آخرین محتوا توسط BITA

  1. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار بر بام خانه‌ی دل ویرانگی می‌رقصد | به قلم محدثه رستگار

    *** قسم به لحظه‌هایی که دلم هردفعه شکست قسم به بغضی که تا همیشه در نفس‌گاه من نشست دنیا با من مهربان نبود خنده‌هایم به قصه‌ها پیوست هربار عشق ورزیدم من احساساتم ازهم گسست دگر محال است که کسی آن منِ پُرمهر را آوَرَد به دست!
  2. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار بر بام خانه‌ی دل ویرانگی می‌رقصد | به قلم محدثه رستگار

    *** دردی درون سینه دارم که دگر نمی‌شود هرگز درمان از کوله‌بار این دنیا به من رسیده یک دل پریشان خانه‌ی مملو از شادی دل نابود شد به دست ساکنان مسافر زخمیِ دل‌مُرده‌ای‌ام که جایی ندارد در این جهان با این روح آغشته به غربت افتاده‌ام دگر از تاب و توان اگر این تازه آغاز راه‌ست پس صد ای وای بر...
  3. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار معرا | به قلم محدثه رستگار

    *** واژه‌ی عشق را هربار در نگاهم خواندی اما به دلم آتش زدی، سرای خویش را سوزاندی *** تو را در رویا هرشب نگاهت می‌کنم در دیار عاشقی هردم صدایت می‌کنم...
  4. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار معرا | به قلم محدثه رستگار

    *** آخرش «ما» شدنمان تنها در افسانه‌ها ماند دل من تا همیشه از غمِ دوری تو خواند *** غم عشق همچو آشوب و طوفان شهر دل را می‌کند یک شبه ویران
  5. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار معرا | به قلم محدثه رستگار

    *** آخرش از غمت مُردم در هر گریه‌‌ی بی‌اشک ولی گفتی خوش به حالت که دمی غصه نداری! *** آمدی در دلم، آرزوی باطل من گشتی آمدی مرهم شوی، اما قاتل من گشتی
  6. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار معرا | به قلم محدثه رستگار

    *** چشمان تو چون جنگل و دریاست دلم از زیبایی‌ات محروم و تنهاست *** او رفته و یادش با من است در ذهن من تا ابد قدم زند
  7. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار معرا | به قلم محدثه رستگار

    *** بعد تو خاطره‌ها قاتل این دلم شدند هر خاطره‌ات خنجر شده بر روح من *** مبتلایت شدم و خانه خرابم کردی آتشم زدی و حالا با دل من سردی
  8. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار معرا | به قلم محدثه رستگار

    *** قلبم پیش تو و صلاح جای دیگری‌ست چرا حکمت به ویرانی دل ختم می‌شود؟ *** به خود قول داد‌ه‌ام که فراموش کنم عشق تو را اما ای عشق، بمان تا همیشه در این سینه‌ی من!
  9. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار معرا | به قلم محدثه رستگار

    *** آن‌که سنگش را به سینه می‌زدی گشته دیوانه‌ی عشق دیگری *** مرا از وادی قلب خودت رانده‌ای رفتی و دلم را به جنون رسانده‌ای
  10. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار معرا | به قلم محدثه رستگار

    *** در دریای غمت، کشتی‌ دل غرق شده به ساحل نگاه تو جنازه‌ام رسیده است *** او تا ابد محبوب شیرین من است قصه‌ی عاشقی دیرین من است
  11. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار معرا | به قلم محدثه رستگار

    *** عشقم، این‌‌همه خود را تماشایی نکن بر دیار حسرتم این‌گونه پادشاهی نکن *** تو وداع کردی تا رنج به دلم سلام کند رفتی تا کار مرا غم یک شبه تمام کند
  12. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار معرا | به قلم محدثه رستگار

