با عرض درود.
نام اثر:
نام شعر از دو واژهی خونابهها+مغرب تشکیل شده بود که این دو واژه گرچه کلیشه بودند ترکیب جدیدی را ایجاد میکردند که تا حدودی با اشعار ارتباط داشتند. نامِ زیبایی بود.
زبان شعر:
زبان شعر ادبی بود، واژگان نو بودند، اما درهم نیامیخته بودند. بطور مثال بهتر است جای افعال و واژگان را بازنگری کنید. درکل شاعر در این مبحث خوب عمل کرده بود.
صنایع شعر:
استعارههایی چون «گلهی پاییز» و امثالهم در همان ابتدای خوانش، ذهن و عاطفهی مخاطب را درگیر میکردند، تبریک میگوییم.
تعیین حد نوآوری:
شاعر بسیار خلاقانه عمل کرده بود!
آرایهی جانبخشی و استعارههای متعدد به زیبایی شعر بسیار افزوده بود. شاعر به خوبی خلاقیتش را در بازی با واژگان و تولید شعری که کلیشه نباشد، نشان داده بود.
پیام و مضمون شعر:
مضمون شعر اجتماعی بود و دارای پیامی امیدوارانه بود که به ارزش اشعار اضافه میکرد.
مضمونی که نشاندهندهی طلوع خورشید (اگرچه خونابهی آفتاب بر آفاق ریخته بود) بود. پیام شعر، یعنی ادامه دادن، جنگیدن و امید داشتن، در تکتک واژههای شعر هویدا بود.
ساختار شعر:
شعر از میزان آهنگ کمی برخوردار بود، اما باتوجه به سبک آن، جای نگرانی نیست (شعر سپید، قاعدهی محکمی مبنی بر آهنگین بودن ندارد)
ولی بهتر است کمی موسیقی درونی شعر را بیشتر کنید و واژگان را پیدرپی و مصراعها را اینگونه طویل قرار ندهید.
ترکیب و تالیف شعر:
از این بابت، کمی تاسف داریم!
شعر به خوبی شروع شده بود
اما هرچه جلوتر میرفتیم، شعر رو به افول بود.
گویا شاعر میخواست به کارش تنوع بدهد لیکن شعر را از خط خودش خارج کرده بود و پیام شعر را کمرنگ کرده بود؛ همچنین بهتر است تناسب و ارتباط اجزا و بندها را بیشتر کنید.
نوع شعر:
شاعر با مضمون اجتماعی عاطفی شعر خود به خوبی از پس انتخابی که دربارهی نوع شعرش کرده، برآمده است.
با آرزوی موفقیت روزافزون برای شما و خواندن آثار بیشتری از شما!