نویسنده عزیز و خوشقلم انجمن، درود.
از اینکه برای نقد و بررسی اثر ارزشمندتون به ذهن نقاد منتقدین ما رجوع کردین صمیمانه از شما متشکریم.
نقد به معنای کوچکپنداری یا تمسخر آثار شما نیست بلکه روزنهای از خورشید پیشرفت است.
در صورت ایجاد هرگونه ابهام و یا عدم ارتباط صحیح با منتقد، مباحث خود را با مدیر و یا ارشد تالار به اشتراک بگذارید.
در صورت تضاد نظر با منتقد و دفاع از اثر خود، نظرتان را در قالب یک پست در همین تاپیک ارسال کنید.
نقدها را فرصتی برای پیشرفت بدانید نه سد راه موفقیت.
موفق و موید باشید.
.در این تاپیک به نقد دلنوشته صورتک شیشهای اثر @HOOYAR خواهيم پرداخت. منتقد این اثر بانو @دیـوا میباشد که تا هفت روز برای نقد اثر زمان دارد.
.محتوای نقد در پست بعد قابل مشاهده است.
نویسنده عزیز این نقد صرفا جهت بهبود قلم شما انجام شده است. عنوان:
عنوان دلنوشته اولین موردی است که خواننده با آن مواجه میشود؛ به همین سبب باید دارای قدرت جذب و تطابق کامل با محتوا باشد.
عنوان انتخابی نویسنده « صورتک شیشهای » است که تشکیل شده از دو قسمت صورتک و شیشهای میباشد. این عنوان در نگاه اول، چیزی که به خواننده القا میکند این است که نویسنده سعی بر این داشته که موضوعی را بیان کند که از دو زاویه دید قابل بررسی است؛ اول اینکه نویسنده خود را به صورتکی تشبیه کرده است، درواقع اشاره به این دارد که یک نقابی برای رو چهره واقعی خود گذاشته و کلمه شیشهای برای اشاره به این موضوع که لحظه امکان فروپاشی و شکستن آن وجود دارد؛ زاویم دوم همین تدبیر اما برای شخص مخاطب نویسنده است ولی بیشتر حدس خواننده بر روی مورد اول مانور داده میشود؛ چراکه کلمه شیشهای، اینکه هر لحظه امکان فروپاشی وجود دارد اشاره به اثرات موضوعی است که نویسنده در رابطه با آن صحبت کرده.
عنوان با ژانر تراژدی تطابق دارد و از دو قسمت تشکیل شده که شامل اندازهای استاندارد و مطلوب است.
ژانر:
ژانر ثبت شده برای این اثر تراژدی است، به معنی اینکه دلنوشتهای سراسر غم و اندوه پیش روی ما قرار دارد.
باتوجه به اینکه نویسنده در تمام روند دلنوشته درباره از دست رفتن مخاطب خود صحبت میکند، این ژانر به طور درست انتخاب و محتوا
تطابق کامل دارد.
مقدمه:
مقدمه سراغاز و شروعی جامع از احساسات بیان شده در دلنوشته میباشد، همانطور که گفتم مقدمه بایستی جامع باشد و با تمامی محتوا و پارتها تناسب کامل را داشته و دربرگیرنده موضوعات آنها باشد.
هیچ میدانی چه میگویم؟ صدایم را میشنوی؟ حواست هست؟ ببین. من اینجا هستم. زیر خاک. منتظرم بیایی و در بزنی. پنجشنبهها دارند تمام میشوند. پس تو کجایی؟ آهای...
مقدمه نوشته شده به شرح بالا است، نویسنده در ابتدا این مورد اشاره میکند که مخاطب آن هیچ صدایی نمیشوند درواقع هیچ درکی از اطراف ندارد و این تدبیر با « صدایم را میشنوی؟ » تایید میکند که به صراحت اشاره به از دست رفتن دارد اما موضوعی که شاید باعث سردرگمی خوانندگان شود این است که از دست رفتن مخاطب یا از دستن رفتن نویسنده؟ در قسمتهای بعد نویسنده به زیر خاک اشاره دارد که به معنی مرگ است و دوباره با آوردن کلمه پنجشنبهها تایید براین موضوع میزند.