    *** غم تو بر دل من چون کوه‌های عالم است هرچه دردم را من شرح بدهم، باز کم است *** از عشق دم زدی اما با دلم بد کردی چنان رفتی که غیرممکن است برگردی
  13. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار معرا | به قلم محدثه رستگار

    *** سرمای بی‌مهری تو سوزانده این جان مرا ولی در شهر عشق هنوز هم می‌خوانم تو را *** کاخ‌نشین قلب من شدی ولی ویرانه کردی قصر رویای مرا
  14. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار معرا | به قلم محدثه رستگار

    *** هر تپش قلب من فریاد زند نام تو را رویای تو شیرین و دست‌نیافتنی‌ست! *** همچو فرهادم که در حسرت شیرین در فراقت مانده‌ام با بغضی دیرین
  15. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار معرا | به قلم محدثه رستگار

    *** در آتش عشقت سوختم پروانه‌وار ولی تو گشتی اسیر عشق او، دیوانه‌وار *** دل داده‌ام به معشوق دیاری دور رویای وصالش را می‌برم به گور
  16. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار معرا | به قلم محدثه رستگار

    *** یاد تو این دل عاشقم را شاعر کرده در درد کشیدن مرا استاد ماهر کرده *** در جهان دل تو جایی برای من نبود بعد تو قلبم هنوز می‌زند اما چه سود
  17. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار معرا | به قلم محدثه رستگار

    *** ماندنم کنارت مثل یک رویا تمام شد بعد تو بر قلب من شادی حرام شد *** بعد تو در من دگر قلبی نمانده بعد تو شادی مرا از خود رانده
  18. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار معرا | به قلم محدثه رستگار

    *** هنوز می‌خواهد تو را این دل خونین درونم شده‌‌ای دردی عمیق اما شیرین *** رفتی و بیگانه شدی با دل من رفتی و همسایه شدی با دل او
  19. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار بر بام خانه‌ی دل ویرانگی می‌رقصد | به قلم محدثه رستگار

    *** خنده‌ها و شادی‌ها محو شدند چیزی که ماندگار گشته غم است هرچقدر فریاد زنم و گریه کنم باز برای این دل فرسوده کم است در اوج جوانی و مثلاً بهار عمر کمرم زیر بار رنج این دنیا خم است سهم خیلی‌ها شده اقبال بلند سهم من فقط بغض و ماتم است در دنیا، عدالت دروغی بیش نبود تنها چیزی که به خوبان رسد ستم است
  20. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار بر بام خانه‌ی دل ویرانگی می‌رقصد | به قلم محدثه رستگار

    *** ای مرگ کجایی تو که در زندگی می‌سوزم هربار به امید آمدنت چشمانم را به در می‌دوزم ای مرگ گر به سویم آیی من پاهای تو را می‌بوسم در آرزوی رهایی ز دنیا دارم در خودم می‌پوسم ای مرگ ویرانی‌ام را باور کن من همان دختر شاد دیروزم مثال نزن جهنم را برایم که من در زندگی می‌سوزم
  21. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار بر بام خانه‌ی دل ویرانگی می‌رقصد | به قلم محدثه رستگار

    *** در کالبد ویرانه‌‌‌ی خود یک دنیا فریاد بی‌صدا دارم در ساحل قلب تَرَک‌خورده‌ام دردی به اندازه دریا دارم فرهادی‌ام که بر دوش دلم عشقی به سنگینی کوه‌ها دارم در پس این ل*ب‌های بسته‌ام منِ زمین‌خورده حرف‌ها دارم در وجود پر درد و عذابم گورستان هزار آرزو و رویا دارم
  22. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار بر بام خانه‌ی دل ویرانگی می‌رقصد | به قلم محدثه رستگار

    *** تمام روزهای عمرم حرام رویاهای باطلم شد او آمد تا مرهم بشود اما در نهایت قاتلم شد درد هرکه را درمان کردم آخرش خود او زخم دلم شد هر آرزویی من داشتم ویرانی امید بی‌حاصلم شد
  23. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار بر بام خانه‌ی دل ویرانگی می‌رقصد | به قلم محدثه رستگار

