صفحه اصلی
تالارها
نوشتههای جدید
ویترین موضوعات
جستجو در تالارها
ویترین آثار
آخرین بررسی ها
جستجو در منابع
جدیدترینها
موضوعات ویژه
نوشتههای جدید
منابع جدید
آخرین فعالیت
وبلاگ ها
اعتبار
معاملات
سکه: 0
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
آخرین فعالیت ها
ثبت نام
منو
ورود
ثبتنام
فهرست
نصب برنامه
نصب
گزینههای بیشتر
تماس با ما
بستن منو
به کافه نویسندگان خوش آمدید
با خواندن و نوشتن رشد کنید و به آینده متفاوتی فکر کنید.در کوچه پس کوچههای هفت شهر نوشتن با ما باشید
ثبتنام
ورود
صفحه اصلی
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
آخرین فعالیت Alirix
Ads
برای شروع و درخواست تایید رمان کلیک کن✅
برای شروع و درخواست تایید رمان کلیک کن✅
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
شکارچی نوشته
در موضوع
برگزیده
رمان اپیزود آخر | شکارچی
با
Like
واکنش نشان داد.
انگار هنوز از دل کابوس بیرون نرفته بود. نفسهایش کوتاه، تند، و بیقرار بودند. انگشتانش روی ملحفه میلرزیدند. نگاهش خیره مانده بود به...
7/21/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
شکارچی نوشته
در موضوع
برگزیده
رمان اپیزود آخر | شکارچی
با
Like
واکنش نشان داد.
صدای خرد شدن استخوانی پیچید. آشنا. مثل صدای برادرش، پشت شیشهی شکستهی یک ماشین. چشمهایش هنوز باز بود و ل*بهایش تکان میخورد؛ با صورتی...
7/21/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
شکارچی نوشته
در موضوع
برگزیده
رمان اپیزود آخر | شکارچی
با
Like
واکنش نشان داد.
*** مه سفید، خزنده و سرد مثل پوستِ جانوری مرده خودش را به صورتش چسبانده بود. هوا بوی خاکستر خیس میداد. بوی سوختنِ چیزهایی که نباید...
7/21/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
شکارچی نوشته
در موضوع
برگزیده
رمان اپیزود آخر | شکارچی
با
Like
واکنش نشان داد.
بدنش شروع به لرزیدن کرد، عقبعقب رفت. انگار پاهایش دیگر قدرت نداشتند. میکائیل که به تازگی پشت فرمان نشسته بود، به سرعت پیاده شد. -...
7/21/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
شکارچی نوشته
در موضوع
برگزیده
رمان اپیزود آخر | شکارچی
با
Like
واکنش نشان داد.
به سرعت از سوله فاصله گرفتند، محوطهی بیرون به طرز عجیبی ساکت بود. فقط نفسهای مقطع، صدای ضعیف موج دوردست و آخرین صدا، بوی نم شور ساحلی...
7/21/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
شکارچی نوشته
در موضوع
برگزیده
رمان اپیزود آخر | شکارچی
با
Like
واکنش نشان داد.
میکائیل با چشمهایی که از خشم برق میزد، سرش را خم کرد و نگاهی به اطراف انداخت: - خودتو برسون به انتهای سوله. اونجا در فرعی داره. عماد،...
7/21/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
شکارچی نوشته
در موضوع
برگزیده
رمان اپیزود آخر | شکارچی
با
Like
واکنش نشان داد.
ضربان زمین زیر پایشان تند شده بود. بوی باروت و خون حالا با بوی شور دریا آمیخته بود؛ فضای سوله، حالا بیشتر شبیه یک گور دستهجمعی...
7/21/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
شکارچی نوشته
در موضوع
برگزیده
رمان اپیزود آخر | شکارچی
با
Like
واکنش نشان داد.
سوله ناگهان به آتش کشیده شد. نور گلولهها، مثل شرارههای کوتاه، چهرهها را روشن میکرد و بعد دوباره خاموش میشد. صدای نفسنفس آنید با دم...
7/21/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
شکارچی نوشته
در موضوع
برگزیده
رمان اپیزود آخر | شکارچی
با
Like
واکنش نشان داد.
وارد سوله که شدند، بوی باروت مثل شلاقی غافلگیرشان کرد. عماد پیشقدم شد، اسلحهاش را کشید و دو محافظ پشتسرش بیصدا در حرکت بودند...
7/21/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
شکارچی نوشته
در موضوع
برگزیده
رمان اپیزود آخر | شکارچی
با
Like
واکنش نشان داد.
آنید ساکت ماند. هیچ جوابی نداشت برای جملهی لعنتیای که از میکائیل انتظار نمیرفت. اما حس کرد اگر لحظهای بیشتر نگاه کند، شاید همهی...
7/21/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
شکارچی نوشته
در موضوع
برگزیده
رمان اپیزود آخر | شکارچی
با
Like
واکنش نشان داد.
انگار نه انگار که چند دقیقه پیش، مرز باریک میان شوخی و تهدید را با یک جمله، با خونسردیِ تمام رد کرده بود. کنار شومینه زانو زد. آستینهای...
7/21/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
شکارچی نوشته
در موضوع
برگزیده
رمان اپیزود آخر | شکارچی
با
Like
واکنش نشان داد.
راهرو تاریک بود. هوای خفهی خانه، حالا با سکوت مرگبار و سنگینی بیشتری در فضا پخش شده بود. آنید قدم اول را با تردید برداشت، هنوز اسلحه در...
7/21/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
شکارچی نوشته
در موضوع
برگزیده
رمان اپیزود آخر | شکارچی
با
Like
واکنش نشان داد.
و بالاخره بعد از چند پیچ و تونل کوتاه رسیدند به یک در آهنی که با چند لایهی زنگزده پوشانده شده بود. میکائیل خم شد، قفل رمزدار کوچکش را...
7/21/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
شکارچی نوشته
در موضوع
برگزیده
رمان اپیزود آخر | شکارچی
با
Like
واکنش نشان داد.
آنید، نفسنفسزنان پشت سر میکائیل از روی شاخههای شکسته رد شد و پرسید: - پس عماد چی؟ اون کجاست؟ میکائیل بدون اینکه برگردد، فقط گفت: -...
7/21/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
شکارچی نوشته
در موضوع
برگزیده
رمان اپیزود آخر | شکارچی
با
Like
واکنش نشان داد.
یکی از مردها از پشت تنهی درختی فریاد زد و بعد گلولهای به نزدیکی پای آنید خورد که با جیغی خفه به زمین افتاد، صورتش میان خاک و ریشهها...
7/21/25
صفحه اصلی
این سایت از کوکی ها استفاده می کند. با ادامه استفاده از این سایت، شما با استفاده ما از کوکی ها موافقت می کنید.
تایید
ادامه مطلب…
بالا