نویسنده در مقدمه سعی داشته از دلتنگی خود نسبت به مخاطب و همچنین بی معرفتی مخاطب صحبت داشته باشد.
اما سوالی که اینجا برای خواننده باقی میماند درواقع سوالهایی اینکه چه مرگی؟ و به چه دلیل.
نویسنده باید سعی براین داشته باشد که جای ابهامی برای خواننده خالی نگذارد، مقدمه باید جامع و کامل باشد.
اندازه مقدمه متاسفانه بسیار کوتاه است و باعث عدم برقراری درست خواننده با دلنوشته میشود. مقدمه باید بین5 تا 10 خط باشد
و از نظر ارتباط با محتوا، مطلوب است.
ساختمان جملات و انسجام:
نویسنده باید سعی بر این داشته باشد که جملات خود را بصورت قابل فهم و درک به خواننده منتقل کند، گاهی نویسنده میتواند برای زیبایی بیشتر دلنوشته ساختمان جمله را تغییر دهد اما این تغییر نباید به طوری باشد که جمله قابل فهم نباشد؛
همچنین بین پارت های دلنوشته باید تناسب و انسجام کامل از لحاظ موضوع و محتوا و زمان برقرار باشد، زمان افعال باید یکدست و با ضمایر تناسب داشته باشند.
متاسفانه نویسنده در بسیاری از جملات باعث سردرگمی خواننده شده و ضعف نشان داده است خصوصا در پارت های اولیه:
استفاده مکرر از فعل نداشته باشید
اما در این قسمت کشته شدن نویسنده که تاثیری بر عدم رخ دادن بقیه اتفاقات مبنی بر مرگ مخاطب دارد
هر دلیلی که وجود دارد باید در دلنوشته گفته شود.
در کل جمله بندی اشتباه خصوصا در پارتهای اول دیده شده و لطفا بر این داشته باشید فعل را اول جمله نیاورید و از تکرار مکرر فعل خودداری کنید.
آرایههای ادبی:
آرایههای ادبی باعث زیبایی و زینت یک متن ادبی خصوصا دلنوشته میشوند و نویسنده باید در هر پارت خود حداقل بین دو تا سه آرایه ادبی استفاده کند. درواقع ارایههای ادبی تار و پود یک متن ادبی را تشکیل میدهند و باعث تمایز آن از یک متن احساسی عادی میشوند.
در دلنوشته پیش رو متاسفانه شاهد استفاده از ارایههای ادبی نبودیم جز چند مورد که نویسنده سعی بر استفاده از ارایه تشبیه و تشخیص داشته است.
نگارش:
رعایت نگارش و علائم نگارشی زیبایی ظاهری دلنوشته را تضمین و نقش مهمی در انتقال مفهوم به خواننده دارد، مهمترین مواردی که نویسنده باید سعی در رعایت آن داشته باشد:
رعایت نیم فاصلهها و علائمی همچون ویرگول، نقطه ویرگول و نقطه است.
نویسنده شدیداً در این مورد ضعف نشان داده و پایان هر فعلی نقطه گذاشته شده است که باعث عدم انتقال صحیح مفهوم به خواننده میشود حتی استفاده از ویرگول و نقطه ویرگول به ندرت دیده میشد.
برای مکث کوتاه از ویرگول
زمانی که جمله اتمام یافته اما مطلب ادامه دارد از نقطه ویرگول
و زمانی که جمله کاملا اتمام یافته از نقطه استفاده میشود
که نویسنده اهمیتی به این قواعد نداشته و پایان هر فعل و گاها مکث نقطه گذاشته شده است؛ حتما باید این موارد اصلاح شود
در رعایت نیم فاصلهها مطلوب عمل شده اما توجه کنید کلماتی که قبل آنها « بی » قرار دارد که همچنین نیم فاصله میخورند.