تازه چه خبر

خوش آمدید به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان

برای دسترسی به تمام امکانات انجمن و مشاهده تمامی رمان ها ثبت نام کنید

skot

کاربر انجمن
کاربر انجمن
عضویت
5/4/24
ارسال ها
40
امتیاز واکنش
146
امتیاز
33
یبار خیلی جدی جدی طی یه سانحه داشتم جونمو از دست میدادم، اونموقع دیگه اصلا یادم رفت چقد زندگی گاهی رویِ اعصابه، چقد سختی جلویِ راهمه، من چقد گاهی ناراضیم، اونموقع فقط جایگاهم توی این دنیا برام مهم بود، خانوادم. دلتنگ شدم واسه خانوادم واسه مادرم، میگفتم یعنی جدی جدی قراره من نباشم؟ نه من اینو نمیخوام! یعنی جدی جدی تا ابد قرار نیست مادرمو ببینم؟ نه من اینو نمیخوام! حتی برای خودم خیلی شدید غمگین شدم انگار عزیزترین ادم زندگیم داشت زندگیشو ترک میکرد.. .. . حس میکنم هیچ ادمی وقتی توی شرایطش قرار بگیره دوست نداره مرگو تجربه کنه، پشیمون میشه، حتما یه چیزی هست که پشیمون میشه.. خدارشکر بخیر گذشت.
+
سردردام ۴ روز پیاپی ادامه داره، هیچ مسکنیم جواب نیست! کلافه‌م .‌ .
درسته تمام حرفات:) دیروز زد به سرم یهویی بعدش خاطرات رو مرور کردم بیخیال شدم
ولی یه ریزه دور شدن لازمه:)
+++
دلم برا ی زهرا تنگ شده هرچند اگه برگردم خودم بیشتر عذاب میکشم
حرفای اون ادم ماهاست که قلبم رو بدرد اورده و شرایطش رو ندارم باهاش روراست حرف بزنم
ولی یک درس لطفا قبل به کار بردن بعضی از کلمات فکرکنید یهویی گفتنشون خطرناکه مقدمه بچینید و روراست حرف بزنید
 

skot

کاربر انجمن
کاربر انجمن
عضویت
5/4/24
ارسال ها
40
امتیاز واکنش
146
امتیاز
33
شاید میشدگفت بی حسی جوری که حتی مادربزرگمم ازم پرسید:
چته چرا ناراحتی؟
نمیدونم ؛چمه !
ولی نه در گذشته زیست میکنم و نه درآینده، حال هم درحال گذشتنه
شاید منتظر اون یک نفری هستی که حالت رو بپرسه ولی نمی پرسه همون یک نفری که جای هزاران نفر روبرات پرمیکنه:)
چقدر سخته خودت رو هم نداشته باشی:)
 

بـرکـه

کاربر انجمن
کاربر انجمن
عضویت
4/1/22
ارسال ها
3,161
امتیاز واکنش
3,312
امتیاز
158
گاهی وقتا تمام حرفای دنیا، چه برای زدن چه برای شنیده شدن تموم میشه ، تمام چیز هایی که می تونه خوشحالت کنه و تمام چیز هایی که می تونه ناراحتت کنه، تمام توقعاتت، تمام آرزوهات، تمام کینه ها و دلخوری هات، تمام دوست داشتن هات همه و همه تموم میشن ... هیچ خوب نیست آدم اینقد خالی شه از همه چیز و همه کس...
 

skot

کاربر انجمن
کاربر انجمن
عضویت
5/4/24
ارسال ها
40
امتیاز واکنش
146
امتیاز
33
شاید تو این دنیا تنها ادمی که منو ب*غل کرد زهرا بود:)
دلم لک زده برای حرف زدن باهاش
خستم ...
تنها دلیل لبخندهای یهوییم روترک کردم
دلگیرم
 

hanieh

کاربر انجمن
کاربر انجمن
عضویت
11/10/23
ارسال ها
14
امتیاز واکنش
22
امتیاز
3
هرگز تصور این رو نداشتم که روزگاری بیاد و من هر روز هزار بار آرزوی مرگ کنم
زندگی زیباست دنیا خیلی ارزشمنده و من
از خدا ممنونم به خاطر خلقتم اما لیاقت دنیا رو ندارم.
چیزی که از بچگی فهمیده بودم.
انسان بودن خیلی سخته و من این سختی و تلاش رونمیخوام.
از اینکه خودخواه باشم و زندگی رو نخوام ناراحت نیستم حتی از اینکه همین لحظه که میخوام بنویسم چشمهام تا ابد بسته بشه باز هم ناراحت نمیشم ولی از اینکه آدم‌ها بهم بدهکار باشند خیلی عذابم میده.
روزی هزار مردن بدتر از یک روز مردن برای ابده.
الان شاید بیشترین خواسته رو برای نبودن دارم . از اینکه کاری کنم مطمئنا خدا با موهبت تر از تصورات انسان عمل میکنه
مگه نه؟! حقیقتا که مطمئنم اینطوره
آسیب دیدن برای آسیب نرسوندن
میدونم کلماتم پیچیده و درهم ریخته است مثل مغزم که پر از تفکرات مبهمه
این روزها مدام کودکیم نشخوار میشه مدام یادم میاد گرچه اون زمان هم خوشحال نبودم اما آیا هد لحظه دوست داشتم نباشم؟!اون زمان هم معتقد بودم یکی بهم بدهکاره؟!اون زمان هم نفرت دنیا رو برام تیره و تار کرده ؟! حقیقتا که حتی عشق هم نمیتونه منو پایبند بکنه
وقتی قلبت به جایی بند نباشه هم همه چیز آسون تره
 

