••? نازلی! بهـار خنده زد و ارغوان شكُــفت ?••

[مَـهـوا]

تولدت مبارک مهربون مهربونا???
به آرزوهای قشنگت برسی دلبرجانم?
مدیر خوجلم ارشد نازم خیلی خیلی دوست دارم بازم تولدت مبارک باشه?

 

[Neko]

تفلدت مبارک عزیز?
همیشه خوش باشی~?

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

تولدت مبارک عزیز دل?​

 

[نهنــگنهنــگ عضو تأیید شده است.]

??تولدتون مبارک باشه??
امیدوارم بهترین‌ها براتون رقم بخوره??​

 

[AYDAW]

نازلی مهربونم کلی تولدت مبارک بانوی بهاری??چقدر سر مصاحبه نویسنده ها از دست من حرص خوردی??یادم می افته درود می فرستم به صبرت?

 

[خط بنفش]

تولدت مبارک عزیزم:dev14:

 

[نازلـینازلـی عضو تأیید شده است.]

@Jacklin
سارا : )
سارای قشنگم
سارایی که چقدر من رو یاد نوجوانیم میندازی
شمایل نیکوی من ?
درسته عدل وسط زمستون اومدی اما تو خودِ بهاری ?‌
‌
ممنونم بخاطر تموم توصیفات قشنگت
بخاطر موزیک محشر
بخاطر این همه خوب بودنت و خانوم بودنت و بیشتر از سنت عاقل بودن ‌
‌
+

یار
هی یار، یار!
این جا اگر چه گاه
گل به زمستانِ خسته خار می‌شود،
این جا اگر چه روز
گاه چون شب تار می‌شود،
اما بهار می‌شود.
من دیده‌ام که می‌گویم!


| سید علی صالحی |


مشاهده فایل‌پیوست 47348​

 

[نازلـینازلـی عضو تأیید شده است.]

​

تولدت پرتکرار نازلی بانو?❤​

صندوقچه قدیمی‌ات را نگرد
حتی اگر بهار
حتی اگر شکوفه
در پس دیوارهای تار گم شود،
مهربانی و زیبایی
گم نخواهد شد...
شب
هر چه تاریک تر
ستارگان روشن‌ تر!

| گروس عیدالملکیان |


مشاهده فایل‌پیوست 47362​

 

[Mahdieh_Mohammadi]

تولدتون مبارک نازلی جان?
امیدوارم هر چی آرزو دارین بهش برسین و همیشه ل*ب‌تون خندون باشه و تن‌تون سالم???

 

[نازلـینازلـی عضو تأیید شده است.]

تولدت مبارک عزیزم آرزوهات خاطره شن و عمر با عزت داشته باشی ?​

برایت از امید می‌نویسم، از کلمات گم شده، از سال‌هایی که تحویلِ گذشته می‌دهم و روزهایی که به انتظارت می‌نشینم.
برایت از روزهای نیامده می‌نویسم، از رویاهای مشترک دور دست، روزهایی پر از شعر، پر از عشق، خالی از درد...
دستت را می‌گیرم و به خلوت دلم می‌برم، خانه‌مان را نشانت می‌دهم، حتی آینه‌ها را هم غبار روبی کرده ام، دیگر هیچ بهانه ای برای رفتن نداری، دست دلت را می‌گیرم و می‌بندم به بوسه، به خاطره،به رویا...بافتنش که اشکالی ندارد... رویا را می‌گویم...شال می‌شود می‌نشیند روی مبل‌های نداشته خانه‌مان...که گَردِ فراموشی ننشیند روی تنشان!
برایت از خلوت‌های عاشقانه‌مان می‌نویسم، از نیمه‌شب‌های روشن، از روزهای نشسته در نور...از پرنده‌هایی که هرگز از سرزمین ما کوچ نمی‌کنند!
بیا کمی نزدیکتر...گرچه از دور هم نزدیکی، تو در من زندگی می‌کنی.
صبح به عشق تو بیدار می‌شوم و شب به یادِ تو می خوابم.
برایت از زمستان رفتنی می‌نویسم، از بهارِ آمدنی. تو هم قول بده این بهار شکوفه‌های بوسه ات را پس نگیری.
من درخت تنهای این باغچه ام که دلش به آمدنت خوش است هر بار به شکلی تازه تجلی کن در من
پرنده باش،
شکوفه باش،
اصلا هر چه می‌خواهی باش،
فقط بمان!
باش.

| روشنک آرامش |


مشاهده فایل‌پیوست 47365​