کُــــنجِ مــاهـ!

و من در گوشه‌ای از این سیارک تاریک، خودم را باقی گذاشتم. اینجا ماه است؛ سرزمین راز. تنها کلبه‌ای، در تاریک‌ترین گوشه‌ی آن، به چشم می‌خورد که ساکنش امید به آرامش دلش دارد.
https://irsv.upmusics.com/AliBZ/Baran%20Mebarad%20Ehmshab%20(320).mp3 من دلم می‌خواهد میان زرد و نارنجی‌های پاییز، آبی آسمان باشم. چه می‌دانم... میان خرمگس‌ها، پروانه... حتی دلم می‌خواهد میان مرداب، نیلوفر آبی باشم. آزاد و بی‌پروا... هرچه که باشم، نمی‌خواهم انسان باشم! انسان‌ها تاریک‌اند، انسان‌ها سیاه‌اند و من می‌خواهم سفید باشم. نمی‌خواهم انسان باشم، آخر انسان‌ها جنس‌شان ناجور است...
https://xx.sahand-music.ir/Archive/G/Googoosh/Googoosh%20-%20E'jaz/06%20Nagoo%20Bedroud.mp3 ارغوان آمد و نسیم سپیدار سحر، گل مریمی چید و با خود برد. آن‌قدر دور و آن‌قدر متروک که دست احد و الناسی به مریم نرسد. آن را برد، بر درون غاری عاری از ابر و نور. آن را برد، بر سر در خانه‌ای متروک، دشتی بی‌آب و هرجا که رهگذری در آن نباشد. بیچاره گل... بیچاره مریم! نسیم او را از خاک و ریشه جدا کرد و مریم با تمام وجود با او همراه شد. آخر خیال می‌کرد از باغچه‌ی دل به گلستان عشق مهمان خواهد شد. مریم رفت و رفت و رفت. خشک شد اما دل به نسیم داده بود. نسیم او را رها کرد. گل خشکیده اما، به امیدی واهی دل بسته بود. مگر رسم نبود گل خشکیده‌ی عاشق، قاب شود بر روی طاقچه‌ی مهر معشوق؟ مریم خشک شد اما قاب نشد. ارغوان آمد و خبر عزای مریم به نسیم داد. قصه‌ی ما که به سر...
https://dl6.lennamusic.ir/music/c/chris-grey/Chris-GreyMake-The-Angels-Cry-320.mp3 تو... تکه‌ای از من بودی. همان تکه که هزاران فرسنگ از او دورم. ستاره را دید‌ه‌ای؟ همانی که همیشه، سر که بالا می‌آورم نزدیک توست. فکر کنم دیگر تمام فرشته‌ها فهمیده‌اند تو، لیلای اویی و او مجنون تو نیست. تو حتی نمی‌دانی، ستاره‌ای هرشب، همانند سایه پی تو می‌آید و زیبایی‌ات را تماشا می‌کند. حس می‌کنم این‌ روزها کدرتر شده است. شاید چون؛ نور تو به روی او نمی‌تابد... و شاید، من همان ستاره‌ام! فرشته‌ها... برای‌ عشق‌مان گریه می‌کنند. من صدای گریه‌شان را می‌شنوم... هر شب! از همان فاصله...
Header Image
نویسنده
~D.R.M~
ساخته شده
ورودی ها
3
عقب
بالا پایین