گپ و گفت گفت و گوی رمان | شاهدیس شاهرخ

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Emerald
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
سیاوشه اسمش. اون اوایل قرار بود سیامک باشه ولی عوضش کردم.

توی رمانم، سیاوش هم اشتباهی میگه آتلونتاش... دیگه واقعا از شما توقعی ندارم.
اکثرا صداش می کنن « اون آقاهه که اسمش سخته»
یا مرتیکه پولداره....
من دیشب همش صداش میزدم پسرک آدم کش??
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
از شخصیتت مطمعن بودم همه چیز برنامه ریزی شده تو رمان. برای همین راحت تر ارتباط برقرار کردن با فضا
چندین ماه روی ایده ی رمان کار کردم. ایده ی اولیه یه رمان به شدت خشن و جنایی بود به اندازه ای که قورباغه رو گذاشته بود توی جیبش، درست بعد از نوشتنش به گل های فرش خیره می شدم.
از شدت جنایی بودنش داشت به ژانر ترسناک متمایل می شد.
و جالتر از همه شخصیت اصلی اول قرار بوده یه دختر به اسم آروشا باشه.
تاپیک هم زدم براش یه رمان به اسم انفراذی.
اینقدر من اون ایده رو پیچوندم و روش کار کردم، ژانرش عوض شد. درون مایه عاشقانه اضافه کردم بهش.
ترجیح دادم اون حس بد رو منتقل نکنم چون خودمم موقع نوشتنش وایب منفی ازش دریافت می کردم از بس جنایی بود.


ژانر عاشقانه حتی شده خیلی کم باید باشه توی رمان ( مثل رب توی غذا میمونه اگه نریزی بی رنگ می شه غذا، رمان هم همینه.)
غافلگیری ها در پارت های آینده اس و یک جرقه عاشقانه...
 
آخرین ویرایش:
سیاوشه اسمش. اون اوایل قرار بود سیامک باشه ولی عوضش کردم.

توی رمانم، سیاوش هم اشتباهی میگه آتلونتاش... دیگه واقعا از شما توقعی ندارم.
اکثرا صداش می کنن « اون آقاهه که اسمش سخته»
یا مرتیکه پولداره....
من به همونا اقتدا میکنم...
سیاوش قشنگ تره??
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چندین ماه روی ایده ی رمان کار کردم. ایده ی اولیه یه رمان به شدت خشن و جنایی بود به اندازه ای که قورباغه رو گذاشته بود توی جیبش، درست بعد از نوشتنش به گل های فرش خیره می شدم.
از شدت جنایی بودنش داشت به ژانر ترسناک متمایل می شد.
و جالتر از همه شخصیت اصلی اول قرار بوده یه دختر به اسم آروشا باشه.
تاپیک هم زدم براش یه رمان به اسم انفراذی.
اینقدر من اون ایده رو پیچوندم و روش کار کردم، ژانرش عوض شد. درون مایه عاشقانه اضافه کردم بهش.
ترجیح دادم اون حس بد رو منتقل نکنم چون خودمم موقع نوشتنش وایب منفی ازش دریافت می کردم از بس جنایی بود.


ژانر عاشقانه حتی شده خیلی کم باید باشه توی رمان ( مثل رب توی غذا میمونه اگه نریزی بی رنگ می شه غذا، رمان هم همینه.)
موافقم ژانر عاشقونه کمش هم باشه باید باشه.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در رابطه با روز شنبه چه حدسی دارید؟
 
آخرین ویرایش:
در را*بطه با روز شنبه چه حدسی دارید؟
روز خوبیه.
حدس میزنم اون فردی که قرارها کشته بشه قبل سر رسیدن شاهدیس‌ کشته شده و شاهدیس‌ اونو به نام خودش به اون مرده بگه بدون عذاب وجدان کشتن کسی :/
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در را*بطه با روز شنبه چه حدسی دارید؟
من حدس میزنم که مقتول یکی از اشنا‌ها باشه. راستی نویسنده جان کار خوبی که کردی که شخصیت اول مرده.
دختر اگه می‌بود کلیشه‌ای می‌شد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در ضمن بابت پارت گذاری ممنونم...
ادم که انلاین نمیشه یک دفعه که انلاین میشه پنج شیش تا پارت اومده??
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
روز خوبیه.
حدس میزنم اون فردی که قرارها کشته بشه قبل سر رسیدن شاهدیس‌ کشته شده و شاهدیس‌ اونو به نام خودش به اون مرده بگه بدون عذاب وجدان کشتن کسی :/
من حدس میزنم که مقتول یکی از اشنا‌ها باشه. راستی نویسنده جان کار خوبی که کردی که شخصیت اول مرده.
دختر اگه می‌بود کلیشه‌ای می‌شد.
اصلا به اتفاق روز شنبه نزدیک نبود حدس هاتون.
حسابی قراره غافلگیرتون کنه پارت های بعدی...
 
آخرین ویرایش:
نکنه شنبه قراره با اون دختره عاشنا بشه!

یا مثلا هیچی نشه صرفا جنم شاهدیس رو بسنجه!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین