« فکرش را نمیکرد یک انتخاب ساده سرنوشتش را با اتفاقی عجیب عجین سازد.او که زمانی در آن سوی آینهها خود را مینگریست به خود میبالید اکنون خود در آنسوی آینهها دارد به واقعیت خود مینگرد و از کرده خود پشیمان است.آنقدر از خودش بیزار شده بود که آینه را به زمین کوبید و دهها تکه کرد و در تکه آخر...