آخرین فعالیت Yasna_nohtani
-
Yasna_nohtani به موضوع در حال تایپ دلنوشته هرگز نگفته‌های یک محال | یسنا نهتانی پاسخ داده‌است.در ته پاکت عکسی بود که نمی‌دانستم کی گرفته‌ای من و تو از پشت شیشه‌ی کتابخانه در دو دنیای موازی من با کتاب‌هایی در آغو*ش، تو با نگاهی که... -
Yasna_nohtani به موضوع در حال تایپ دلنوشته هرگز نگفته‌های یک محال | یسنا نهتانی پاسخ داده‌است.صبح اولین روز پاییز بود، وقتی تلفن دانشگاه زنگ خورد صدای منشی بخش فلسفه میلرزید: "استاد آن کتاب‌هایی که می‌خواستید آماده است" سالن...
-
Yasna_nohtani به موضوع در حال تایپ دلنوشته هرگز نگفته‌های یک محال | یسنا نهتانی پاسخ داده‌است.امشب همه‌ی برگه‌ها را به ترتیب تاریخ چیدم، و فهمیدم چقدر از تو در فاصله‌ی سطرها پنهان بود: در هر "امروز حال بهتری دارم" یک "دلم برایت...
-
Yasna_nohtani به موضوع در حال تایپ دلنوشته هرگز نگفته‌های یک محال | یسنا نهتانی پاسخ داده‌است.امروز دست‌نوشته‌هایت را به خانه آوردم، تکه‌های پراکنده‌ای از تو که دانشگاه به من سپرد. وقتی برگه‌ها را روی میز پهن کردم، بوی داروی...
-
Yasna_nohtani به موضوع در حال تایپ دلنوشته هرگز نگفته‌های یک محال | یسنا نهتانی پاسخ داده‌است.گاهی دختران جوان روی آن می‌نشینند و بی‌آنکه بدانند، درست مانند تو کتاب را با دست چپ ورق می‌زنند. من تنها کسی هستم که می‌دانم در آخرین...
-
Yasna_nohtani به موضوع در حال تایپ دلنوشته هرگز نگفته‌های یک محال | یسنا نهتانی پاسخ داده‌است.پشت پنجره، باران آرام می‌بارد. قطره‌ها روی شیشه همان مسیری را رسم می‌کنند که روزی انگشتانت روی جلد کتاب کشیده بودی و من همچنان در انتظار...
-
Yasna_nohtani به موضوع در حال تایپ دلنوشته هرگز نگفته‌های یک محال | یسنا نهتانی پاسخ داده‌است.هر پنجشنبه عصر، وقتی کتابخانه خلوت می‌شود، به بخش دست‌نویس‌های قدیمی می‌روم. کاغذهای زرد شده‌ای که کسی دیگر انگشتانش را روی خطوطشان...
-
Yasna_nohtani به موضوع در حال تایپ دلنوشته هرگز نگفته‌های یک محال | یسنا نهتانی پاسخ داده‌است.امروز دوباره به کتابخانه برگشتم همان جایگاه قدیمی میان قفسه‌های فلسفه جایی که بوی کاغذهای کهنه هنوز یادآور روزی است که موهایت بین صفحات...
-
Yasna_nohtani به موضوع در حال تایپ دلنوشته هرگز نگفته‌های یک محال | یسنا نهتانی پاسخ داده‌است.[اولین ملاقات] آن روز در کتابخانه‌ی قدیمی وقتی دستانت روی جلد کتابی کهن لغزید و چشمانت از لبه‌ی عینک به دنبال معنای کلمه‌ای می‌گشت و من...
-
Yasna_nohtani به موضوع در حال تایپ دلنوشته هرگز نگفته‌های یک محال | یسنا نهتانی پاسخ داده‌است.می‌نویسم چون فصل‌ها تغییر کردند، بهار آمد و رفت و ما هنوز در زمستانِ نگاه‌هایمان یخ زده بودیم، همان‌جا که اولین بار در سایه‌ی آن...
-
Yasna_nohtani به موضوع در حال تایپ دلنوشته هرگز نگفته‌های یک محال | یسنا نهتانی پاسخ داده‌است.می‌نویسم چون می‌ترسم روزی بادِ فراموشی، ردپایمان را محو کند و هیچ کس باور نکند که ما هم روزی در این جهانِ بی‌رحم دیوانه‌وار دلباخته...
-
Yasna_nohtani به موضوع در حال تایپ دلنوشته هرگز نگفته‌های یک محال | یسنا نهتانی پاسخ داده‌است.می‌نویسم چون در این دنیای بی‌رحم، تنها کلمات می‌توانند تو را برای من کنند، آن هم فقط برای لحظه‌ای! فقط تا وقتی که این جوهر خشک شود و این...
-
Yasna_nohtani به موضوع در حال تایپ دلنوشته هرگز نگفته‌های یک محال | یسنا نهتانی پاسخ داده‌است.می‌نویسم چون واژه‌ها تنها ملجأ من هستند در این عشق ممنوعه. می‌نویسم تا سکوتِ تحمیلی تقدیر را با حرف‌های ناگفته بشکنم. می‌نویسم چون...
-
Yasna_nohtani موضوع در حال تایپ دلنوشته هرگز نگفته‌های یک محال | یسنا نهتانی را در تالار دلنوشته‌های درحال تایپ فرستادهاستنام اثر: هرگز نگفته‌های یک محال ژانر: تراژدی، عاشقانه سرشناسه: یسنا نهتانی ( @Yasna_nohtani ) دیباچه: می‌نویسم تا ثابت کنم وجود داشتی...
-
Yasna_nohtani به موضوع اطلاعیه ✅درخواست تایید رمان✅ پاسخ داده‌است.دلنوشته هرگز نگفته‌های یک محال. نویسنده: یسنا نهتانی ژانر: تراژدی، عاشقانه مقدمه: می‌نویسم تا ثابت کنم وجود داشتی. حتی اگر فقط در...