از زندگیتون می گذره و همه چی رواله. یه دفعه حامد به شما زنگ می زنه و بعد از کلی داد و بیداد، واسه ختم کلام میگه من و ثمین نمی تونیم با هم ادامه بدیم! و کلی از ثمین غر میزنه و بدگویی و اینها... از اون طرف ثمین رفته پیش ناهید، که همسر شماست، و همینا رو گفته. حالا زندگی شما هم به خاطر دعوای شدید اونا دچار تزلزل شده. اگه طرف ناهید رو بگیری یعنی موافق ثمین هستی و صدای حامد در میاد؛ اگه بگی حق با حامده زن و زندگیتو از دست میدی!
چه می کنید؟
+ نمی دونم شاید خیلی پیچوندمش؛ ولی به شخصه کلی از این موقعیتا دیدم.
تاپیک رو به دوستاتون هم معرفی کنید، یا تگشون کنید : )
◇ موقعیت چهارم ◇
تو و حامد، [که نزدیک به ده-دوازده سالی از دوستی شما می گذره] با دو نفر ازدواج کردید. از قضا اون دو نفر، دوست های دیرینهء همدیگه بودن. ناهید و ثمین. همسر شما ناهیده. همسر حامد ثمین. مدتی از زندگیتون می گذره و همه چی رواله. یه دفعه حامد به شما زنگ می زنه و بعد از کلی داد و بیداد، واسه ختم کلام میگه من و ثمین نمی تونیم با هم ادامه بدیم! و کلی از ثمین غر میزنه و بدگویی و اینها... از اون طرف ثمین رفته پیش ناهید، که همسر شماست، و همینا رو گفته. حالا زندگی شما هم به خاطر دعوای شدید اونا دچار تزلزل شده. اگه طرف ناهید رو بگیری یعنی موافق ثمین هستی و صدای حامد در میاد؛ اگه بگی حق با حامده زن و زندگیتو از دست میدی!
چه می کنید؟
+ نمی دونم شاید خیلی پیچوندمش؛ ولی به شخصه کلی از این موقعیتا دیدم.
آخرین ویرایش توسط مدیر: