سارا مرتضوی

اینجا محل ناگفته‌ها و دلنوشته‌های منه.اگه خواستی جواب بدی یا اطلاعاتی بدی توی نمایه پیام بذار.
چهار سال از چاپ کتاب‌هام گذشت
رمان رویای بزرگم: این منم و کلا داستان زندگی منه رمان دارامندی: این هم منم ولی یک خیال خوبه دنیاهای جادویی: رنگی‌رنگی و گلبرگ سپید به حدی داستان این دو دنیا طرفدار داشت که سه بار تجدید چاپ شد.
از زمانی که تاپیک این باشگاه رو زدم، درسته غیر از خودم کسی نیست ولی نوعی تعهد انگار ایجاد شده که باید انجامش بدم. قبلا هم انجام می‌دادم ولی شاید روزی ورزش نمی‌کردم یا تنفس رو بیخیال می‌شد از زمانی که هر روز انجام میدم انگار دنیا راحت‌تر داره برام پیش میره https://forum.cafewriters.xyz/posts/360551/ https://forum.cafewriters.xyz/posts/360550/
از اتفاق امروز رفتیم بیمارستان تا مشکل تغذیه بچه‌م رو با دکتر در میون بذاریم که گفتن بیمه نیست، همسرم گفت همین دو هفته پیش دو تومن ریختم و کارشناس بیمه گفت اون مال خودتون و همسرتون و از بچه‌تون جداست، دوباره دو تومن ریخت بحساب و صب کردیم تا فعال بشه، یک ساعت گذشت در صورتی که طرف میگفت یه ربعه فعال میشه. کنار من یه خانمی نشسته بود با یه بچه کوچک تو ب*غل و یه بچه دیگه داشت غر می‌زد و اسباب‌بازی میخواست ازش پرسیدم بچه‌تون چند وقتشه؟ گفت یکیشون شش ماهه و یکیشون دو سال و نیم، بعد درد و دل باز شد که بهمون شیر خشک نمیدن، گفتم چرا؟ هر کس سهمیه داره اونم گفت از اتباع هست و بچه کارت ملی نداره. نگاهی به بچه کردم دختر بود و خیلی ریزه میزه، گفتم پس چطوری شیر میخوره؟ شیشه شیرش رو نشون داد و گفت: شیر گاو بدجور تعجب کردم چون شیر گاو برای بچه شیری...
بدترین قسمت وقتی که خیلی خسته‌ای اونجاییه که وقتی همه چیز سکوت می‌شه حوابت نمی‌بره و به هزار چیز فکر می‌کنی. یکی یکی سفارشاتت رو لیست میکنی و به این فکر می‌کنی فردا چی بپزی که بچه‌ات دوست داشته باشه. به این فکر می‌کنی آدم‌هایی که زندگی لاکچری دارن چطور زندگی می‌کنن و به این فکر می‌کنی که شایعه شده شهریور جنگ میشه ولی برای تو فرقی نداره وقتی همیشه تو خونه‌ای. بعد به این فکر می‌کنی که جنگ چقدر میتونه ترسناک باشه وقتی یه بچه کوچک داری
آینده چی میشه رو نمیدونم، امشب داشتم لولیتا خوانی در تهران رو میدیدم همونی که گلشیفته توش بازی میکنه و داشتم فکر میکردم اون موقع افراط زیاد بوده اگه البته فیلمه واقعیت رو نشون داده باشه که فکر نمیکنم، چون به هر حال سیاسیه، درد مردم بخاطر پوشوندن یا پوشوندن مو نیست، البته این فیلم اینطور نشون می‌ده که دردشون آینه و میخوان راحت باشن، الان که دیگ حجاب کسی نداره ولی اصلش حیای دختر هست. همه چیز بر میگرده به اعتقادات، و فقط حجاب نیست، دروغ که مثل آب خوردن شده، کلاهبرداری و دزدی که حق الناس و بیت الماله، تهمت، غیبت اصل اعتقاد به خدا به عنوان یک مسلمون شیعه نمازه، اصل رو ول کردن فرع رو چسبیدن. همه چی ذره ذره اتفاق میوفته، اول نماز نمیخونه، بعد برای امام و مقدس‌ها جک میگه و بعد آهسته آهسته..‌. این کاریه که دشمن داره می‌کنه و جوون‌های ما به...
یه دوست دارم خیلی پولداره، در ماه یک میلیارد و خورده‌ای پول بیمه، قسط وام، اجاره و حقوق میده، حالا تو فکر کن چقدر درآمد داره که یه زندگی لاکچری می‌گذرونه. هتل‌های شبی ۱۵یا ۲۰ تومن میره و یه هفته می‌مونه، بچه‌هاش بهترین مدارس میرن به علاوه کلاس‌های خصوصی و هر وقت هر زمان که بخواد هر چی دوست داشته باشه میخره بدون نگاه کردن به قیمتش برای تفریح شرط‌بندی می‌کنه و عین خیالش هم نیست که ببره یا ببازه. همیشه بهترین مواد غذایی و ارگانیک میخورن و سالم و سلامتن ماشین شاسی راحت داره و هر وقت دوست داشته باشه استخر و باشگاه میره. اینو میگن زندگی
ساعت سه پسرم بیدار شد و فکر می‌کنم از گشنگی بود و تا ساعت پنج برای خودش می‌چرخید‌. خوابید و ۶:۳۰ بیدار شد و به طورباورنکردنی‌ای تا ساعت ۱۸ بیدار بود پر از انرژی و من پا به پاش راه می‌رفتم. خودم از پا افتادم ولی نمی‌دونم اون چطوری این همه انرژی داشت و باز موقع خواب بازم می‌خواست بازی کنه...
Header Image
نویسنده
سارا مرتضوی
ساخته شده
ورودی ها
8
عقب
بالا پایین