« یکی از روزها گشتاپو پسربچهای را به دار کشید.
حتی ماموران اس اس از منظرهی حلقآویزکردن بچهای در برابر دیدگان هزاران تن، برآشفتند.
بچهای که، وایزل به یاد میآورد، چهرهی "فرشتهای غمین چشم" را داشت؛
خاموش بود و رنگ به رو نداشت. نرم نرم از سکوی چوبهی دار بالا رفت.
در پشت سر وایزل، یکی از اسیران پرسید: "خدا کجاست؟ کجاست؟"
جانکندن بچه نیمساعتی طول کشید و در این مدت زندانیان میبایست به چهرهاش نگاه میکردند.
همان مرد باز پرسید: "او کجاست؟ اینجاست؛ به چوبهی دار آویزان است."»
- کرن آرمسترانگ، خداشناسی از ابراهیم تا کنون، ص ۴۲۸ و ۴۲۹
حتی ماموران اس اس از منظرهی حلقآویزکردن بچهای در برابر دیدگان هزاران تن، برآشفتند.
بچهای که، وایزل به یاد میآورد، چهرهی "فرشتهای غمین چشم" را داشت؛
خاموش بود و رنگ به رو نداشت. نرم نرم از سکوی چوبهی دار بالا رفت.
در پشت سر وایزل، یکی از اسیران پرسید: "خدا کجاست؟ کجاست؟"
جانکندن بچه نیمساعتی طول کشید و در این مدت زندانیان میبایست به چهرهاش نگاه میکردند.
همان مرد باز پرسید: "او کجاست؟ اینجاست؛ به چوبهی دار آویزان است."»
- کرن آرمسترانگ، خداشناسی از ابراهیم تا کنون، ص ۴۲۸ و ۴۲۹
پ. ن: گشتاپو و اس اس اصطلاحاتی مربوط به نیروهای نازی در جنگ جهانی دوم هستند.