انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان

به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان خوش آمدید!

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید.

متون و دلنوشته ☆داداش ☆

مَـهـوا

نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
عضویت
17/9/20
ارسال ها
5,843
امتیاز واکنش
14,941
امتیاز
218
سن
21
محل سکونت
همین حوالی
وضعیت پروفایل
هیچ حالے را بقایی نیست" بےصبری نکن'
اونی که داداش نداره مثل کسیه که بدون سلاح به جنگ میره!

سلامتی همه ی داداش ها که تا هستن مثل کوه پُشت مونن : )


@RMwN
 
آخرین ویرایش:
برادر جان نمی دونی چه دلتنگم

نمی دونی برادرجان چه غمگینم

نمی دونی برادرجان

گرفتار کدوم طلسم و نفرینم

نمی دونی چه سخته در به در بودن

مثل توفان همیشه در سفر بودن
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
برادر جان نبودت درد و زارم
بدان خسته شدم سنگینه بارم

زمان و هجر تو کوبیده قلبم
پناهی نیست جز پروردگارم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
پشت حرف های یک برادر …

پشت نوازش ها …

سرزنش ها …

پشت تمام نگاه های معنی دارش …

پشت سکوتش …

پشت لبخند های پراز رازش …

عشقی است پنهان تر از تمام محبت های دنیا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نیمه نانی را

با هم

دو نیمه کردیم

بی آنکه

سخن از برادری گفته باشیم

تا

تعبیر رق*ص گندمزار باشد

در فضیلت خواب‌ها

و نگاه خود را

پرواز دادیم

به دنبال هر پرنده‌ای

تا در مسیر آن

زندگی را سرابی نبینیم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
برادر، تنها تکیه‌گاه خواهر!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
برادر، کوه غرور خواهر است، وقتی برادر باشد دلت قرص است که کسی هست که هوایت را داشته باشد، حتی اگر پدر نباشد برادر برایت پدری خواهد کرد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
این یکی یاری بخواهد آن یکی سر می رسد
جز برادر کی به فریاد برادرِ دلِ درد دار می رسد؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اگر خاطرات کودکی ام روی آسمان شب پخش می شد
تو ستاره‌ی درخشان اسمان بودی داداشم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یک برادر دارم از جان خوب تر
هر چه محبوب است از ان محبوب تر
فریدون مشیری
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دوست داشتن و دوست نداشتن
اما اغلب دوست داشتن چیره می شد
عشق و کينه
اما اغلب عشق غالب بود
من اینگونه را*بطه خواهر برادری مان را توصیف می کنم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت
روزی که کمترین سرود
بو*سه است !
و هر انسان
برای هر انسان
برادری‌ست…

احمد شاملو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دختری از برادرش پرسید عشق یعنی چی؟
برادرش گفت : عشق یعنی تو هرروز شکلات مرا از کیفم بر میداری
و من هرروز بازهم شکلاتم رو همونجا میزارم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عاشقانه نیست اما از عشق قدرتمندتر است
همیشه دوستانه نیست اما بیشتر از را*بطه دوستی حمایت گر است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خواهر کوچک تو بودن به من این حق را می دهد که آزارت دهم و لحظه به لحظه سرت نق بزنم!
و برادر بزرگ بودن من، تو را مسئول میکند که من را تحمل کنی بدون توجه به هرچیز دیگر
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آیا عجیب نیست که برادرها میتوانند هم زمان شیرین ترین دوستان و تلخ ترین رقبا باشند؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
قاب عکس دوران کودکی ام کامل نبود
اگر بزرگترین نیروی زندگی ام در ان حضور نداشت
برادرم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
حتی بزرگترین تخته سنگ ها هم نمیتوانند
خواهر و برادر که شانه به شانه هم ایستاده اند را در هم بکوبند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
پشت حرف هاي‌ یک برادر
پشت نوازش ها
سر زنش ها
پشت تمام نگاه هاي‌ معنی دارش
پشت سکوتش
پشت لبخند هاي‌ پراز رازش
عشقی است پنهان تر از تمام محبت هاي‌ دنیا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خواهر با برادر دست در دست هم،
همیشه مثل کوهی پُشت هم!
خلیل خادمی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

چه کسی این موضوع را خوانده است (مجموع: 0) دیدن جزئیات

بالا