به کافه نویسندگان خوش آمدید
با خواندن و نوشتن رشد کنید و به آینده متفاوتی فکر کنید.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با ما باشید
آخرین فعالیت ballerina
-
۱. احساس شرمندگی و ناامیدی از خود هنگام مطالعه‌ی آثار معروف و شاهکار و آثار نویسندگان نامدار این احساس شرمندگی یا حتی گاهی دلسردی،... -
» هوالکافی « پس از مصاحبه با نویسندگان نوقلم، مطلع شدم که اکثریت در حیطه نویسندگی دچار چالشها و موانعی می‌شوند که نتیجه‌ای جزء...
-
ballerina به Tiam.R نوشته در موضوع اطلاعیه معرفی اتاق شایعه نویسی + اعلام آمادگی با
Like واکنش نشان داد.
نفمیدم چیه ولی هرچی هست باحاله🤣 اعلام آمادگی -
ballerina به موضوع اطلاعیه معرفی اتاق شایعه نویسی + اعلام آمادگی پاسخ داده‌است.اعلام آمادگی
-
ballerina به آسِمان؛ نوشته در موضوع اطلاعیه معرفی اتاق شایعه نویسی + اعلام آمادگی با Like واکنش نشان داد.
به نام خالق خلاقیت اهالی خوش ذوق کافه، به اتاق شایعه نویسی خوش آمدید! جایی که ژورنالیست‌ها پیراهن افکار خود را عوض کرده و با ظاهری...
-
۲. مشکل در انتخاب کلمات برای نشان دادن احساس آدم‌ها در لحظات مختلف یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های نویسندگان نوقلم، مخصوصاً در...
-
3. یادگیری نویسندگی به صورت حرفه‌ای و ساختارمند خیلی از نویسندگان نوقلم در مسیر یادگیری نویسندگی احساس می‌کنند که: ~ نمی‌دانند از...
-
4. ویرایش و بازنویسی ویرایش و بازنویسی، بخش حیاتی و البته چالش‌برانگیز فرآیند نویسندگی است که نویسندگان نوقلم اغلب با آن مشکل دارند...
-
5. مواجهه با نقد و تحلیل منتقدین یکی از سخت‌ترین و پراسترس‌ترین مراحل برای نویسندگان نوقلم، مواجهه با نقد منتقدین است. این نقدها...
-
6. رد شدن ایده‌ها یکی از سخت‌ترین و ناامیدکننده‌ترین تجربه‌ها برای نویسندگان نوقلم، مواجهه با رد شدن ایده‌ها یا داستان‌هایشان از سوی...
-
7. عشق و علاقه جنون‌وار به نوشتن برای بسیاری از نویسندگان نوقلم، داشتن عشق و علاقه عمیق به نوشتن رمان یکی از مهم‌ترین محرک‌هاست. اما...
-
نور کم‌سوی غروب. خلسه‌ی پرده‌های مخملی. سکوتی آکنده از وزن تاریکی. بوی کاغذهای کهنه. لحظه‌ای گم‌شده در بی‌انتها. رنگ‌های سرد و گرم در...
-
ballerina به موضوع در حال تایپ فن فیکیشن راکوئیرن| فاطمه.ع پاسخ داده‌است.نگاهش به اینویی افتاد. در جایگاه داور نشسته‌بود و قلمش بالای دفترچه سبزرنگ، معلق مانده‌بود. - هی ربات تحلیل‌گر. صدایش یخ‌زده بود، مثل...
-
ballerina به موضوع در حال تایپ فن فیکیشن راکوئیرن| فاطمه.ع پاسخ داده‌است.لبخند نازکی روی ل*ب‌هایش نشست، انگار مارمولکی که طعمه‌اش را دیده باشد: - بیا بازی کنیم... می‌خوام بهت نشون بدم اون مار روی پیشونیت چطور...
-
ballerina به دلبر که جان فرسود از او نوشته در موضوع در حال تایپ رمان سِریْت | جانان.م با Like واکنش نشان داد.
برگ را روی میز پهن کرد. از جعبه چیزهای مشابه دیگر برداشت و به دقت روی برگ می‌چید. سرش پایین بود و یک دسته از موهایش توی صورتش افتاده...