حقیقتا پررنجترین اتفاق جهان، جنگ درونیست.
جنگ بین عقل و احساس،
حقی که از آن توست و از آن تو نیست،
خواستن و نخواستن،
توانستن و نتوانستن،
بودن و نبودن،
و...
نمیدانم چه مثالی میتواند این چنین منظورم را توضیح دهد که: انسان برای زندگی خلق شده و زندگی نمیکند. انسان قرار است یکبار بمیرد و هرشب در سکوت جان میدهد.
اگر قرار بود باشد و نباشد، چرا بود اما نبودش را تجربه کردیم؟
جنگ بین عقل و احساس،
حقی که از آن توست و از آن تو نیست،
خواستن و نخواستن،
توانستن و نتوانستن،
بودن و نبودن،
و...
نمیدانم چه مثالی میتواند این چنین منظورم را توضیح دهد که: انسان برای زندگی خلق شده و زندگی نمیکند. انسان قرار است یکبار بمیرد و هرشب در سکوت جان میدهد.
اگر قرار بود باشد و نباشد، چرا بود اما نبودش را تجربه کردیم؟