دیروز ۱۰امین ماهگرد هم جشن گرفتیم:)
و چه زیبا! لحظاتی که تکرار شدنی نیستند و به خاطرهای درخشان تبدیل شدند.
روزی که دوربین گوشی ثبتکننده لحظات شد و مغز ثبتکننده حسها و لبخندها...
و برای همه چنین روزی را آرزو میکنم ❤️✨
ورود یکی از قشنگترین اتفاقهای زندگیم رو هم به انجمن تبریک میگم "}__-2 shadi:_
کسی که نصف حرفهایی که اینجا نوشتم مربوط به اون میشه:»🌿
با اینکه قول داده پیام ننویسه و فقط بخونه...
اصلا هم تفنگ بالاسرش نبوده2fc627_25350
از اولین روز دانشگاه بگم.
روزی که خیلی دیر فهمیدم کلاسها شروع شده و خب دیر رسیدم.
وقتی که رسیدم دانشگاه فقط یک ساعت سرکلاس بودم و بعدش تایم بیکاری:»
اونم سه ساعت...
عجب خاطرهای ساخته دانشگاه برام...
یه موقعهایی دلم میخواد منم بشم شبیه اون آدمی که هیچی براش مهم نیست، پول باباشو برمیداره هر شب پارتی میکنه فلان فلان.
تازه آدم های بیشتری هم دورش هستن
ولی خب بعدش میگم شخصیت و جایگاه من فرق میکنه.
هرچقدر هم که برای داشتن یک سری چیزها باید تلاش کنم ولی خب الان از یه احترامی برخوردارم که اونا اینو ندارن...453427_25y-456-
روزی که حامل خبر خوبی نبود.
همیشه فوت آدمها مخصوصا کسایی که همیشه خندهرو بودن، خیلی ناراحتم میکنه...
و خب واقعا شاید سختترین کار بد بعد از معدن، تسلیت گفتن به کسی باشه که داغ عزیز دیده...