افسونگر

برترین گوینده سال ۱۴۰۲+گرافیست آزمایشی
تیم تگ
منتقد انجمن
مقام‌دار آزمایشی
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
11/11/23
ارسال ها
415
امتیاز واکنش
5,453
امتیاز
118
سن
21
احساس میکنم برگشتم به ۵ سال پیش و همون دختر تنهام؛ همونی که کارای غیرمنطقی میکرد بدون اینکه خودش بفهمه داره چیکار میکنه و تهش می پرسید من چرا تنهام؟ مشاور مدرسه میگفت هر کی احساس تنهایی کنه افسرده ست ولی من افسرده نیستم. من واقعا تنهام...
 

Zizi

مدیر ارشد بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد بخش
ناظر انجمن
کاریکلماتوریست‌
مشاور انجمن
ژورنالیست انجمن
عضویت
9/10/20
ارسال ها
2,538
امتیاز واکنش
12,304
امتیاز
168
سن
17
محل سکونت
MHD
حوصلم سر رفته
موجودی حوصله سر بر تر از مادرشوهر نیست
-___-
 

Tiam.R

کاربر انجمن
کاربر انجمن
عضویت
7/11/23
ارسال ها
368
امتیاز واکنش
454
امتیاز
63
محل سکونت
تهران
وضعیت پروفایل
به کسی اعتماد کن که اندوه پنهان شده در لبخندت عشق پنهان شده در خشمت و معنای حقیقی سکوتت را بفهمد

بـرکـه

کاربر انجمن
کاربر انجمن
عضویت
4/1/22
ارسال ها
3,161
امتیاز واکنش
3,312
امتیاز
158
آدم غصش می‌گیره که آدمی که روزی احترام بسیارت رو بر می انگیخت به روزی می رسونه تو رو که هر چی بهش فک می کنی حتی یه دلیل کوچک دیگه برا احترام گذاشتن بهش توش پیدا نمی کنی... به محض اولین دروغ و اولین بی اعتمادی که برا کسی ایجاد کردید، مرگ خودتونو رو برا اون آدم رقم می زنید دیگه هیچ جوره بعدش نمی تونید درستش کنید...
 

بـرکـه

کاربر انجمن
کاربر انجمن
عضویت
4/1/22
ارسال ها
3,161
امتیاز واکنش
3,312
امتیاز
158
هر بار در حال سرچ برای پیدا کردن یه دکترم یا پشت مطب دکترا منتظر می مونم تا نوبتم شه احساس میکنم یه گوشه از وجودم میمیره برا همیشه... فقط کسایی که تو این شرایطن می فهمن چه بار سنگینی هست که هرروز و هرروز رووجودت حس می کنی...
 

بـرکـه

کاربر انجمن
کاربر انجمن
عضویت
4/1/22
ارسال ها
3,161
امتیاز واکنش
3,312
امتیاز
158
آدم از یه حدی که می گذرع دیگه دلش نمیاد بیشتر از اون بد باشه ولی از خودش می پرسه دیگران چطورتونستن؟
 

ماه تی تی

مدیر ارشد بخش‌ فرهنگی‌ و‌‌ هنری+مدیر تالار‌ سرگرمی
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد بخش
مدیر رسـمی تالار
تیم تگ
ژورنالیست انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
برترین ارسال کننده ماه
عضویت
12/12/23
ارسال ها
2,488
امتیاز واکنش
3,142
امتیاز
133
گاهی با خودم فکر می کنم که چرا؟واقعا چرا...
 

Zizi

مدیر ارشد بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد بخش
ناظر انجمن
کاریکلماتوریست‌
مشاور انجمن
ژورنالیست انجمن
عضویت
9/10/20
ارسال ها
2,538
امتیاز واکنش
12,304
امتیاز
168
سن
17
محل سکونت
MHD
خستم، خیلی خسته..
هرچی من از کارای خونه مامانم دوری میکنم فرار میکنم آبجیم گیرم میندازه میگه کجا؟ هنوز اولشه! 10t_:(
 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8