آخرین محتوا توسط Lusis

  1. Lusis

    چالش [تمرین نویسندگی]🔟

    فکرش را نمی کرد یک انتخاب ساده سرنوشتش را که نه بلکه او را تغییر دهد. سرنوشتش که معلوم بود و هر جا که می رفت سنگینی آن را با خود حمل می کرد. مقدر شده بود که روزی در هنگام غروب آفتاب کسی قرار بود به قاتلش تبدیل شود و او را از ساختمانی ۶۰ طبقه بیاندازد. او دیگر خسته شده بود. خسته از فکر کردن، فرار...
  2. Lusis

    در حال تایپ دلنوشته رویای شیرین | لوسیس

    به دوردست ها نگاه می کردم. باد مرا در بر گرفته بود و تنها صدایی که می آمد، صدای باد و خش خش برگ های درخت پشت سرم بود. رطوبت بعد از باران را با تمام سلول های پوستم حس می کردم. و تو،تو هم آنجا بودی. تو به آسمان نگاه می کردی و من به تو. باد از پشت من به شدت آمد تا حضورم را به تو برساند. از آسمان...
  3. Lusis

    در حال تایپ دلنوشته رویای شیرین | لوسیس

    دلنوشته: رویای شیرین نویسنده: لوسیس ژانر: عاشقانه مقدمه: به دوردست ها نگاه می کردم. باد مرا در بر گرفته بود و تنها صدایی که می آمد، صدای باد و خش خش برگ های درخت پشت سرم بود. رطوبت بعد از باران را با تمام سلول های پوستم حس می کردم. و تو،تو هم آنجا بودی. تو به آسمان نگاه می کردی و من به تو.
عقب
بالا پایین