پایان نقدوبررسی نقد اولیه رمان ساقدوش | منتقد: جادوگر کلمات

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

SAD BALLERINASAD BALLERINA عضو تأیید شده است.

مدیر ارشد دپارتمان کتاب
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد بخش
منتقد ادبی
مـدرس
مترجم
داور آکادمی
نوشته‌ها
نوشته‌ها
2,783
پسندها
پسندها
4,019
امتیازها
امتیازها
328
51839_45fd456b7e49602592b0fbe2461f9a99.png






با سلام و عرض خسته نباشید.
نویسنده عزیز اثر شما طبق اصول و چهارچوب اصلی رمان‌ و داستان‌نویسی نقد گردیده است.
منتقد اثر شما: @جادوگر کلمات

* لطفا پیش از قرارگیری نقدنامه توسط منتقد در این تاپیک پستی ارسال نکنید!

* این تاپیک پس از قرارگیری نقد به مدت سه روز باز خواهد بود تا شما نظر شما ثبت شود، سپس قفل خواهد شد.

* اثر شما پس از ارسال نقدنامه تحت نظارت منتقدتان قرار خواهد گرفت؛ درصورتی که نسبت به نکات منتقد بی‌توجه باشید، دیگر هیچ درخواست نقدی از جانب شما پذیرفته نخواهد شد.

با توجه به این‌که نقد شورا تاثیر مستقیمی بر تگ‌دهی و سطح‌بندی اثر شما دارد، درصورتی که هرگونه شکایت، انتقاد یا پیشنهادی در ارتباط با تالار نقد و نقد اثر خود دارید؛ به تاپیک زیر مراجعه کنید.
?تاپیک جامع شکایات و پیشنهادات تالار نقد



به امید موفقیت روز افزون شما
|مدیریت تالار نقد|
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Gemma
نویسنده: @ZeinabHdm
 
🔸️عنوان
‌اسم‌ رمان از یک کلمه دو بخشی "ساقدوش" تشکلیل شده که کاملا با خلاصه رمان و داستان شما مرتبط است.
تا حالا ما ساقدوش را، با عروس تصور می‌کرديم ولی وقتی در طول روند متوجه شدیم ساقدوش مرد است، جذابیت رمان افزایش پیدا کرد!
🔸️ژانر
ژانر داستان از سه ژانر تشکلیل شده است.
تراژدی، پلیسی، عاشقانه که هر سه با طول و روند رمان همخوانی دارد، ژانرها به درستی و به ترتیب انتخاب شده است.
🔸️جلد
تصویر جلد داستان شما به احتمال خرابه، چون‌ برای من نیومد!
🔸️خلاصه
خلاصه رمان باید گنگ و نامفهوم باشد اما در عین حال اطلاعاتی از رمان به خواننده بده اینجا باید بگم که خلاصه داستان و خیلی خیلی باز نوشتید، یعنی کاملا خواننده با خواندن خلاصه متوجه روند داستان میشه.
- مرد جوان خانواده با کوهی از مشکلات روبه روست؛ تصمیم می‌گیرد خود را در کار غرق کند و جوانی را در پشت در جا بگذارد.
اینجا شما باید کاملا این تیکه از خلاصه رو تغییر بدید و متنی زیباتر، جذاب‌تر و گنگ‌تر بنویسید.
🔸️مقدمه
مقدمه شما به زیبایی نوشته شده اما توی داستان جابه‌جایی کوچیکی داره، اول باید خلاصه و بعد مقدمه در راس داستان قرار بگیره. اگه بخوام نظر خودم و بگم اگه خلاصه و مقدمه رو یه جابه‌جایی کوچیکی بکنید و مقدمه رو با خلاصه تغییر بدید، رمانی جذاب‌تر خواهید داشت
گاهی با یک تصمیم می‌شود زندگی جدیدی آغاز کرد و گاه با یک تصمیم، زندگی در جریان را می‌توان واژگون کرد.
این تیکه از مقدمه به خلاصه داستان شباهت زیادی داشت.
🔸️آغاز
خوب آغاز داستان از معین که در تعمیرگاه ماشین مشغول بود شروع شده، جایی که تلفن تعمیرگاه در حال زنگ خوردن بود و اونم کسی نبود جز خوانواده معین که سر دعوای مروارید و شوهرش جنگ و جدل داشتن و حتی وقتی معین در تالاری ساقدوش شده بود و شروع به کار کرده بود خیلی برام جالب به نظر می‌رسید و نیشه گفت ایده کلی داستان شما از کلیشه بهره نبرده و داستانی زیبا با یه ایده حدید را شروع کرده بودید.
خوب شروع داستان خیلی خوب شروع شده بود توصیفات مکان و کاراکترها به خوبی نوشته شده بود جوری که جای نقصی نداشت، داستان به آرامی و خوب جلو می‌رفت.
طوری معین با مروارید در اوایل داستان دعوا کرد و حرف‌هایش را رک گفت، طوری که گویا جدا دنیای داستان شما واقعیت دارد و خیلی زیاد یاد دعوای خوانواده‌گی خودم افتادم و این یه نقطه مثبت و زیبا در داستان شما بود.
🔸️میانه
خوب اواسط رمان از کشته شد خواهر معین شروع شده بود طوری که یه سوال در ذهن خواننده به وجود میاد که چرا خواهرش به قتل رسیده؟
داستان شما هنوز ادامه داره و این میانه اصلی رمان شما نبوده، اطلاعات رمان باید آرام آرام وارد داستان شود و شما به خوبی و به جا این‌کار را انجام داده بودید. نقطه اوج داستان وقتی خواهر معین به قتل رسید شروع شد و هیجان رو وارد ذهن خواننده کرد.
🔸️ایرادات نگارشی
ایرادات نگارشی خیلی کمی وارد داستان بود و تنها ایراداتی که دیدم نیم‌فاصله بود.
❌نمیبینم... نمی‌بینم✔
و مثال‌های کوچیکی شبیه این
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 5)
عقب
بالا پایین