شخصیت اصلی کتاب برف بهاری پسری هجدهساله و خوشسیما از طبقهی مرفه ژاپن به نام کییوآکی ماتسوگائه است. جوانی ایدهآلگرا، گمگشته و رویاپرداز که در پیچوخم بایدها و نبایدها سردرگم است، نه رویایی واضح دارد نه هدفی مشخص. او که شهامت جستوجو ندارد و میداند فرصتش کوتاه است، مدام در حسرت گذشته است. پدرش که از تازهبهدورانرسیدههای روزگار است با پول و مقام خود راه را برای او هموار کرده اما گویا کییوآکی برخلاف همسالان خود تهی از جاهطلبی و بلندپروازی است.
کییوآکی که درگیر نوعی اضطراب اگزیستانسیال است در پیچوخم احساساتش که همچون نخی هزارگره به نظر میرسند اسیر شده و توان لم*س احساسات و ادراکات خود را ندارد. کوچکترین حرکتی خلاف انتظاراتش میتواند او را تا عمق استرس ببرد و عرصه را بر غرور و لجبازی هموار کند.
همیشه با غرور و یکدندگی جلوی دریچهی قلبش، در برابر خورشید تابنده، کرکرهای میآویخت، با این همه هراس داشت که مبادا پرتوی از اشعهی حساس و تابان از آن کرکره بگذرد و به قلباش رسوخ کند. (کتاب برف بهاری – صفحه ۱۳۸)
گرچه داستان اصلی کتاب حول محور دو شخصیت کییوآکی و ساتوکو پرداخته شده و به ظاهر داستانی عاشقانه با هزاران دشواری است، اما شخصیت ثابت مجموعه داستان دریای حاصلخیزی، همکلاسی کییوآکی یعنی شیگهکونی هوندا است. هوندا که همسن کییوآکی است از هر نظر با او متفاوت است. پسری با رفتار آرام و متعادل که برای آیندهاش هدفی مشخص دارد. او قطب منطق، استدلال و تفکری است که کییوآکی از آن بینصیب است.
هوندا در اکثر وقایع زندگی کییوآکی در کنار او و همراه اوست و در خلال ماجرای عاشقانهشان او را یاری میرساند. در بخشی از داستان دو شخصیت فرعی، شاهزادگان سیامی که برای تحصیل به ژاپن آمدهاند، با هوندا و کییوآکی دربارهی تناسخ سخن میگویند. مطلبی که به گوش آنها ناآشناست ولی گویی نخ اتصالدهندهی چهارگانهی میشیما همین موضوع است.
زیبایی و قدرت قلم میشیما جدای از توصیفات بینظیر و یگانهاش، آنجا نمایان میشود که شما را از میان یک داستان عاشقانه و به ظاهر ساده عبور میدهد ولی همزمان هزاران عنصر از سنت و فرهنگ ژاپنی، جنگ ژاپن و روسیه، ساختار طبقاتی جامعهی ژاپن، برخورد جامعهی ژاپنی با فرهنگ غربی ، تناسخ و جاودانگی، اضطراب اگزیستانسیال و هنرهای ظریف ژاپنی را در قامت یک داستان بلند به شما عرضه میکند. داستانی که قطعا از خواندنش نهایت لذ*ت را میبرید.
یوکیو میشیما یکی از بزرگترین نویسندگان ژاپنی و متولد ۱۹۲۵ است. نام اصلی او هیرائوکا کیمیتاکه است. مادر او تباری سامورایی داشت و یوکیو میشیما همواره به آن افتخار میکرد. او در مدرسهای مخصوص اشراف درس خواند و در این مدرسه شاگرداول شد و از سوی امپراتور ژاپن فرمان افتخار و تقدیرنامهای با عنوان «پرافتخارترین دانشآموز ژاپن» دریافت کرد. او پس از فارغالتحصیلی از این مدرسه در دانشگاه امپراتوری توکیو درس خواند و با درجهی ممتاز از این دانشگاه فارغالتحصیل شد.
از میان آثار او میتوان کتابهای اعترافات صورتک، آوای امواج، چهارگانه دریای حاصلخیزی، آفتاب فولاد و معبد طلایی را نام برد. او برندهی جایزهی ادبی شین چوشا معتبرترین جایزهی ادبی ژاپن شده است.
چه کسی این موضوع را خوانده است (مجموع: 0)
دیدن جزئیات