بسمه تعالی
ژانر طنز، برخلاف چهرهی سرگرمکننده و جذابش، حین نگارش بسیار دشوار است و مهارت زیادی میطلبد. از این رو هنرمندان و نویسندگان این سبک طیف طرفدار گستردهای دارند. در خدمت شما هستیم با مصاحبهای با یکی از نویسندگان طنزنویس دغدغهمند انجمن، سرکار خانم «معصومه مومنی».
آثار: «شگفت (جلد اول)»، «شگفت (جلد دوم)»
1. به رسم دیرین بیوگرافی مختصری از خودتون به ما بدید.
خب اسمم و فامیلیم که ز پیدایی هویدا در هویداست؛ اما دقیقش رو بگیم بنده ملیکا مومنیزاد هستم.
در یکی از بندرهای بوشهر به نام «دیر» دنیا اومدم. الان که کوچ کردم به کرج برای ادامهی تحصیلم، آبان هفده سالم کامل میشه. تکفرزندم. رشته انسانی هستم.
2. سرآغاز راه رمان نوشتن، از کجا شروع شد؟ چی شد که دست به قلم شدین؟
دقیق فکر کنم کلاس پنجم بودم که اولین رمان عمرم رو خوندم و عجیب محوش شدم. از هر فیلمی جذابیت بیشتری برام داشت. تا اوایل کلاس هشتم شدید رمان میخوندم و فکر میکردم خدا یعنی این استعداد جالب رو به ما داده و این آدمها چه خوب استفاده میکنن! یعنی منم میتونم به خوبی بقیه باشم؟ اما همین خوندنها باعث شد که به سختی از رمانی خوشم بیاد و الان به نقطهای رسیدم که سالی نمیتونم یه رمان بخونم. رسیدیم به سال نود و هشت، دوستی داشتم زندگیش عجیب بود، منم با اجازه ازش یه تیکهی کوچیک از زندگیش رو برداشتم و گفتم بیا حالا هم دل دوستم شاد بشه و هم خودم چیزی که علاقه دارم رو امتحان کنم و 1398/4/9 دست یه قلم شدم.
3. تصور میکنید که یک نویسنده، باید ارکان نگارشی رو بدونه و بهشون عمل کنه، یا محول کنه به ویراستار؟
کسی که قلم رو توی دست میگیره نباید به کسی تکیه کنه. این چیزها رو به دور از اینکه ویراستارم میگم. نویسنده قبل از شروع بهتره تا حد متوسط رو به بالا، ارکان نگارشی رو بدونه. قلم عالی نیاز به همه چیز داره و نگارشم بخشی از نوشتنه و از نظرم نویسندهی خوب این کار رو نمیکنه که محول کنه و بگه با ویرستاره دیگه! من کارش نداشته باشم! این به شدت اشتباهه و ابداً این حرف رو قبول ندارم. کاری که ویراستار برای نویسنده انجام میده کمک به اون برای تبدیل نسخهی اولیه، به متنی استانداردتره!
4. نظرتون دربارهی «نقد» و «انتقاد» چیه؟
از نظر من نقد و انتقاد یعنی پیشرفت آدمیت، زندگی بدون نقد و انتقاد کلیشهای بیش نیست. شدیداً نقد رو قبولش دارم.
5. اگر از دور به آثارتون نگاه کنیم، چه ژانری پررنگتره؟ چرا؟
اگر بخوایم بفهمیم یکم پیچیدهست؛ من تا جایی که تونستم سعی کردم ژانرهای رمانهام در یک سطح باشند، جز عاشقانه چون بالا و پایین زیادی داشت.
6. در آینده خودتون رو در چه جایگاهی تصور میکنید؟
زیاد به آینده فکر نمیکنم و خودم رو کمی در دانشکده افسری تصور میکنم.
7. در نوشتن، سلیقهی مخاطب ارجحه یا دغدغهی نویسنده؟
هر دو و ملاکی که بیشتر باشه وجود نداره.
8. کودکی شما -عزیزترین سرمایههای ما- چهطور گذشت؟
در کنار خانواده؛ شیرین و پر از آرامش.
9. چه سبک از موسیقی پسند شماست؟
پاپ میپسندم.
10. فکر میکنید برای اوقاتی که خستگی روی مغز نویسنده گرد انداخته، بهترین کار واسه تمرکز چیه؟
بهترین کار اینه تمام چیزها رو توی ذهنش پس بزنه و فقط خودش رو جای شخصیت داستانش بزاره و شروع کنه به نوشتن.
11. چطور با انجمن کافه نویسندگان آشنا شدید؟
نگار عزیزم، مشوق اصلی من.
12. اگر قرار باشه بین سه کار «ویرایش»، «نوشتن» و «طراحی»، یکی از اونها رو به طور جدی و حرفهای ادامه بدید، کدوم رو انتخاب میکنید؟
سوال سختیه بسی زیاد! میزان علاقهم به هر سه تاش در یک حده؛ اما اونی که بیشتر دیده نمیشه رو انتخاب میکنم، ویرایش.
13. حقیقت داره که میگن «ویرایش اعصاب پولادین میخواد»؟
کسایی که ویراستاری رو انتخاب میکنن باید با صبر و حوصلهی زیاد باشن و حرف شما درسته؛ چون اگر اعصابت وسط ویرایش خـراب شد یعنی شما نمیتونی ویراستار خوبی باشی.
14. در آینده آثاری برای تایپ دارید؟
بله تا حدودی توی فکرش هستم اگر خدا یاری کنه.
15. نقطهی اوج از نگاه هر صاحب اثری تفاوت داره؛ شما این نقطهی اوج رو برای خودتون کجا میبینید؟
من نقطهی اوجم رو اونجایی میدونم که رمانی رو بنویسم که خودم قبولش داشته باشم. درسته که عجیبه؛ اما من خیلی شدید سختپسندم حتی اگه راجع به خودم هم باشه.
16. برای یک هنرمند، بزرگترین ناکامی کجاست؟
اون جایی که ذهنش خالی میشه و فقط احساس پوچی میکنه؛ یکی از اصلیترین دلایلش برخورد مخاطب با آثارشه.
17. به همسن و سالهای خودتون، چه سرگرمیای رو پیشنهاد میدید؟ (کتاب، ترانه، فیلم و ...)
فیلم «انگل» رو شدیداً پیشنهاد میکنم، همچنین سریال «کلاس ایتهوون» رو که به خوبی مفهوم پسزدن سختیها و صبر رو نشون میده.
18. توصیهی شما به نوکاران عرصهءی نویسندگی؟
تا دیدین استعدادش رو دارین شروع به نوشتن نکنین چون اولین اثر باارزشه. بعد از کلی تحقیق و قوی کردن قلم شروع کنید. و نقد رو مشوق خودتون بدونین.
19. انتقاد شما از تیم مدیریت کافه نویسندگان؟
انتقادی نیست و فقط امیدوارم همیشه درحال پیشرفت باشه.
20. سخن آخر ...
خیلی از شما ممنون که منو لایق دیدید برای مصاحبه :)
همیشه مثل الان پر افتخار باشی.
با تشکری به خصوص از خانم معصومه مومنی به جهت پذیرفتن درخواست ما مبنی بر انجام این مصاحبه ?
مصاحبهکننده: پرندهسار
ثبت به مورخ 28 تیرماه 1399
آخرین ویرایش: