دیروز یکی از بچه ها پرسید: فلانی رو میشناسی ؟
گفتم : همون پسره که ته ریش میذاره و پیرهن آستین بلند و شلوار پارچه ای میپوشه ؟
گفت: آرهههه ! چند وقتیه که جواب سلام-مو نمیده درحالی که قبلا در سلام کردن پیشدستی میکرد !!
گفتم: خبر نداری که ارتقاء شغلی پیدا کرده و قاضی شده ؟
گفت: آهااااا که اینطور ...
وقتی به بیمارستان رسیدیم از همسرم خواستم تا زمانی که من جای پارک برای ماشینم پیدا می کنم به پذیرش برود و النا را بستری کند من هم بعد از چند دقیقه برگشتم و دیدم او به همراه دخترم النا هنوز روبروی در بیمارستان منتظر مانده است! از او پرسیدم چرا به داخل نرفتید؟ گفت: اینجا اعتراض شده و کارکنان...
مزذم ایران هیچوقت شما رو همسایه بحساب نیاورده و نخواهند آورد !
شما رو به چشم خائنینی میبینند که با کمک بیگانه بخشی از میهنشون رو دزدیدید ...
(بقول خودشون) نمک به حرامها smilies