نام کتاب: از ترس تنهایی
نویسنده: امیلی گیفین
مترجم: علی شاهمرادی
درباره کتاب: راشل وایت وکیلی جوان و پرکار است که در آستانه سی سالگی قرار داد. او که در تمام عمر خود سختکوش و اخلاقمدار بوده، هیچ گاه نتوانسته یک را*بطه عاشقانه درست داشته باشد و همواره در روابطش از عدم اعتمادبهنفس رنج میبرده است. راشل که مدتهاست در منتهن آمریکا زندگی و کار میکند، هیچگاه فکرش را نمیکرد که درگیر یک را*بطه عاطفی نامتعارف شود؛ آن هم با نامزد بهترین دوستش!
برشی از کتاب: وقتی به ایستگاه اتو*بو*س رسیدم، دارسی را دیدم که با کیفی بنفش، درست شبیه به کیف من آنجا بود. با ناباوری به کیف اشاره کردم و گفتم: «مثل من گرفتی.» دارسی گفت: «میدونم. میخواستمش. کی اهمیت میده شبیه به هم داشته باشیم؟» آیا او نبود که میگفت شبیه به هم پوشیدن بچهبازی است؟
نویسنده: امیلی گیفین
مترجم: علی شاهمرادی
درباره کتاب: راشل وایت وکیلی جوان و پرکار است که در آستانه سی سالگی قرار داد. او که در تمام عمر خود سختکوش و اخلاقمدار بوده، هیچ گاه نتوانسته یک را*بطه عاشقانه درست داشته باشد و همواره در روابطش از عدم اعتمادبهنفس رنج میبرده است. راشل که مدتهاست در منتهن آمریکا زندگی و کار میکند، هیچگاه فکرش را نمیکرد که درگیر یک را*بطه عاطفی نامتعارف شود؛ آن هم با نامزد بهترین دوستش!
برشی از کتاب: وقتی به ایستگاه اتو*بو*س رسیدم، دارسی را دیدم که با کیفی بنفش، درست شبیه به کیف من آنجا بود. با ناباوری به کیف اشاره کردم و گفتم: «مثل من گرفتی.» دارسی گفت: «میدونم. میخواستمش. کی اهمیت میده شبیه به هم داشته باشیم؟» آیا او نبود که میگفت شبیه به هم پوشیدن بچهبازی است؟