آخرین محتوا توسط هوروس

  1. هوروس

    اعلام نتایج مسابقه اعلام نتایج چالش برگی از آلبوم خاطرات ✨

    الان یعنی این عکس شما بود! چرا من این سالی، فکر میکردم شما پسری 😊 😂
  2. هوروس

    دنباله دار ¤▪¤ داری یا نداری؟ ¤▪¤

    دارم 😂 فوبیای محیط بسته(قبر)
  3. هوروس

    مشاعره مشاعره با کلمات بی‌نقطه!

    مادر... مادر ما را ردا ده دل ما را روا ده ره ما را گو هی، هو همه را، سود ما گو خیلی دوس دارم لاتیشو پر کنین 😊
  4. هوروس

    دنباله دار تو کی هستی؟

    خصوصیات‌م در حال شکل گیریه، همه چیرو در بر می‌گیره 😂 میشه گفت: غیر قابل پیش‌بینی آچار فرانسه‌م (حتما باید به نحو احسنت انجام بدم) تو مسائل و محیط غیر کاری شوخ @Admin
  5. هوروس

    عالی رمان پسر پادشاه، دشمن پادشاهی | گروه پنجم مسابقه

    با فرمان سرد و بی‌رحمانه‌ی دراکولا، درهای عظیم تالار گشوده شد. نگهبانان، بی‌آن‌که جرئت نگاه در چشم‌های ارباب کنند، لوسین و هیراشما و پدرش آکاریزسما را تا انتهای دالان‌های سنگی بدرقه کردند. مشعل‌ها خاموش بودند و تنها بوی خون و رطوبت در هوای راهروها موج میزد. قدم‌هایشان بر سنگ‌ها می‌پیچید تا جایی...
  6. هوروس

    تگ فرعی تگ فرعی | رمان پسر پادشاه، دشمن پادشاهی

    اگه درست متوجه منظورتون شده باشم، جمله ها رو پیوسته کردم.
  7. هوروس

    عالی رمان پسر پادشاه، دشمن پادشاهی | گروه پنجم مسابقه

    - اگه نمی‌خوای وارث پدرت باشی، پادشاه سرزمین خودت باش. من نمی‌خوام شاهد مرگ هیچ‌کدوم از شما باشم. لوسین نفس در سینه حبس کرد. این نخستین بار بود که مادرش بی‌پرده در برابر پدر ایستاده بود. دراکولا که تا آن لحظه لبخند از ل*ب برنداشته بود، خنده‌ای خشک سر داد. خنده‌ای پر از خشم و تحقیر. - پادشاه؟ نه؛...
  8. هوروس

    عالی رمان پسر پادشاه، دشمن پادشاهی | گروه پنجم مسابقه

    صدای بال‌های تیسازن تالار را لرزاند. نگهبان‌ها بی‌اختیار به عقب کشیده شدند. هیچ‌کس جرئت دخالت نداشت. تنها نور مشعل‌ها نیمه‌جان بر چهره‌ی دو مدعی پادشاهی می‌افتاد. لوسین به آرامی بی‌آن‌که چشم از پدر بردارد، سرش را برگرداند و به هیراشما نگاه کرد. - و ملکه‌ی این پادشاهی همون کسیه که کنارمه. هیراشما...
  9. هوروس

    تگ فرعی تگ فرعی | رمان پسر پادشاه، دشمن پادشاهی

    سلام. سه نقطه کامل حذف شد، فقط در چند مورد دیالوگ. اونهام حذف شه؟! منظورتون از انسجام یعنی کلا سطرها پشت سر هم قرار بگیره؟ یعنی حس تاکید و فرصت تامل رو از جمله بگیرم کاملا؟ کمی گیج شدم، لطفا راهنمایی کنید، ممنون
  10. هوروس

    عالی رمان پسر پادشاه، دشمن پادشاهی | گروه پنجم مسابقه

    پوست دوم، مثل لایه‌ای از غرایز نخستین هنوز روی تن لوسین می‌لرزید؛ نه شبیه زرهی کامل، نه شبیه هیولایی افسارگسیخته بلکه چیزی میان دو جهان. تالار نفس نمی‌کشید. شعله‌های مشعل‌ها به جای رقص یخ زده بودند و فقط سایه‌ی کش‌دارشان روی دیوار حرکت می‌کرد. دراکولا آرام پنجه‌ی لوسین را از مچ خود جدا کرده بود...
  11. هوروس

    عالی رمان پسر پادشاه، دشمن پادشاهی | گروه پنجم مسابقه

    هیراشما، که هنوز سرش به عقب کشیده بود، نفس گرفت. چانه‌اش از دستِ دراکولا رها شد اما هنوز ایستاده نمانده بود که لوسین با یک نیم‌چرخش، بی‌آن‌که چشم از پدر بردارد خود را میان او و هیراشما کشید. صدای او دیگر لرزش نداشت: - گفتم دست از سرش بردار. آلور پچ‌پچ کرد: - ارباب پیش‌گویی داره کامل میشه. کتابِ...
  12. هوروس

    عالی رمان پسر پادشاه، دشمن پادشاهی | گروه پنجم مسابقه

    در اعماق تالار، کتابِ لامورا که کنار شنل دراکولا پنهان بود ناگهان لرزید. جلدِ کهنه‌اش نفسی کشید و کلمه‌های صفحاتش جان گرفتند؛ حروف چون شمع‌هایی روی آب، از صفحه برخاستند و در هوا به هم پیوستند. زمزمه‌ای کهنه، شبیه صدای جماعتی که از تهِ چاهی می‌خوانند، پیچید: «وقتی قلبِ وارث میانِ دو خون، بی‌قرار...
عقب
بالا پایین