صفحه اصلی
تالارها
نوشتههای جدید
ویترین موضوعات
جستجو در تالارها
ویترین آثار
آخرین بررسی ها
جستجو در منابع
جدیدترینها
موضوعات ویژه
نوشتههای جدید
منابع جدید
آخرین فعالیت
وبلاگ ها
اعتبار
معاملات
سکه: 0
محبوب های هفته
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
آخرین فعالیت ها
ثبت نام
منو
ورود
ثبتنام
فهرست
نصب برنامه
نصب
گزینههای بیشتر
تماس با ما
بستن منو
به کافه نویسندگان خوش آمدید
با خواندن و نوشتن رشد کنید و به آینده متفاوتی فکر کنید.در کوچه پس کوچههای هفت شهر نوشتن با ما باشید
ثبتنام
ورود
صفحه اصلی
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
آخرین فعالیت Alirix
Ads
برای شروع و درخواست تایید رمان کلیک کن✅
برای شروع و درخواست تایید رمان کلیک کن✅
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
دیـوا نوشته
در موضوع
نقد و بررسی
نقد حرفهای رمان تاکسیدرمی | منتقدان: saya و marym
با
Like
واکنش نشان داد.
با سلام و عرض خسته نباشید. نویسنده عزیز @HADIS.HPF اثر شما طبق اصول و چهارچوب اصلی رمان و داستاننویسی نقد گردیده است. منتقد اثر شما...
7/22/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
دیـوا نوشته
در موضوع
پایان نقدوبررسی
نقد اولیه رمان کالویت | منتقد: Zeinab
با
Like
واکنش نشان داد.
با سلام و عرض خسته نباشید. نویسنده عزیز @یاس؛ اثر شما طبق اصول و چهارچوب اصلی رمان و داستاننویسی نقد گردیده است. منتقد اثر شما...
7/22/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
دیـوا نوشته
در موضوع
پایان نقدوبررسی
نقد داستانک تلفن سبب بدبختی است | منتقد: دیـوا
با
Like
واکنش نشان داد.
عنوان: عنوان انتخابی برای مجموعه داستانک «تلفن سبب بدبختی است» میباشد. در نگاه اول به عنوان، داستانکی با ژانر اجتمایی به ذهن خواننده...
7/22/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
دیـوا نوشته
در موضوع
پایان نقدوبررسی
نقد داستانک تلفن سبب بدبختی است | منتقد: دیـوا
با
Like
واکنش نشان داد.
نویسنده: @سارا مرتضوی تلفن سبب بدبختی است | کلیک کنید
7/22/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
دیـوا نوشته
در موضوع
پایان نقدوبررسی
نقد داستانک تلفن سبب بدبختی است | منتقد: دیـوا
با
Like
واکنش نشان داد.
◆ به نام آنکه یادش، روشناییبخش راه پیشرفت ماست ◆ باسلام و احترام خدمت نویسندهی عزیز انجمن. سپاسگزاریم که اجازه دادید اثر ارزشمندتان...
7/22/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
دیـوا نوشته
در موضوع
پایان نقدوبررسی
نقد داستانک قاضی حکم صادر نکن | منتقد: دیـوا
با
Like
واکنش نشان داد.
نویسنده: @marym داستانک قاضی حکم صادر نکن | کلیک کنید
7/22/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
دیـوا نوشته
در موضوع
پایان نقدوبررسی
نقد داستانک قاضی حکم صادر نکن | منتقد: دیـوا
با
Like
واکنش نشان داد.
◆ به نام آنکه یادش، روشناییبخش راه پیشرفت ماست ◆ باسلام و احترام خدمت نویسندهی عزیز انجمن. سپاسگزاریم که اجازه دادید اثر ارزشمندتان...
7/22/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
blue lady نوشته
در موضوع
همگانی
حس و حال الانتو با یه شکلک نشون بده
با
Like
واکنش نشان داد.
hvlk_82
7/22/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
(SINA) نوشته
در موضوع
در حال ویرایش
رمان سایههای مرده | سینا صیقلی
با
Like
واکنش نشان داد.
داشتم به سرپناه نزدیک میشدم که یهو... نور. یه انفجار بزرگ از سمت شرق مثل خورشید لحظهای وسط جنگل مرده تابید. درختها سایه انداختن،...
7/22/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
HADIS.HPF نوشته
در موضوع
در حال تایپ
رمان تاکسیدرمی | نویسنده hadis hpf
با
Like
واکنش نشان داد.
فرهاد به حال برگشت. خیره به دستهایش نشست. انگشت شستش ناخودآگاه روی لبهی میز چوبی خط میکشید. صدای پدر مهتاب هنوز توی گوشش بود؛ آن...
7/22/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
HADIS.HPF نوشته
در موضوع
در حال تایپ
رمان تاکسیدرمی | نویسنده hadis hpf
با
Like
واکنش نشان داد.
۲۲ سال پیش_کردان صدای خشخش برگها زیر پایش میپیچید. با آن پاهای کوتاه، تند میان درختها میدوید. صدای زنگولهای در باد میپیچید. شاید...
7/22/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
HADIS.HPF نوشته
در موضوع
در حال تایپ
رمان تاکسیدرمی | نویسنده hadis hpf
با
Like
واکنش نشان داد.
فرهاد با پرونده زیر ب*غل سمت اتاقش برگشت، آرش پشت میزش نشسته بود و لیوان قهوهی نیمهخورده توی دستش بود. تا فرهاد را دید، ابرو بالا...
7/22/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
HADIS.HPF نوشته
در موضوع
در حال تایپ
رمان تاکسیدرمی | نویسنده hadis hpf
با
Like
واکنش نشان داد.
فرهاد از اتاق خارج شد و در راهروی کمنور، پدر مهتاب را دید که مثل روزهای گذشته روی نیمکت نشسته بود، دستها در هم قفل، چشمها خشک و خیره...
7/22/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
HADIS.HPF نوشته
در موضوع
در حال تایپ
رمان تاکسیدرمی | نویسنده hadis hpf
با
Like
واکنش نشان داد.
چند ساعت بعد، اداره پلیس – واحد جرائم خشن و ویژه هوا شرجی و کلافهکننده بود. کولر تقتق میکرد و همه منتظر جواب آزمایش بودند. فرهاد قدم...
7/22/25
Alirix
Alirix عضو تأیید شده است.
به
HADIS.HPF نوشته
در موضوع
در حال تایپ
رمان تاکسیدرمی | نویسنده hadis hpf
با
Like
واکنش نشان داد.
نیمه شب رسیده بود. صدای گریههای بریدهی برادرش از اتاق بغلی میآمد. صدایی خفه و تیز، مثل زخمی که بخواهد پنهانی خونریزی کند. پسرک روی...
7/22/25
صفحه اصلی
این سایت از کوکی ها استفاده می کند. با ادامه استفاده از این سایت، شما با استفاده ما از کوکی ها موافقت می کنید.
تایید
ادامه مطلب…
بالا