ای نور دیدگان من، ای جان روشنم
فیروزهای نگینِ درخشان میهنم
آن چشمهای آبی تو نا امید شد
در انتظار قاصد باران سپید شد
بر آسمان غمزدهات چشم دوختیم
در فصل غربت تو غریبانه سوختیم
از این کویر شور به سویی کرانه کن
آهی ز سینه برکش و موجی روانه کن
فیروزهای نگینِ درخشان میهنم
آن چشمهای آبی تو نا امید شد
در انتظار قاصد باران سپید شد
بر آسمان غمزدهات چشم دوختیم
در فصل غربت تو غریبانه سوختیم
از این کویر شور به سویی کرانه کن
آهی ز سینه برکش و موجی روانه کن
#دریاچه ارومیه