    *** آن‌که شادی‌‌ام گرو بوده در لبخندش فاتحه‌ی خوشبختی‌ام را امروز خوانده چرا؟ این جهان هر سیه‌دلی را رسانده به اوج مسرت هر فرد پر مهری را از ذره‌ای خوشی رانده چرا؟ یک نفر قدم‌زنان در زیباترین ورق سرنوشت دیگری در حسرت آرزوی ساده هم مانده چرا؟ یک نفر هر دم شکمش سیر می‌شود دیگری از داشتن تک نانی...
  24. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار معرا | به قلم محدثه رستگار

    *** دل به دریا زدم و عاشق چشمانت شدم اما دریای دلت پس زده این قلب مرا *** گفتمش می‌خواهمش ولی چه سود قلب او از ابتدا خانه‌ی دیگری بود
  25. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار معرا | به قلم محدثه رستگار

    *** بی‌وفای دل من بودی ولی شده‌ای مجنون شهر دل او *** دچارم کردی و از من گذشتی سیاه کردی تمام لحظه‌هایم
  26. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار معرا | به قلم محدثه رستگار

    *** تو آمدی آتش زدی جان مرا تو آمدی، کُشتی دل پریشان مرا *** چنان بر روح من زخم شد‌ه‌ای که دگر قلبم می‌ترسد از عشق
  27. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار معرا | به قلم محدثه رستگار

    *** بعد از رفتنت، تمام این خاطره‌ها بر دل من زخم شدند اما نمی‌کُشند مرا *** در صحرای عشق مجنونی‌ام حسرت به‌دوش زخم لیلی تا قیامت در دلم غوغا کند!
  28. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار معرا | به قلم محدثه رستگار

    *** بهار عشق تو برای من گشته زمستان حسرت تو بر دل من نهاده طوفان *** بی‌وداع رفتی که دیگر برنگردی آخرش دلم را تو تکه‌تکه کردی
  29. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار معرا | به قلم محدثه رستگار

    *** عشق تو را هردم به او می‌بینم در سکوت تلخ خویش می‌میرم! *** آمدم تسکین دهم درد تو را اما تو خنجر زدی به سینه‌ام
  30. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار بر بام خانه‌ی دل ویرانگی می‌رقصد | به قلم محدثه رستگار

    *** دختری در بُطن خونینم زوالم را تماشا می‌کند خنده بر ل*ب دارد و زخم دلم را حاشا می‌کند برای دوباره زیستن من چه بیهوده، تلاش‌ها می‌کند غمم را در خودم ریختم ولی چشمانم همه‌چیز را افشا می‌کند
  31. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار بر بام خانه‌ی دل ویرانگی می‌رقصد | به قلم محدثه رستگار

    *** هرچه را من خواستم شد قصه‌‌ای دل‌آزار ویرانگی آمد و رفت دلم هنوز مانده زیر آوار قلبم به نابودی خویش همیشه داشته اصرار زیستن در این جهان یعنی سوختن به اجبار زندگی تمامش غم است و ز غم، نیست راه فرار
  32. BITA

    در حال تایپ مجموعه اشعار بر بام خانه‌ی دل ویرانگی می‌رقصد | به قلم محدثه رستگار

    *** به خدا جانم می‌سوزد از این همه درد دوری دل بیچاره‌ی من خسته شده از این تقدیر تلخ زوری هر اتفاق برخلاف خواسته‌‌ام و هربار از من صبوری هرچه را دل طلب می‌کرد گفتند برای ترکش مجبوری ای سعادت به راستی چیستی که برای قلبم این چنین مغروری ای سعادت، برای آمدنت به سویم بگو منتظر کدامین دستوری؟
عقب
بالا پایین